راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

درباره مناسبات روسیه و چین با ایران
مشکل ایران
حاکمیت آنست
نه مناسبات خارجی

 

از جمله پیام های دریافتی هفته های اخیر، پیامی است درباره موضع گیری های روسیه در ارتباط با دولت احمدی نژاد و هشدار به راه توده که انتشار اخبار روسیه ممکن است واکنش های منفی در میان مردم معترض به حمایت دولت روسیه از احمدی نژاد داشته باشد. واکنشی که به آن اشاره شده، ظاهرا ناشی از این برداشت بسیاری و یا بخشی از معترضان به کودتای انتخاباتی است که معتقدند روسیه در کودتای 22 خرداد همان نقشی را ایفاء کرد که انگلستان در کودتای 28 مرداد.
این دوستان راه توده، حتی این هشدار را شامل حال اخبار مربوط به چین نیز کرده و نوشته اند: با توجه به وضع فعلی جنبش مردم در ایران و خصوصا موضع کشورهای روسیه و چین نسبت به دولت کودتا و شعارهای "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" در تظاهرات مردم، انتشار مطالب مربوط به این دو کشور، می تواند به جای حمایت از احزاب کمونیست این دو کشور به ضد تبلیغ برای خود ما منجر شود.
در پاسخ به این دوستان و پیام دهندگان لازم است روشن سازیم:
1- مواضع احزاب کمونیست – بویژه حزب کمونیست روسیه فدراتیو- که ما اخبار آن را منتشر می کنیم، ارتباطی با مواضع دولت حاکم بر روسیه ندارد و در بسیار از مواقع حزب کمونیست روسیه موضعی در برابر دولت کنونی روسیه دارد و در حقیقت ما نظرات اپوزیسیون چپ روسیه را منتشر می کنیم و نه نظر دولت این کشور را. به این ترتیب، ما خوانندگان خود را دعوت به تفکیک مواضع این دو – یعنی حزب کمونیست روسیه و دولت روسیه- از یکدیگر می کنیم.
2- درباره چین نیز، ما تصور نمی کنیم که همه مسائل چین، در مناسبات با جمهوری اسلامی خلاصه شود. مردم حق دارند بدانند در این کشور پر جمعیت چه می گذرد. ضمن آنکه ما در تائید سیاست کنونی دولت چین و یا دولت روسیه در ارتباط با دولت کودتائی احمدی نژاد مطلبی منتشر نکرده ایم.
3- اما نکته بسیار مهم دیگری که باید قطعا به آن توجه کرد اینست که ما نسبت به این تلاش که روسیه را عامل کودتای 22 خرداد معرفی کنند و مردم را در این چاله بیاندازند به هیچ وجه موافق نیستیم. به دلائل زیر:
الف- برای این کودتا، سپاه پاسداران و بیت رهبری، کانون های مختلف سیاسی- نظامی حجتیه و نهادهائی مانند شورای نگهبان و ... برای کودتای 22 خرداد نیازمند کارشناسان روس نبودند. این کودتا از مدت ها پیش تدارک دیده شده بود اما نه با این وسعت، زیرا پیش بینی جنبش عظیم مردم برای شرکت در انتخابات و پیروزی موسوی در برابر احمدی نژاد را نکرده بودند. آنها اجازه همه نوع مانور و تهمت و دروغ و تبلیغاتی را به احمدی نژاد داده بودند و محمد خاتمی را هم از میدان خارج کرده بودند و با این تصور که مردم موسوی را نمی شناسند و شانسی برای پیروزی ندارد، فضا را انتخاباتی کرده بودند به این امید که احمدی نژاد با رای مردم انتخاب خواهد شد. آنچه اتفاق افتاد خلاف انتظار و پیش بینی ها بود و به همین دلیل مجبور شدند طرح کودتا را که چند روز قبل از آن در کیهان به آن اشاره کرده بودند به اجرا بگذارند. واکنش مردم به این کودتا، بیش از پیش بینی نتیجه انتخابات برای کودتاچی ها غافلگیر کننده بود. نیازی به تکرار حوادث بعد از آن نیستیم زیرا همگان می دانند در هفته های پس از کودتا در تهران و شهرهای بزرگ ایران چه گذشت. حتی در شهرهای کوچک ایران.
