راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

یک نامه دریافتی
دستگیری پراکنده
توده ای ها
پیش از آغاز یورش

در یادمانده های آقای خدائی اشاره شده بود به دستگیری های پراکنده توده ای ها در سال های اول جمهوری اسلامی و نامه نویسی و تلاش حزب برای بیرون آوردن آنها از زندان. در تائید این مسئله می خواهم موردی را که مربوط به خودم می شود ذکر کنم.
در زمستان سال 59 مرا دستگیر کردند. آن موقع عضو سازمان جوانان بودم. اتهامات سنگینی زده بودند. از جمله ایجاد خانه تیمی و حمل و نگهداری سلاح برای حزب. من در یکی از محلات جنوب تهران زندگی می کردم و بعد از دستگیری مرا چشم بسته بردند به کمیته امامزاده حسن. البته چون چشمم را بسته بودند حدس می زنم به کمیته امام زاده حسن برده شدم. سپس مرا منتقل کردند به ساختمانی قرمز رنگ در خیابان استخر و نزدیک شهرنو سابق و کلانتری 15. رئیس این ساختمان "اسمال تیغ کش" بود که من او را از قبل از انقلاب می شناختم. مدت زیادی در زندان نماندم و در میان ناباوری بقیه زندانی ها و چند توده ای دیگر که آنها هم در زندان بودند آزاد شدم. آن روزها تعدادی از بچه های فعال سازمان جوانان را در محله گرفته بودند و من را هم چون می شناختند در خانه گرفتند. در ماشین تا رسیدن به کمیته کتک زدند.
بازجوی نهایی من همین "اسمال تیغ کش" معروف بود که چند ماه پیش از زندان آزاد شد. ظاهرا برای آزادی من از طریق حزب اقدام شده بود. برای آزادی وثیقه طلب کرده بودند و بقال محله ما که نمی دانستم توده ای است، گویا با توصیه حزب آمد و قباله دکانش را وثیقه گذاشت و من را از زندان در آورد.

راه توده 216 09.03.2009
 

بازگشت