راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

گفتگوی راه توده با سرپرست هیات نمایندگی
حزب کمونیست روسیه در اجلاس احزاب کمونیست در بروکسل
هیچ کشوری حق ندارد
سیاست اتمی به ایران تحمیل کند!
 

"والری فیودورویچ راشکین" عضو پارلمان و عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراتیو روسیه، سرپرستی هیات نمایندگی این حزب را در اجلاس 49 حزب کمونیست و مترقی جهان را برعهده داشت که در بروکسل تشکیل شد. در حاشیه این اجلاس راه توده گفتگوئی اختصاصی درباره تحولات اخیر روسیه با وی داشته است که می خوانید.

در ابتدای این دیدارعضو شورای سردبیری راه توده گفت: حزب توده ايران در دوران اتحاد شوروی مناسبات رفیقانه و بسیار نزدیک با حزب کمونیست اتحاد شوروی داشته و هم اکنون نیز حزب کمونیست فدراتیو روسیه را نماینده نیروهای مترقی و پیشرو روسیه می دانیم.
به همین دلیل برای ما دانستن نظرات حزب کمونیست فدراتیو روسیه در مورد اوضاع کنونی داخلی روسیه و مسایل بین‌المللی بسیار مهم است. با توجه به اینکه شما عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراتیو روسیه و نماینده پارلمان هستید و ضمنا در ملاقات اخیر میان هیئت نمایندگی حزب کمونیست روسیه به ریاست رفیق گنادی زوگانف دبیرکل حزب و مدودیف رییس جمهور روسیه شرکت داشتید آیا می توانید برای ما بگویید که این ملاقات به درخواست کدام طرف انجام شد و در آن چه گذشت؟


والری راشکین: از شما بخاطر این دیدار رفیقانه و نکاتی که درباره مناسبات تاریخی حزب کمونیست اتحاد شوروی و حزب توده ایران گفتید تشکر می کنم. پنچ روز پیش میان هیئت نمایندگی حزب کمونیست فدراتیو روسیه و رئیس جمهور مدودیف دیداری صورت گرفت. این دیدار به در خواست رییس جمهور و پس از آن انجام شد که گنادی زوگانف پیشنهاد کرد که با همه نیروهای اپوزیسیون دیدار و گفتگو صورت گیرد. هدف ما آگاه کردن رئیس جمهور از نگرانی های ما درباره وضع داخلی کشور، بحران و وضع سیاست خارجی بود. ما می خواستیم به رئیس جمهور گوشزد کنیم که تنها راه برون رفت از بحران توجه به پیشنهادها و نظرات حزب کمونیست روسیه است.
ما به رئیس جمهور یادآوری کردیم که بحران اقتصادی سرمایه داری ضربه سنگینی به روسیه وارد کرده است و حزب کمونیست دیدگاه های کسانی را منعکس می کند که بیش از همه از این بحران صدمه دیده اند. در دو ماه گذشته شمار بیکاران ماهانه 700 هزار تن افزایش پیدا کرده است. در همین دوران درآمد واقعی کارگران 30 درصد کاهش یافته است. در همین مدت 2000 روستا از روی زمین روسیه محو شده اند. 4500 مدرسه تعطیل شده اند. در عرصه مالی 7.5 میلیارد روبل از بودجه دولتی خارج شده تا بانکها را نجات دهد و عملا دیگر ارزهای خارجی مانند دلار و یورو و ین را تقویت کرده است بدون آنکه کمکی به اقتصاد روسیه شده باشد. 60 درصد تولید مواد غذایی کشور هم اکنون صادر می شود و تنها 40 درصد آن در داخل مصرف می شود. به این ترتیب تغذیه مردم کشور با دشواری مواجه شده است.
ما به رئیس جمهور گفتیم که باید منابع طبیعی کشور مانند نفت، گاز، فلزات و مواد معدنی و زمین و راهها را ملی و ناسیونالیزه کند. ما گفتیم که باید بهای گاز و الکتریسته را تثبیت کرد و 10 درصد بودجه ملی را به روستاها اختصاص داد، زیرا در غیراینصورت روستاهای ما نابود خواهند شد. این رقم در حال حاضر تنها 0.3 درصد است. ما خواهان ملی شدن بانکها هستیم. هم اکنون نرخ بهره وام 22 درصد است و دولت باید نرخ بهره را در حداکثر 7 درصد ثابت کند. اینها مطالبات ما در عرصه اقتصادی و اجتماعی بود. در عرصه سیاسی ما خواستار آن شدیم که احزاب اپوزیسیون به رسانه های جمعی دسترسی داشته باشند. در انتخابات گذشته تقلبات و دروغ پردازی های بسیار صورت گرفت و اکنون باید قواعدی را برای انتخابات شهرداری ها و نمایندگان مجلس تنظیم کرد. از سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه که در کشور وجود دارند در حال حاضر قوه مقننه هیچ نقش و اقتداری ندارد. بنابراین باید اختیارات قوه مقننه را افزایش داد. ما مطالباتمان را مطرح کردیم. رییس جمهور مدودیف به سخنان ما گوش داد و در پایان مذاکرات گفت که بنظرش 90 درصد این پیشنهادات جالب توجه هستند که البته معنایش این نیست که در عمل او قصد اجرای این پیشنهادات را دارد. زیرا او را یک الیگارشی به قدرت رسانده و باید به خواست های آنان توجه کند.
از سال 1991 در روسیه یک سیستم فساد بوجود آمده است. یعنی رشوه و پول های زیرمیزی که در عرصه سیاسی عمل می کند. ما خواهان آن هستیم که این سیستم پایان یابد. مدودیف اعلام کرد که پارلمان قانون ضدفساد را تصویب کرده است و این تازه آغاز است و ما قصد داریم در سالهای آینده با فساد مبارزه موثر کنیم.
در مورد مسایل گرجستان دیدگاه های ما با رئیس جمهور نزدیک بود. ما نیز معتقدیم که رژیم ساکاشویلی در گرجستان یک رژیم فاشیست و فاسد است. ایالات متحده و هشت کشور قدرتمند صنعتی و بلوک ناتو پشتیبان این رژیم هستند. آخرین ارقام بودجه نشان می دهد که بودجه جنگی رژیم ساکاشویلی بطور جهشی بالا می رود و این یعنی که این کشور در حال تدارک یک جنگ تازه است. امریکا وجود گرجستان راهمچون یک تخته پرش ایجاد نزاع در این منطقه ای که قبلا جزیی از اتحاد شوروی بود لازم دارد. قبلا نیز زمانی که ساکاشیویلی حملات خود را به مردم ما آغاز کرد ملاقاتی میان زوگانف و مدودیف انجام شد و ما در این دیدار خواستار آن شدیم که در برابر این تلاش رژیم ساکاشویلی قاطعیت نشان دهد و با این مداخله و ژنوسید مبارزه کند. رهبری گرجستان یک گروه کوچکی هستند که امریکا به آنها پول می دهد و همه مردم گرجستان برضد این جنگ هستند. آنان سده هاست که با مردم روسیه مناسبات دوستانه دارند و خواهان جنگ نیستند.
بنظر ما حکومت ساکاشویلی هم اکنون از نظر سیاسی مرده است. تظاهرات مردم در گرجستان نشان داده است که این رژیم دیگر نمی تواند ادامه پیدا کند و مردم خواهان مناسبات دوستانه با روسیه هستند. حتی پشتیبانی امریکا و ناتو نمی تواند این رژیم را نجات دهد.


