راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

خرافات
چرا با احمدی نژاد
به اوج خود رسید؟

محمود احمدی نژاد پس از رسیدن به ریاست جمهوری مدعی شد که خود و وزرایش برگزیده امام زمان هستند و نام وزرای خود را در یک نامه نوشت و در چاه جمکران انداخت تا امام زمان آن را مستقیما بخواند. البته از میان آن وزرای برگزیده امام زمان تعداد زیادی برکنار شده اند و خود دولت علیه برخی از آنها مثل پور محمدی اعلام جرم کرده است. برخی دیگر هم متهم هستند که عامل مشکلات اقتصادی کنونی اند و گویا دستورات احمدی نژاد را خوب اجرا نکرده اند. شاید بنظر آید که این خرافات پروری ارتباطی با وضعیت شاه سلطان حسینی مملکت ندارد. در حالیکه چنین نیست. خرافات در شرایط انحطاط بوجود می آید و توسط رهبران بی کفایت و نالایق ترویج می شود. با ترویج خرافات از یکسو سعی می شود تا بار مشکلات به نیروهای ماورایی نسبت داده شود و از سوی دیگر مردم برای حل مشکلات خود به جای تلاش و اتحاد و مبارزه دست به دامان نیروهای خرافی شوند.
مثلا روزنامه "جام جم" به وجود همین شیوه های موجود در زمان شاه سلطان حسین و به عوام پروری و خرافه پرستی او اعتراف می کند و می نویسد :"تربیت خاص شاه باعث فقدان تهور و شجاعت در او بود و حتی به دنبال راهکارهای خرافی برای حل مشکل می رفت." به گفته همین روزنامه "عوام پرورى در عهد صفویه چنان ریشه‏هاى عمیق در تارو پود افکار و زوایاى اندیشه و عمل دوانده بود، که بانیان آن را نیز عوام زده و خرافه پرست کرده بود، چنانکه شاه سلطان حسین به دعا و سحر و جادو بیشتر باور داشت تا به اراده و عزم و تدبیر مردان مجرب. دوره او، اوج نفوذ افراد بى خبر از امور مملکت، اما مدعى، و رواج بازار خرافات و عقاید سخیفه است." وضع کنونی کشور ما جز این است؟
زمانی که برنامه های شداد و غلاظ شاه سلطان حسین و سیاست عدم تساهل و تسامح مذهبی و سختگیری نسبت به ادیان و اقوام کشور را ضعیف کرد و شورش های داخلی و بالاخره شورش محمود افغان به محاصره اصفهان منجر شد، شاه همچنان بجای چاره اندیشی بدنبال راه حل های خرافی برای خلاصی خود و مملکت بود. آن موقع البته هنوز چاه جمکران کشف نشده بود ولی بنوشته سیستانی « در تمام مدت محاصره، شاه سلطان حسین و مشاوران او کوشیدند تا ازراه نذر و نیاز و چله نشینی و دعاهای صغیر و کبیر برای دفع بلایا و فتنه ها و بیماری های مختلف که در کتابهای حدیث گردآوری شده بود، و خواندن روضه صاحب الزمان و یا از طریق طلسم و جادو و احضار جعفر جنی پادشاه اجنه برای به میدان آمدن سپاه جنیان و یا از راه فرستادن اجل معلق برای بزرگان افغان از راه کرامات ملاباشی، کفار ملعون را از ادامه محاصره اصفهان باز دارند.... با این همه تدابیر کاری از پیش نرفت و شهر چنان گرفتار قحط و غلا شد که یک من گندم به 20 هزار درهم رسید، و پس از آنکه دیگر گندمی باقی نماند و نه جو و برنج و ارزنی، کار به خوردن گوشت خر و سگ و شتر و موش و سرانجام لاشه های مردگان رسید.»

این خرافه پرستی چه در زمان شاه سلطان حسین و چه اکنون در دوران احمدی نژاد دلایل و پیامدهای خاص خود را داشت و دارد: دلیل نخست رواج خرافه پرستی انحطاط عمومی است و این انحطاط خود ناشی از پسرفت اجتماعی است. یعنی نیروهایی مدام جلوی خواست مردم را برای پیشرفت می گیرند و دربرابر آن سد می گذارند. در این شرایط بتدریج جامعه و مردم احساس می کند که قدرت هایی که خارج از اراده آنان است بر آنان حکمفرمایی می کنند، مانع از پیشرفت و بهبود وضع آنان هستند و سرنوشت آنان را تعیین می کنند. زمینه مساعدی که برای رواج خرافه پرستی و امید به نیروهای ماورایی در دوران احمدی نژاد بوجود آمد حاصل هشت سال مقابله با خواست مردم برای تحولات و اصلاحات بود. اما از سوی دیگر این جریان خود را تقویت می کند. یعنی نیروهایی که با بیرون کردن مردم از صحنه به قدرت رسیده اند حالا راه چاره برای حفظ این قدرت را در تجزیه کردن و باز هم بیشتر بیرون کردن مردم از صحنه و امیدوار کردن آنان به نیرویی غیر ازخود می بییند. از اینجا ببعد است که مثلا ما می بینیم که خرافه در دوران احمدی نژاد بطور اگاهانه تبلیغ می شود و به سطح یک سیاست دولتی ارتقا پیدا می کند. همه اینها به شرایط فروپاشی شاه سلطان حسینی مشابه آنچه اکنون در کشور ما وجود دارد منجر می شود مگر آنکه بتوان امید و مبارزه را به جامعه باز گرداند.

راه توده 217 16.03.2009

 

بازگشت