راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

اعدام اولین گروه افسران توده ای
شاه بزدل
برای دیدن فیلم اعدام
افسران توده ای
شجاع شده بود!


27 مهر ماه سالگرد تیرباران گروه اول افسران توده ایست که پس از کودتای 28 مرداد دستگیر شده بودند. این گروه در سال 1333 دستگیر و پس از طی دوران شکنجه و زندان انفرادی، در یک دادگاه نظامی- کودتائی به اعدام محکوم و سحرگاه 27 مهرماه همان سال تیرباران شدند. یگانه جرم آنها عضویت در سازمان نظامی حزب توده ایران بود.
شاه بزدل که در انتظار نتیجه اولین اقدام کودتائی در شب 25 مرداد 1332 به ویلای خود در مازندران رفته بود، پس از درهم شکستن این خیز اول و دستگیر شدن سرهنگ نصیری در کاخ نخست وزیری توسط افسران توده ای و افسران طرفدار دکتر مصدق فرار را بر قرار ترجیح داد و همراه با همسر خود "ثریا" و شوهرخواهر خویش تیمسار "خاتمی" با یک هواپیمای شخصی از ایران گریخت. او برای این فرار چنان عجله داشت که میزان بنزین هواپیمای کوچک و شخصی خویش را فراموش کرده بود کنترل کند و به همین دلیل در طول راه نسبت به سقوط هواپیما وحشت داشت. این عجله به آن دلیل بود که ترسیده بود پس از خنثی شدن کودتای 25 مرداد دامنه دستگیری کودتاچی ها گسترش یافته و به دستگیری خود او نیز بیانجامد. همین شاه بزدل، پس از موفق شدن خیز دوم کودتا در 28 مرداد 1332 وقتی به ایران بازگشت، شب ها، پس از صرف شام در کاخ سلطنتی خویش، فیلم بازجوئی و شکنجه و اعدام افسران توده ای را با جسارت کامل تماشا می کرد و به همسرش ثریا که معترض نگاه کردن این فیلم ها و عکس ها بود می گفت: باید شجاع بود و برای دیدن این فیلم ها و عکس ها جسور بود! (نقل از کتاب خاطرات ثریا پهلوی)
بی شک، یکی از آن فیلم هائی که ثریا می نویسد شاه علاقمند به تماشای آنها، پس از صرف شام بود و افسران و ژنرال های ارتش برایش می آوردند و به نمایش می گذاشتند، مربوط به تیرباران اولین گروه افسران توده ای بود. افسرانی که همگی آنها در پاکدستی و شرافت و دانش از گل های سرسبد ارتش بودند. درجمع همین گروه، شاعر و منتقد برجسته ادبیات ایران "مرتضی کیوان" نیز به جرم توده ای بودن تیرباران شد. داغی که امثال احمد شاملو و دهها شاعر و شعرشناس و هنرمند ایران که معاصر او بودند و کیوان را از نزدیک می شناختند، علیرغم مخالفت هایشان با حزب توده ایران، داغ آن را همیشه در دل داشتند. شعر زیبای "به یاد آر! عموهایت را می گویم، از مرتضی سخن می گویم..." را شاملو پس از تیرباران مرتضی کیوان سرود.
گروه اول افسران توده ای، پس از تیرباران در دو گورستان "ابن باویه" و "مسگرآباد" که جنب خاوران کنونی است و اکنون تبدیل به پارک فدائیان اسلام شده به خاک سپرده شدند. در سالهای اخیر و به همیت توده ایهای داخل کشور، سنگ قبر چند تن از آنها در ابن باویه و پارک فدائیان اسلام یا مسگرآباد سابق پیدا شد که از آنها عکسبرداری شده و در یک مجموعه در راه توده انتشار یافت.
یادشان گرامی باد:
ستوان يکم عباس افراخته
سرهنگ شهربانی عزب الله سيامک
سروان شهربانی نورالله شفا
سرهنگ دوم نعمت الله عزيزی
سرگرد ژاندارمری نصرالله عطارد
مهندس و شاعر مرتضی کيوان
سرهنگ دوم محمد علی مبشر
سروان شهربانی نظام الدين مدنی
سروان شهربانی محمد علی واعظ قائمی
سرگرد حقوق دان هوشنگ وزيريان


راه توده 239 19.10.2009
 

بازگشت