- ارزیابی شما از این ملاقات چیست؟ آیا آن را یک دیدار عادی می دانید یا ملاقاتی ویژه؟
- ما در گذشته ملاقات های بسیاری با پوتین و مدودیف داشته ایم. جنبه جدید ملاقات اخیر در شرایطی است که ملاقات در آن برگزار شد و در اینکه رییس جمهور مدودیف برای نخستین بار پذیرفت که در روسیه تنها یک اپوزیسیون دارای برنامه روشن وجود دارد و آن هم حزب کمونیست فدراتیو روسیه است. وی اعلام داشت که از میان تمام پیشنهادهایی که برای مقابله با بحران دریافت داشته تنها پیشنهادات کمونیست هاست که جنبه عملی، واقعی و قابل اجرا دارد و کمونیست ها تنها الترناتیو شرایط کنونی روسیه هستند. البته او قصد ندارد برنامه های الترناتیو ما را اجرا کند. این وظیفه ماست که آن را اجرا کنیم. ما نمی توانیم رییس جمهور را متقاعد کنیم. ما باید مردم را متقاعد کنیم و از این طریق به قدرت برسیم.


- موضع حزب کمونیست فدراتیو روسیه در مورد برنامه هسته ای ایران چیست؟
- بنظر ما همکاری روسیه برای توسعه انرژی هسته ای صلح آمیز در ایران اقدامی مثبت و کاملا ضروری و بسود دو کشور است. ممنوعیتی که اکنون ایالات متحده بر سر راه این همکاری ها گذاشته است فاقد مبنا و تنها بر مبنای منافع ایالات متحده است. مردم و دولت ایران حق اجرای برنامه هسته ای خود را دارند و بنظر ما هیچ کشوری نباید در این حق مداخله کند. مردم ایران دارای یک پیشرفت علمی هستند که باید بتوانند از آن استفاده کنند و هیچ نیرویی نباید مانع این توسعه علمی و فنی شود.
شیوه استدلال ایالات متحده هیچگونه منطقی ندارد. همانگونه که در عراق نشان داده شده است. پس از سقوط اتحاد شوروی، دولت امریکا نظامی کردن جهان را شدت داده است و خطر جنگ در اینجا قرار دارد. در حال حاضر قدرت بزرگی وجود ندارد که بتواند دربرابر امریکا و ناتو در عرصه نظامی مقابله کند. برای متوقف کردن سیاست نظامی امریکا باید کشورهای مختلف با یکدیگر متحد شوند و جلوی آن را بگیرند. جهان تک قطبی قابل تحمل نیست. جهانی که یک قدرت بخواهد تمام جهان را زیر نظر خود بگیرد درهم خواهد شکست.
هم اکنون که بحران در گرفته است خطر جنگ بسیار افزایش یافته است. یعنی اگر سطح زندگی در ایالات متحده از این هم که هست بیشتر سقوط کند خطر اینکه بخواهند آن را با یک جنگ متوقف کنند بسیار بیشتر می شود. بنابراین بحران می تواند جنگ تازه ای را بوجود آورد. زیرا موجب تشویق افزایش بودجه نظامی و آغاز جنگ شود. می خواهند با مشغول کردن مردم در صنایع نظامی اشتغال ایجاد کنند.


