راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

پیوند ناگزیر
دمکراسی و عدالت
در دوران ما
هدایت احمدی

"ما در دورانی زندگی می کنیم که در آن مبارزه برای صلح و دمکراسی عمده ترین اشکال مبارزه ضدامپریالیستی است. امپریالیسم بنا به ماهیت خود، و در شرایط کنونی، بدلیل برتری غیرقابل قیاسی که از نظر تسلیحاتی دارد تمایلش به حل مسایل از طریق نمایش یا کاربرد زور است. ادعاهای صلح خواهی و دمکراسی طلبی او ظاهر گول زننده ای است که نباید فریب آن را خورد. این ادعاها ناشی از فشار خواست های دمکراتیک و صلح طلبانه مردم دنیا و از جمله مردم خود امریکاست. خواست هایی که باید روی آن ها پافشاری کرد، به خواست جهانی تبدیل کرد و امپریالیسم را از این طریق به عقب راند.
صلح و دمکراسی از این جهت نیز عمده ترین شکل های مبارزه ضدامپریالیستی در دوران ماست که شرایط بیرونی و درونی تشکل مردم و مبارزه برای عدالت اجتماعی و سوسیالیسم را فراهم می کند. جامعه ای که از بیرون در تهدید جنگ است و از درون با مشکل نبود دموکراسی مواجه است، نه امکان متشکل شدن را دارد نه در زیر سایه تهدید جنگ و نبود آزادی این امکان هست که عدالت اجتماعی به مسئله عمده و اصلی آن تبدیل شود. دفاع از عدالت اجتماعی در چنین جامعه ای می شود همان پشتیبانی از اقتصاد صدقه ای کمیته امدادی و صندوق مهر الرضای احمدی نژاد. "
آیا مبارزه كارگران و مزد بگیران برای تعیین حداقل مزد مطابق ماده 41 قانون كار، بویژه در مقطعی از سال، از جمله در ماه های بهمن و اسفند چه همخوانی با اقتصاد صدقه ای کمیته امدادی و صندوق مهر الرضای احمدی نژاد دارد؟
وقتی كه اعلام می شود و معلوم می شود كه تعداد زیادی از بنگاه های تولیدی در حال تعطیلی است، از جمله وقتی كه جهرمی وزیر كار و بهمنی رئیس بانك مركزی اعلام می كنند كه بیش از 1400 بنگاه تولیدی بعلت كمبود نقدینگی و .... در حال تعطیلی هستند( نمی گویند بر اثر واردات 60 میلیارد دلاری) صحبت از دموكراسی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟
جناح راست حاکم در جمهوری اسلامی ذاتا اعتقادی به عدالت اجتماعی ندارد و اگر هم در این رابطه شعارهائی می دهد برای فریب و آرام کردن افکار عمومی معترض به غارتگری حاکم بر کشور است.
آیا وقتی احمدی نژاد به صلح و دموكراسی بها نمی دهد و جنگ طلب و ضد دموكراسی است اما شعار عدالت میدهد، نیروهای دمکراتیک و خواهان تحولات عدالت محور باید در برابر او سکوت کنند؟ و یا فریبکاری حکومت را افشاء کنند.
اتفاقا، برعکس، نیروی چپ و تحول خواه باید ازعدالت نه تنها صحبت و دفاع کرده، بلکه ماهیت عدالتی را که از آن دفاع می کند را برای توده مردم تشریح کند. در همین کارزار است که توده مردم میان شعار عوامفریبانه عدالت و واقعیت عدالت اجتماعی تفکیک قائل شده و حاکمیت راست را فاقد ظرفیت و خمیرمایه عدالت تشخیص خواهند داد. بدین ترتیب است که هم دموكراسی و صلح و هم عدالت اجتماعی درکنار یکدیگر قرار می گیرند و توده مردم درک عمیق تری از دمکراسی و صلح با همان تعریفی که درابتدا از آن ارائه دادیم پیدا می کنند.
در چارچوب چنین درکی از دمکراسی است که توده مردم از آن برای اعتراض به نابودی تولید ملی، واردات، غارت، دلالی و سوداگری دفاع می کنند و مبارزه ضد امپریالیستی را نه در چارچوب ستیز با جنبه های مثبت فرهنگ جهان سرمایه داری، بلکه با خود سرمایه داری درک می کنند. در اینصورت که مرگ بر امریکا و مرگ بر امپریالیسم یعنی كنترل واردات ، حفظ اشتغال، ایجاد اشتغال جدید، چلوگیری از افزایش بیكاری، مقابله با اخراج از کار، تبعیض های مذهبی و جنسیتی و...

راه توده 220 27.04.2009

 

بازگشت