ب- کسانی که هنوز عقده های اتحاد شوروی را دارند، با پیش انداختن روسیه بعنوان عامل کودتای 22 خرداد، در صدد انتقام از شوروی اند و دوغ و دوشاب را می خواهند یکسان به مردم نشان بدهند. یعنی روسیه مافیائی کنونی که حتی در همین هفته دیدیم چگونه از امریکا امتیاز گرفت و پشت ایران را برای اعلام تحریم ها خالی کرد را می خواهند با سیاست استوار اتحاد شوروی در حمایت از انقلاب ایران و هر تحول دمکراتیک و مثبتی در تاریخ معاصر ایران را یکسان جلوه دهند. به همین دلیل باید اخبار و مواضع حزب کمونیست روسیه را بیش از گذشته منتشر کرد.
پ- دست های بین المللی را برای بزرگ کردن این شعار مردم و حتی طرح آن در ابتدا در تلویزیون فارسی زبان امریکا نباید نادیده گرفت. آنها نیز با این تبلیغات می کوشند عاملین کودتای 28 مرداد را در سایه این شعار، یعنی نقش روسیه در کودتای 22 خرداد قرار دهند.
ت- کودتاچی هائی که به طیف آنها در بالا اشاره شد نیز خود از این شعار استقبال می کنند، زیرا امیدوارند با این شعار مردم کودتاچی های اصلی را فراموش کنند. این بسا خود کودتاچی ها برای همین هدف، تقویت کننده شعار "مرگ بر روسیه" بعنوان عامل کودتای 22 خرداد باشند.
بنابراین، آنچه که وظیفه ماست، گفتن واقعیت و داشتن سیاست روشن، بدون بیم و هراس باشد، زیرا همیشه سیاست درست و صریح است که تبدیل به نیروی سیاسی می شود. مهم نیست که در بدترین شرایط سخن درست را می گوئید، مهم اینست که سخن درست به هر حال و در هر شرایطی گفته شود. به همین دلیل ما بر سیاست خود پافشاری می کنیم.
نکته پایانی این که چین یا روسیه و یا ونزوئلا و یا هر کشور دیگری، در حال حاضر هم در جستجوی منافع اقتصادی خویش است و هم در پی مانورهای سیاسی خود. ما پیش از آنکه همسایه را دزد اعلام کنیم، باید پای مرغ خود را ببندیم که در خانه همسایه تخم نکند. مهم منافع ایران است و برای حفظ منافع ملی، به دولتی ملی نیازمندیم. دولت و حاکمیتی که به مردم پاسخگو باشد. ما همه نیرو را باید صرف این بخش کنیم و اجازه ندهیم مردم را بدنبال نخود سیاه بفرستند. جنس چینی خوب است یا بد، کره شمالی تجهزات اتمی به ایران می فروشد یا نمی فروشد، روسیه موشک در اختیار ایران می گذارد یا نمی گذارد؟ و... همه اینها درچارچوب مناسبات کشورها و دولت ها، معنای ملی و یا ضد ملی خود را پیدا می کند. بنابراین نفس این مناسبات اقتصادی و سیاسی و نظامی زیر علامت سئوال نیست، بلکه اهداف دولتی که در ایران بر سر کار است زیر علامت سئوال است. این بحث شامل فعالیت های اتمی ایران نیز می شود. همچنان که صنایع و تولیدات نظامی ایران را شامل می شود.
تمام این فعالیت ها می تواند در خدمت کشور و مردم ایران باشد، به آن شرط که دولتی برخاسته از اراده واقعی مردم بر سر کار باشد. اینجای کار خراب است و برای آن باید فکری کرد.


راه توده 236 28.09.2009

 

بازگشت