روایتی دیگر
سیاوش کسرائی
به یاد گیتاعلیشاهی. آن کبوتر
دارم روایتی کهن از خسته خاطری
شوریده شاعری
"کاندرجدال ها که گاه درافتد میان خلق؛
تا شعله های فتنه نخیزد
تا خون بی حساب نریزد
تجویز می کنند به امید عافیت
ذبح کبوتری"
اینک
من آن کبوترم
ای تیغ تشنگان!
خونم حلالتان که بریزید و بس شود
کشتار بی امان.
مهر ماه 1361
راه توده 215 02.03.2009
بازگشت