*

راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

بحران سرمایه داری
به گردن پیروز نشدن
سوسیالیسم است!
ويکتور تولکين
ترجمه کيوان خسروی
 

چه کسی درايجاد بحران مقصر است؟ پاسخ درست اینست، البته سرمايه داری. سرشت اين سيستم ناگزير از بحران است. ا‌ما چنان تبلیغ می کنند که گوئی سوسیالیسم مقصر است، زیرا پیروز نشد!
تضاد اصلی سرمايه داری، تضاد بين خصلت اجتماعی توليد وشکل خصوصی تصاحب است. ترقی علمی- تکنيکی و تکامل نيروهای مولده امکان توليد هرچه بيشتر و خدمات را ميدهد، اما عوايد و نتايج آن بی اندازه ناموزون توزيع و تصرف ميشود.
ارزش نیروی کار کارگران و کارکنان تما‌ما پرداخته نميشود. تقاضا پائين می آيد و عرضه کالا و خدمات به آنها نمی رسد. سپس بحران تولید و نبود بازار مصرف بوجود می آيد. تا وقتی اردوگاه نيرومند سوسياليستی وجود داشت، سرمايه داری جهانی در کشورهای پيشرفته نا‌چار بود ارزش نيروهای کارگری را به ميزان قابل توجهی بپردازد و اعتبار زيادی برای برنامه های اجتماعی، تامين آزادی های دمکراتيک قائل شود تا درمسابقه کيفيت زندگی شکست نخورد.
اما پس از شکست موقت سوسياليسم دراروپا، سرمايه دست به تعرض آشکارعليه کار زد. پرداخت ناتمام ارزش نيروهای کار افزایش یافت و حقوق و آزادی ها محدود شد. هرچند فاصله بحران ها گاهی طولانی بوده، ا‌ما هر ريسمانی پا‌يان و انتهای خود را دارد. درعين حال هر اندازه بحران بين المللی باشد، همان اندازه ضربه آن سنگين تر است. بحران سرمايه داری ناگزير است و خروج از آن يا به حساب همه زحمتکشان يا ازطريق نفی خود سرمايه داری، یعنی گذار به سوسياليسم ممکن است.
رفرم های امروز چين تا حدود پاسخ به این گذار است. دولت جمهوری خلق چين مثلا برخلاف دولت روسيه پوتين بيشتر نگران کمک به بانک ها و موسسات بزرگ سرمایه داری است وسعی می کند به تقاضای مصرف شهروندان خود ضمن نراندن آنها به چاله های وام های مادام العمر تحرک ببخشد. از جمله اقدامات ضد بحران در جمهوری خلق چين:
- گسترش سرمايه گذاری درمسکن سازی برای ساکنان شهر با درآمدهای پايين واحداث واحد های زيربنايی درمناطق روستا نشين ؛
- افزايش دستمزد ساکنان شهر و روستا ها و به نسبت قيمت غلات؛
- کاهش ماليات اتحاديه های دمکراتيک خلقی؛
- لغو محدودیت اعتبارات برای بانک های تجاری.
درروسيه رئیس جمهور و نخست وزير شرمگینانه توضيح ميدهند که هيچ کس در جهان طبيعت بحران کنونی را نمي شناسد و نمي تواند پايان دقيق آنرا پيش بينی کند. درحالیکه طبيعت بحران مشخص است. سرمايه داری با خصوصيت روسی امروز در شکل فسا‌د و ارتشاء بيش از حد و عطش سود، ضمن تشدید فشار به زحمتکشان، از زير بار مسئوليت شانه خالی می کند.

 


راه توده 225 01.06.2009
 

بازگشت