*

راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

انتخابات 22 خرداد
چه معنائی دارد؟
 

رهبر جمهوری اسلامی، که تلاش می کنند او را رهبر انقلابی معرفی کنند که بنام آیت الله خمینی ثبت شده، در یک سفر طولانی به کردستان، چند سخنرانی کرد و در هر سخنرانی نیز بی آنکه اسم احمدی نژاد را بیآورد، از وی حمایت کرد. البته این حمایت، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری معنای دیگری جز این ندارد که مردم بروند به ایشان رای بدهند.

از روز روشن تر است که حتی علیرغم همه تمهیدات و زمینه چینی هائی که شده، از 45 میلیون و به قولی 52 دارنده حق رای در ایران، 5 میلیون رای هم به نفع احمدی نژاد به صندوق ها ریخته نخواهد شد. حتی اگر دو برابر این رقم هم به صندوق ها ریخته شود و یا از صندوق ها بیرون آورده شود، باز هم حدود 35 میلیون ایرانی دارنده حق رای، با رهبر مخالفت کرده و به احمدی نژاد رای نخواهند داد.
بحث نه درباره احمدی نژاد، بلکه درباره رهبر است. یعنی انتخاباتی که در پیش است عملا و با مواضعی که ایشان در جریان این انتخابات اتخاذ کرده، عملا تبدیل شده به تائید و قبول خواست رهبر برای رای دادن به احمدی نژاد و یا مخالفت با وی و طرد احمدی نژاد.
بنابراین، رای منفی به احمدی نژاد، یعنی رای منفی به رهبر. حتی اگر برای احمدی نژاد بتوانند 5- 6 میلیون رای هم بسیج کنند و یا بسازند، رهبر در ترازوی ملت وزن شده است.
فرماندهان بسیج و سپاه، دردفاع از این خواست فرمانده کل خود بسیج شده اند، که در حقیقت بسیج برای دفاع از موقعیت خویش در حاکمیت سیاسی- اقتصادی کشور است.
ماجرای حمایت صریح خامنه ای از احمدی نژاد برای انتخاباتی که 22 خرداد برگزار می شود، تکرار ماجرای انتخابات دوم خرداد است که ایشان با اشارات چشم و ابرو و دادن نشانی های حجت الاسلام ناطق نوری از وی حمایت کرد و کاربدستان و پیشکاران وی نیز همه جا گفتند که استنباط می کنند نظر رهبر به ناطق است، اما ملت محمد خاتمی را انتخاب کرد.
رهبر جمهوری اسلامی از آن انتخابات درس نگرفت، در برابر نتیجه آن انتخابات و خواست مردم ایستاد، سیاستی نظامی را به بهانه یادگار اتمی که می خواهد از خود باقی بگذارد، به مردم تحمیل کرد و سکان قوه مجریه را به دست فرماندهان طرفدار سیاست نظامی خود سپرد.
8 سال مقاومت در برابر انتخابات دوم خرداد 1376 و 4 سال تحمیل ریاست جمهوری احمدی نژاد به مردم، اکنون در انتخاباتی که در پیش است به رای ملت گذاشته شده می شود و همه دلهره و نگرانی رهبر از طرد همین سیاست توسط مردم است.
هیچکس بیش از خود ایشان از عمق مخالفت مردم با سیاست جنگی حاکم و اساسا رهبری وی با خبر نیست. اگر ایشان به خود و حمایت مردم از سیاستی که پیش می برد اطمینان داشت، دیگر نیاز به سفر به کردستان و سخنرانی های انتخاباتی به نفع احمدی نژاد و دولت او که کارزار تصمیمات خود وی است نبود.
او می داند دو کاندیدائی که در برابر احمدی نژاد قرار گرفته اند، یعنی کروبی و میرحسین موسوی، و بویژه میرحسین موسوی با اساس سیاستی که احمدی نژاد را تابلوی آن کرده اند مخالف اند. یعنی سیاست جنگی و به همین دلیل و برای دفاع از این سیاست، که در واقع دفاع از خویش است، رهبر اینچنین بی پروا، بسیار بی پروا تر از انتخابات دوم خرداد 76 و حمایت از ناطق نوری وارد میدان شده است.
باخت احمدی نژاد، باخت اوست و طرد سیاست های احمدی نژاد، طرد و نفی سیاست هائی است که رهبر طراح و احمدی نژاد مجری آن هاست.
4 سال مردم شاهد عوارض و عواقب سیاست جنگی و بیش از دو دهه شاهد حاکمیت خودسرانه رهبر جمهوری اسلامی بوده اند و اکنون که بار دیگر زمان طرد و نفی آن رسیده، ایشان طبیعی است که در برابر آن ایستادگی کند. انتخابات 22 خرداد، چنین مفهومی دارد.
 



راه توده 224 25.05.2009
 

بازگشت