- برای اعضای حزب توده ايران جالب است بدانند شما چه ارزیابی از نقش و آینده حزب کمونیست در روسیه دارید؟
- زمانی که بحران سرمایه داری در 1989 درگرفت این کشورها توانستند با اشغال بازارهای کشورهای سوسیالیستی بحران را تخفیف دهند. می دانید که بحران نظام سرمایه‌داری دارای جنبه عینی، عام و دارای خصلت بین‌المللی است. بنظر ما روسیه حلقه ضعیف زنجیر امپریالیستی است و بحران در روسیه تاثیرات مخرب تری داشته است. در 15 سال گذشته دولت های مختلف یلتسین، پوتین و اکنون مدودیف بجای سیاست صنعتی کردن، سیاست مبتنی بر فروش مواد خام را در پیش گرفته اند.
در این سالهای اخیر توسعه صنعت سبک و سنگین را نداشته ایم. اقتصاد تنها مبتنی بر فروش نفت بوده است. زمانی که بهای نفت سقوط کرد تمام اقتصاد ما که ذخیره و پایه دیگری ندارد ویران شد. حزب کمونیست معتقد است که اکنون باید به خیابان رفت و تظاهرات کرد و همچنین از پارلمان نیز استفاده کرد تا زحمتکشان بتوانند قدرت را بدست گیرند.
سرمایه حاکم وضعیت را کاملا درک کرده است و ابزارهای سرکوب را بکار گرفته است و نمی خواهد اجازه دهد که مردم به خیابان ها بریزند. این پاسخ قدرت به وضعیت کنونی است. زمانی که بهای نفت بالا بود درآمد بدست آمده به یک صندوق ذخیره رفت که منابع این صندوق صرف خرید سهام شرکت ها شد. اکنون که بهای نفت کاهش پیدا کرده است این منابع در حال کاهش هستند و براساس ارزیابی ما در ماههای اکتبر و نوامبر در صندوق ذخیره چیزی باقی نخواهد ماند و دولت دیگر قادر به پرداخت دستمزد کارکنان خود نخواهد بود. در این شرایط حکومت ناچار خواهد شد که بودجه های اجتماعی را کاهش دهد و ما برای پایان سال یک انفجار نارضایتی ها را در صورت ادامه وضع کنونی بهای مواد خام پیش بینی می کنیم.
ما تنها در ابتدای بحران هستیم و حتی وزیر اقتصاد روسیه اعلام کرده است که بحران می تواند 30 تا 50 سال طول کشد. هیچ خلقی در جهان وجود ندارد که مدت 30 سال فقر و محرومیت را تحمل کند. به همین دلیل در میان مردم پشتیبانی وسیعی از پیشنهادهای حزب کمونیست روسیه برای برون رفت از بحران وجود دارد. مسئله ای که اکنون وجود دارد آن است که بتوانیم اکثریت هر چه بیشتری از مردم را از این پیشنهادها آگاه کنیم.
ما معتقدیم که در کشور ما نیز مانند دیگر کشورها و آنچه در امریکای لاتین دیده می شود یک جنبش به سمت چپ وجود دارد. این همچون یک پاندول بود که در دهه 90 به سمت راست و لیبرالیسم حرکت کرد و اکنون در حال برگشت به سمت چپ است. نتایج انتخابات یا شمار فزاینده تظاهرات در روسیه نشاندهنده رشد این گرایش به چپ است.
مثلا در روز 9 مه تنها در مسکو 100 هزار تن در تظاهرات شرکت کردند و این بویژه در میان بیکاران قابل مشاهده است و اکنون 10 میلیون تن بیکار داریم که در گرسنگی زندگی می کنند و می فهمند که سرمایه‌داری راه حل نیست و راه را در سوسیالیسم می جویند. اینان درک می کنند که وضع کنونی آنان ناشی از اقدامات و سیاست های دولت است. این در شرایطی است که نیروهای راست افراطی در میان لیبرال ها در کشور هیچ پایگاهی ندارند و حتی 1 درصد رای هم در انتخابات ندارند. بنابراین لیبرالیسم راست و راست های افراطی در کشور پایگاه اجتماعی ندارند. شناخته شده ترین نمایندگان لیبرالیسم مانند چوبایس و غیره مورد نفرت مردم هستند.



راه توده 223 18.05.2009
 

بازگشت