|
آقایان گفتند و نوشتند که نقش بی بی سی
در هفته های پس از کودتای 22 خرداد، دستگاه کودتاچیان مدام از وابستگی انقلاب سبز مردم به "دشمنان" داد سخن می دهد و فعالیت تلویزیون فارسی بی بی سی را سند این وابستگی به بیگانگان وانمود می کند. کودتاچیان در پشت هیاهو در این زمینه، در واقع می خواهند اصل کودتا و سانسور نظامی تحمیل شده به رادیو و تلویزیون و مطبوعات را پنهان کنند و این سوال مطرح نشود که اصلا چرا و به چه دلیل مردم کشور ما باید برای شنیدن اخبار میهن و جنبش و مبارزه خود به رادیو و تلویزیون های دیگر کشورها روی آورند؟ اما اگر قرار باشد فعالیت تلویزیون بی بی سی را دلیل وابستگی جنبش سبز به بیگانگان دانست پس باید گفت حق با همان کسانی است که مدعی هستند آیت‌الله خمینی هندی و انگلیسی و وابسته به "استعمار سیاه" بود، چرا که در انقلاب 57 نقش بی بی سی به مراتب مهم تر از امروز بود. این نقش انچنان مهم بود که شاه چندین بار – حتی با پرداخت باج نقدی- خواهان جلوگیری از فعالیت این رادیو شده بود. در کتاب ماجرای فرار ارتشبد قره باغی در این مورد گفته می شود: " تیمسار قره باغی سه چیز از ژنرال هویزر درخواست می کرد: الف ) امام را مجبور کند اعلامیه کمتری بین مردم منتشر کند. ب ) امام خمینی سفر خود را به ایران به تعویق بیاندازد. ج ) رادیو بی بی سی را ساکت کند. هویزر گفت: "من همین امشب با کارتر تماس دارم و به اطلاع او خواهم رساند." ... چندین ژنرال نزدیک به شاه از هویزر سه تقاضا داشتند، که یکی از آن سه تقاضا قطع برنامه های فارسی رادیو بی بی سی بود. قره باغی می گوید: پس از ملاقات با شاه، به ژنرال هویزر پیشنهادات قبل را تکرار کردم و تاکید نمودم که، اگر شما می خواهید به ما کمک کنید، باید جلو تبلیغات رادیو بی بی سی را بگیرید که او گفت: منتظر پاسخ از واشنگتن هستم." ماجرای فرار ارتشبد قره باغی، ص 21 - 24
حالب اینجاست که خبررسانی بی بی سی و دیگر رادیوها و تلویزیون های خارجی از جنبش کنونی مردم ایران نشانه وابستگی است اما همین خبررسانی در مورد انقلاب سال 1357 ایران نشان "الطاف الهی" بود! مثلا در کتاب "نقش خداوند در معادلات قدرت و پیدایش انقلاب اسلامی" (نشر فراگفت، قم، 1385) چنین گفته می شود: "رژیم شاه اراده کرده تا صدای آن جماعت کوچک که در قم و تبریز به پشتبانی مرجعی عالم، مظلوم و مومن به صدا درآمده است را با تمامی امکاناتی که در اختیار دارد، در نطفه خاموش کند. رژیم این توانایی را هم دارد، چون انعکاس اخبار و نشر افکار و بیان خواسته ها یا با رادیو و تلویزیون است و یا مطبوعات و نشریات و تمامی این اسباب هم در اختیار شاه قرار دارد. پس به حسب ظاهر، این شاه است که موفق و پیروز میدان است؛ ولی از طرف دیگر این خداوند است که اراده کرده تا صدای آن جماعت اندک و کوچک با وجود تمامی ضعفها و توانایی ها و بی امکاناتی ها، به بزرگ ترین فریاد تاریخ این مرزو بوم تبدیل شود. حال آیا مردم دارای رادیو، تلویزیون، نشریه و مطبوعات می شوند؟ یعنی رژیم اجازه چنین کاری را به آنها می‌دهد؟ اصلا تصور در اختیار داشتن چنین وسایلی در آن شرایط برایشان وجود دارد؟ تمامی این سوالات پاسخش منفی است! ولی قرار ان بود که، این وسیله فراگیر و گسترده و حیاتی از جای دیگری بدون هیچ زحمت و هزینه و دردسری در خدمت مومنین قرار گیرد! وسیله یی را که شاه نیز با تمامی قدرتش در خاموش نمودن ان عاجز است، یعنی رادیو بی بی سی! ..." نویسنده کتاب سپس به نقش رادیو بی بی سی در پخش اخبار انقلاب می پردازد و می نویسد: "این رادیو در شرایطی به پخش و انعکاس اخبار و رویدادها و حوادث و فریادهای مردم ایران می پردازد که آنها حتی در چاپ چند اعلامیه، آن هم با ابتدایی ترین شیوه در مضیقه و فشار هستند. رادیو بی بی سی با بُرد تقریبا جهانی - خواسته یا نخواسته - بلندگوی تحولات و رویدادها و اعترضات و فریادهای مردم ایران می شود و یکی از موثرترین ابزار خبری انقلاب می گردد. آن قدر این رادیو در نشر و پخش حوادث انقلاب نقش آفرین می شود که سران رژیم به طرق مختلف می کوشند، تا صدای ان را خاموش یا حداقل ضعیف سازند .... به هر حال بی بی سی نقش ارتباطی و اطلاع رسانی و خبررسانی بسیار مهمی در آگاه نمودن مردم ایران و جهان ایفا می نماید. اکثر قریب به اتفاق مردم ایران که ان ایام را درک کرده اند، نیک به یاد می اورند که کمتر خانه یا مغازه یی بود که در ساعت پخش بی بی سی دور رادیو حلقه نزده و گوش ها را برای شنیدن اخرین اخبار و رویدادهای انقلاب اماده نکرده باشند. حتی بسیاری بودند که در شهرها و روستاها در انتظار ساعت پخش اخبار رادیو بی بی سی می نشستند و جالب انکه این رادیو، تا اخرین لحظه به طرح اخبار انقلاب ادامه می دهد."
چگونه در اینجا خبر رسانی رادیو بی بی سی "تا آخرین لحظه انقلاب" به حساب "نقش خداوند در معادلات قدرت و پیدایش انقلاب اسلامی" گذاشته می شود، اما همین خبررسانی در مورد انقلاب سبز مردم معنای "وابستگی به بیگانگان" را دارد؟ اینجور ادعاها کاریکاتوری از همان ادعاهای شاه و قره باغی و بقیه نیست؟ |