راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

از یک نامه دریافتی
تقابل ها و تضادها
در درون حاکمیت

 

 

 

شما در تفسیر رویدادهای ایران این نکات را هم، حداقل به عنوان نگاه حاکمیت به حوادث در نظر داشته باشید:
این حدس و گمان وجود دارد که مردم را بنام دفاع از خامنه ای بکوبند تا او به هدف مردم شود. از این کار دو نتیجه می خواهند بگیرد:
الف- خامنه ای آنقدر تضعیف شود که چاره ای جز همراهی با ادامه سرکوبگران برای حفظ موقعیت خودش نداشته باشد.
ب- سران کودتا او را چنان ضعیف کنند که بعد از سرکوب مردم و زدن هاشمی و بقیه، براحتی بتوانند او را هم کنار بگذارند و میدانند که در اینصورت مردم خوشحال می شوند و فکر می کنند تحول مهمی انجام شده است. البته کمی هم رنگ عوض خواهند کرد.
در این میان یک خطر برای حکومت و جنبش وجود دارد که باید بسیار دقیق بیان شود .
1- این خطر چنین است که بالاخره بخشی از نیروهای سپاه که مخالف سرکوب و یا رقیب گروه فرماندهان کنونی هستند وارد میدان شوند.
دراین صورت اگر به سود مردم وارد میدان شوند برای حکومت فاجعه است و اگر برای رقابت و بدست گرفتن قدرت و نشان دادن لیاقت بیشتر برای تسلط بر اوضاع وارد میدان شوند کار به خون و خونریزی بیشتر کشید خواهد شد و جنبش مردم وارد یک مرحله خونین خواهد شد.
حوادث 7 ماه گذشته نشان داده است که نه مردم عقب نشینی می کنند و نه دولت می خواهد عقب نشینی کند. بنابراین یا باید یک گروه سرکوبگرتر قدرت را بدست بگیرد و یک قتل عام بکند و یا باید یک گروه سپاهی مخالف این اوضاع وارد میدان شده و بقیه را حذف کند که دراینصورت جلب نظر روحانیت مخالف اوضاع کنونی برایش مهم است. شما احمدی نژاد و دارودسته اش را در گروه اول ببینید و به هیچ وجه هم او را دست کم نگیرید. متاسفانه مردم در تظاهرات اخیر کمتر علیه او شعار می دهند. او و باندش می دانند که ضعیف ترین حلقه حکومتی است و با اولین چرخش سرنگون شده و حتی کارش به محاکمه کشیده خواهند شد. به این دلیل، او اگر بتواند و امکانش را داشته باشد، از دست زدن به یک قتل عام و راه انداختن موج ترور توسط شبکه مداحان و چماقداران زیر دست این شبکه کوتاهی نخواهد کرد.
ما در مجلس ختم آقای منتظری در شهر زنجان شاهد، اولین نشانه های این وضع بودیم. یعنی گروهی از فرماندهان و افراد خط اول جبهه جنگ عراق که در زنجان هستند در مجلس ختم شرکت کرده بودند و بین آنها و مهاجمین درگیری شد.
ادامه جنبش کنونی و مقابله و سرکوب مردمی که نشان دادند اهل عقب نشینی نیستند کار را به اینجا خواهد کشاند، زیرا ظاهرا ما به آن سمت می رویم که گره کور فعلی بدست سیاسیون نتواند باز شود و یا از باز شدن آن بگذرد. از این مرحله به بعد است که ما باید سیاست خارجی جمهوری اسلامی را بررسی کنیم. هم در باره امور اتمی و هم در امور منطقه.
گروهی که الان قدرت را دراختیار دارد با توجه به مجموعه شرایطی که در بالا برایتان نوشتم یگانه راه برون رفت از بن بست کنونی را یک حرکت نظامی علیه ایران می داند که دراینصورت فکر می کند مردم همه اختلافات با حکومت را کنار گذاشته و پشت دولت و سپاه خواهند ایستاد تا از کشور دفاع کنند.
دراین مرحله آنها می خواهند سران جنبش را که در زندان اند نابود کنند و بقیه را هم دستگیر کنند و در پشت جنجال های حمله به ایران اخبار این دستگیری ها و اعدام ها نیز پنهان بماند تا آب ها از آسیاب بیفتد.
آنها فکر می کنند بعد از این حمله و مقاومتی که خواهند کرد فورا می توانند مذاکره با امریکا و اروپا را شروع کنند و امتیاز بدهند و قول تثبیت خودشان را بگیرند.
عاشورا تمام شد، اما آنچه باقی ماند خشم و نفرت بیشتر مردم است. بسته شدن در مساجد توسط حکومتی که می گوید اسلامی است. کتک زدن روحانیون، ریخته شدن خون مردم در روزعاشورا، کتک خوردن رهبران سابق بسیج که درجنگ بوده اند، در یادبودهای آقای منتظری و بویژه در حسینه جماران در شب تاسوعا، و عزم قاطع مردم برای تحمیل تغییرات بزرگ به حاکمیت ایران را وارد مرحله تازه ای کرده است. این تغییرات دیگر در چارچوب تغییر دولت و شخص احمدی نژاد نمی گنجد، بلکه تحولات بزرگتری را مردم خواهند خواست.
 

 


 

 

            راه توده 249

 

بازگشت