راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

ریشه های پیوند روحانیون شیعه ایران با لبنان-2
اولین تئوریسین
"ولایت فقیه"
مرتد اعلام و اعدام شد

 

نخستين تئوريسين "ولايت فقيه" که پس از اين تئوری پردازی مذهبی، پيرانه سر، خود را نايب امام و "ولی فقيه" باز يافت و با همين مسئوليت شروع به صدور فتوا کرد و نمايندگان خود را برای شهرها و ولايات فرستاد، در يکی از روستاهای جبل عامل بدنيا آمده بود و "محمدبن مکی" نام داشت. ادعا می شود که از هزار عالم و مجتهد دوران درجه اجتهاد گرفته بود!
محمد بن مکی را "شهيد اول" (در راه نظريه ولايت فقيه) می نامند، يک چهره مبارز در برابر حکومت "مماليک" دمشق.
سرانجام تلخ محمد مکی خواندنی است. سرانجامی که با فتوای روحانيون ديگر و هم عصر او رقم زده شد. نه تنها اين، بلکه برخی مريدان سابق خود او که از صف هوادارانش بيرون زده بودند، دادخواست و ادعانامه ای بنام "صورت مجلس" تهيه کرده و نزد علمای عصر و حکومت مماليک فرستادند و زمينه محاکمه و حکم "ارتداد" مکی را فراهم ساختند. اختلاف درونی ميان هوادران مکی، با فتوائی اوج می گيرد که محمد مکی برای قتل يکی از نزديک ترين مريدان خود داد و برآشفتگی در صفوف هوادارانش را موجب شد. تقابل فتواهای مذهبی و مرزبندی های دينی ميان طيف گسترده شاخه های مختلف مذهبی در دين اسلام و... همگی دست به دست هم داد و سرانجام تلخ "محمد بن مکی" را که از علمای شيعه دوران بود رقم زد. ابتدا فتوای اعدام او صادر شد، سپس يکسال در حبسش نگهداشتند تا توبه کند. يکی مرجع زمان مدعی شد که "مکی" در زندان توبه کرده است، اما مرجع ديگری که قاضی القضات بود به اين ادعا اعتنائی نکرده و چون ديگر مراجع و حتی هوادران مکی نيز از اين قاضی حمايت می کردند، اجرای حکم را فرمان داد. مکی را با شمشير کشتند. سپس برای سنگسار به دارش آويختند و سرانجام نيز او را سوزاندند. ريشه های روحانيون شيعه که در دوران صفويه به ايران فراخوانده شدند تا مروج تشييع درايران شوند، به اين حوادث باز می گردد.
محمدبن مکی ملقب به شهيد اول در روستای جزين لبنان بدنيا آمد. حوالی سالهای 720- 729. در سال 750 از جبل عامل راهی عراق شد و در "حله" که مرکز بزرگ علمی شيعه بود، برای ادامه تحصيل مذهبی مستقر شد. چند سال بعد، از حله راهی بغداد شد و در سال 758 از فقيه شافعی اجازه اجتهاد گرفت. به دمشق و مصر رفت و سپس راهی مکه و مدينه شد. در تمام اين سفرها و اقامت ها از علمای وقت اجازه اجتهاد گرفت و گفته می شود جمعا نزد 40 فقيه زمان درس خواند و از 70 مرجع تقليد سنی اجازه اجتهاد گرفت. در بسياری از رشته تحصيل کرد، از جمله "علم سحر" را نيز فرا گرفت. نقل است که وی را هزار فقيه زمان که مرجع مذاهب پنجگانه بودند تائيد و اجازه اجتهاد به او دادند!
محمدبن مکی را نخستين فقيه شيعه می دانند که از جبل عامل برخاست و درجهان اسلام پايگاه علمی بلند يافت.
محمد بن مکی در سال 760 به جزين بازگشت و برای دانش مذهبی در اطراف او جمع شدند. اين آغاز نقش جبل عامل در تاريخ شيعه بود. يکی از دستآوردهای محمدبن مکی طرح نظريه ولايت فقيه بود. او در هيچ کتابی بطور جداگانه به موضوع ولايت فقيه نپرداخته، اما در مقدمه کتاب ذکری الشيعه در سال 784 به آن اشاره کرد. در کتاب المعه الدمشقيه در سال 782 نيز مسئله ولايت فقيه را مطرح می کند. دراين کتاب مجموعه از فتواهای وی وجود دارد که بر بنياد ولايت فقيه صادر شده است. خمس به نايب عام امام، يعنی فقيه جامع الشرايط در همين کتاب طرح شد، همچنان که برای نخستين بار عبارت "فقيه جامع الشرايط" را وارد فقه شيعه کرد.
