در کارزار انتخاباتی
دو نوع اصولگرائی
از پرده بیرون افتاده
از ویژگیهای جریانها و احزاب راست گرا و
محافظه کار در تمام جهان این است که مایل نیستند نام "راست" بر خود
بگذارند. اگر "چپ" همیشه و در همه جا خود را به همین عنوان نامیده، راستها
از ذکر راست بودن وحشت دارند و بر خود نام هایی بی مسما و عجیب و غریب
میگذارند. یکی از این اصلاحات بی مسما که راست ایران برای خودش اختراع
کرده عنوان "اصولگرا"ست که در انتخابات قبلی "طرفداران ارزش ها" نام داشت.
گویی همه نیروها و جریانها و احزاب سیاسی در کشور ما برای خودشان اصل و
اصول ندارند غیراز این آقایان. تازه هیچکدام هم حاضر نیستند توضیح دهند
این اصولی که آنقدر از آن صحبت میکنند چه هست. این اصول بالطبع "اصول دین"
نیست چون همه مسلمانان به اصول دین معتقد هستند پس حتما یک اصول دیگری است
که کسی از آنها خبر ندارد، یا صرف ندارد که به مردم گفته شود.
مثلا آقای میرحسین موسوی خود را اصولگرا میداند و اصول مورد نظر خود را هم
روشن میکند. میگوید من به اصول انقلاب ایران معتقدم. یعنی شعارهای
استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی که مردم در انقلاب میدادند. اصل استقلال
یعنی اینکه تمام درآمد کشور صرف واردات نشود، بلکه صرف تقویت تولید شود تا
پایههای استقلال ملی محکم شود. اصل آزادی هم یعنی آزادی و عقیده و اندیشه
و بازگشت به آزادیهای ابتدای انقلاب. اصل جمهوری اسلامی هم یعنی اینکه
میزان رای ملت است نه رای شورای نگهبان، یعنی اینکه کشور بر مبنای اصول
جمهوری اداره شود نه اصول حکومت اسلامی. مشکل اینجاست که "اصولگرایان" راست
در کشور ما به همه چیز میتوانند اعتقاد داشته باشند جز همین سه اصل.
همانطور که گفتیم اگر مسلمانان چپ در حال روشن کردن "اصول" خود هستند، ما
هنوز از اصول اعتقادی اصولگرایان راست خبر نداریم. تنها سندی که در این
زمینه در دست است سندی است معروف به "مانیفست روح الله حسینیان" که چندی
پیش در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد. مانیفست روح الله حسینیان
البته برضد میرحسین موسوی تنظیم شده است ولی چون در دهه 60 خط تمایز میان
چپ و راست در حول سیاستهای دولت موسوی شکل گرفت بنابراین مانیفست ضد موسوی
خودبخود مانیفست جریان راست مذهبی ایران هم میشود. غیراز سه اصل کلیدی
واردات، استبداد و حکومت اسلامی که غالب اصولگرایان راست در آن مشترکند در
مانیفست روح الله حسینیان چند اصل دیگر اصولگرایی راست ذکر شده است. از
جمله :
اصل اول. اینکه در قران گفته شده مستضعفین وارثین زمین هستند منظور
مستضعفین میلیاردر بوده نه کوخ نشینان و بی چیزان.
اصل دوم. زمین متعلق به دهقان و ایجاد تعاونیها عامل ویرانی مملکت است.
اصل سوم. کشتیرانی و بانکها و بیمهها و اموال ملت و هر آنچه در اصل 44
قانون اساسی آمده در زمره اموالی است که اصولگرایان میتوانند متعلق به خود
کنند.
اصل چهارم. حقیقت اقتصادی اسلامی اسلام همان اصول سرمایهداری است.
غیر از این چهار اصل، در مانیفست روح الله حسینیان دو اصل دیگر هم وجود
دارد که بر سر این دو اصل میان خود اصولگرایان هم دعوا و اختلاف است. یعنی
:
اصل پنجم. دوره احمدی نژاد سرافرازترین دوران پس از انقلاب است؛ و
اصل ششم. ترکیب مجلس و قوه قضائیه باید مطابق با خواست بخشی از فرماندهان
نظامی و حامیان احمدی نژاد تغییر کند.
اینکه اصول مورد نظر اصولگرایان راست چه زمانی تنظیم و منتشر میشود یا این
کار زمانی انجام خواهد شد یا نه و آیا به اندازه شمار گروههای راست اصول
مختلف خواهیم داشت در آینده معلوم خواهد شد. ولی تا همینجا میتوان گفت
مبارزات انتخابات نامزدها در دوره دهم رئیس جمهوری اگر یک فایده تا به
امروز داشته همین بوده که اصولگرایی را هم مانند همه مباحث دیگر اجتماعی
روشن و تقسیم کرده به دو اصولگرایی : اصولگرایی چپ و اصولگرایی راست.
اصولگرایی چپ که از اصول استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی و تولید ملی دفاع
میکند و اصولگرایی راست که طرفدار اصول سیاست جنگی و استبداد و عدالت
صدقهای و واردات ضد تولید ملی است. مبارزه امروز نه میان یک عده اصولگرا و
عدهای غیراصولگرا، بلکه میان دو اصولی است که از زمین تا آسمان با یکدیگر
تفاوت دارند.
راه توده 223 18.05.2009