بدين سان "مکی" نخستين کسی بود که دعوی نيابت مهدی را کرد و گفت بدون حضور شخص وی نمی توان نماز آدينه برپا داشت. او جمع آوری خمس و زکات را وظيفه نايب امام دانست و از اين طريق بصورت پيشوای شيعيان در آمد که در ميان ايشان نايب امام زمان و زمينه ساز ظهور وی بود. محمد مکی ولايت فقيه را هموار کننده ظهور امام زمان دانست. پس از مدتی با همين انديشه نخست در شهرهای مجاور مناطق کوهستانی دست بکار شد و دور از چشم حکومت دمشق در آن نواحی از جانب خود نايبانی را برای طرابلس و ديگر شهرها تعيين کرد. اين نايبان نشر انديشه های محمد مکی در باره ولايت فقيه را شروع کردند. از جمله نايبان اسم و رسم دار و برگزيده محمد مکی، "تقی الدين خيامی» بود، که بعدها خود بر ضد محمد مکی قيام و برای دستگيری و محاکمه وی با حکومت همکاری کرد.
شماری نيروی جنگی نيز در اطراف محمد مکی جمع شدند و او را تشويق به قيام کردند. آنها همه در جريان يک شورش کشته شدند. والی دمشق در فرمانی که در سال 764 درباره محمد مکی، نظرات و پيروان او می دهد نه تنها منطقه تحت نفوذ او را مشخص می کند، بلکه اشاره به تدارک جنگ شيعيان عليه سنی ها نيز می کند. عنوان آن فرمان "توقيع طويل به منع اهل صيدا و بيروت و اعمال آنها از اعتقاد رافضيه و شيعه و ممانعت از ايشان" تقريبا قلمرو نفوذ محمد مکی را نشان ميدهد. پيروان محمد مکی خون اهل سنت را حلال می شمردند و نکاح متعه (تملک موقت زنان- چیزی شبیه صیغه کم مدت) را مباح می دانستند. آنها را بعنوان قيام کنندگان عليه حکوم مماليک سرکوب و قتل عام کردند. گفته می شود گورستانی در جاده نبطيه- قريه نطبيه- وجود دارد که همه طرفداران محمد مکی پس از سرکوب و کشتار در آن دفن شدند. از جمله ياران مشهور محمد مکی که گردن زده شد "عرفه" نام داشت و در طرابلس گردنش را زدند. محمد مکی نيز خود سرانجام از سوی حکومت مماليک دستگير شد و با فتوای فقهای سنی وقت تسليم دادگاه شد.
يکی از ياران و همراهان پرآوازه محمد مکی بنام "محمد يالوشی" به حکم محمد مکی و به جرم ادعای پيامبری و استقلال از مکی کشته شد. بعدها طرفداران و مريدان يالوشی، برای دستگيری و محاکمه محمدمکی با حکومت مماليک دمشق همکاری کردند. در راس اين مريدان؛ جانشين يالوشی بنام "تقی الدين خيامی" قرار داشت که افشای محمد مکی و نظراتش در ميان مردم را آغاز کرد و سپس "يوسف بين يحيی" که شاگرد "خيامی" نه تنها اين افشاگری را دنبال کرد؛ بلکه با تهيه صورت مجلسی حاوی دستورات محمد مکی در مقام ولايت فقيه آن را در صيدا و بيروت و سپس دمشق به داوری نهاد.
اين صورت مجلس که احکام ولايت فقيه را در بر داشت بعنوان سند محکوميت محمد مکی به امضای هفتاد تن از پيروان خود او نيز رسيد. (ظاهرا اين مريدان، پس از کشته شدن "محمد يالوشی» به فتوای محمد مکی و فتواهائی که در همين زمينه مکی عليه مريدان طالب دلائل فتواهای وی شده بودند، عليه مکی آن صورت مجلس را تهيه کرده بودند.) اين صورت مجلس را که توسط روحانيون و مريدان شيعه مکی تهيه شده بود، از سوی يکهزار فقيه سنی نيز امضاء شد و اين يعنی حکم قتل مکی بود. آنها که اين صورت مجلس را امضاء کردند حکم به مرتد شناخته شدن محمد مکی، اولين ولی فقيه شيعه دادند. بدين ترتيب اولين ولی فقيه را در نهم جمادی الاول 786 با شمشير گردن زدند و سپس جنازه اش را برای سکنسار به دار آويختند و سپس سوزاندند.


راه توده 236 28.09.2009
 

بازگشت