کودتای 22 خرداد، به 30 سال زمان نیاز داشت
شیطان در جلد جمهوری
اسلامی
انقلاب بزرگ 57 را بلعید!
کتاب تحقیقی بازی شیطانی، تنها یک کتاب و یا
یک تحقیق نیست. گزارشی از 7 دهه بازی با برگ سبز اسلام علیه جنبش های
آزادیبخش و احزاب و سازمان های چپ و مترقی هم نیست. مجموعه ای خبری از وقایع
همین دهه ها نیز نیست. بلکه مجموعه ای از همه آنهاست و با آنکه دو محور
مهم، یعنی نقش اخوان المسلمین و گروه های اسلامی در جنگ افغانستان در آن
برجسته است، اما از نقش تشیع و گروه های اسلامی ایران نیز به کرات در آن
یاد می شود. سازمان تروریستی فدائیان اسلام که سنگ بنای آن در اوج
جنگ دوم جهانی و قدر قدرتی فاشیسم گذاشته شد، پس از جنگ دوم به عاملی
تبدیل شد در دست محافل بریتانیائی برای اهداف سیاست منطقه ای انگلستان.
بزرگترین تنش ها را همین سازمان تررویستی در جنبش ملی دهه 30، تحت لوای
مبارزه و مقابله با ملیّون و طرفداری از سنن و فرامین خشک اسلامی در ایران
ایجاد کرد. نه تنها دربار شاهنشاهی از آنها استفاده کرد، نه تنها انگلستان
از عملیات آنها بهره گرفت و حتی برای این عملیات بصورت پنهانی و نفوذی آنها
را هدایت کرد، بلکه جاده را برای کودتای 28 مرداد هموار ساختند. زمانی که
تاریخ مصرف آنها سپری شد، همه شان را جمع کردند و رهبرشان "نواب صفوی" را
نیز تیرباران. آنها شاخه شیعه اخوان المسلمین در مصر بودند که رهبرشان با
هیتلر متحد شد و در سفر به آلمان هیتلری، برایش مراسم سان و رژه نظامی
ترتیب دادند: "حاج امین".
این بازی شیطانی در میهن ما، پس از کودتای 28 مرداد با بنای انجمن حجتیه
دنبال شد. انجمنی که تقابل های مذهبی و کمونیسم ستیزی را بر مبارزه با
دربار شاه و دو امپریالیسم انگلستان و امریکا مقدم می شمرد. شیخ محمود حلبی
بنیانگذار این انجمن بود. متحد منسجم و متمکنی را برای او ساختند. "موتلفه
اسلامی" مرکب از چند هیات مذهبی و دسته سینه زنی در محلات جنوبی تهران که
در آن اوباش و چاقو کش ها جلودار بودند و عقبه آنها به بازار تهران و تجار
بزرگ وصل بود. ترورهائی که موتلفه مرتکب شد – از جمله ترور حسنعلی منصور
نخست وزیر شاه- در حقیقت حاصل رقابت پنهان انگلستان و امریکا در دربار شاه
و برای نفوذ در ایران بود. این درست همان نقشی است که اخوان المسلمین در
منطقه خاورمیانه ایفاء کرد. آنها سنی بودند و در ایران شیعه، اما آبشخور هر
دو یکی بود.
در همین کتاب تحقیقی شما اسنادی را مطالعه می کنید که بموجب آن بسیار پیش
از ورود ارتش شوروی به افغانستان، استراتژیست های امریکائی نظیر برژینسکی
ایجاد کمر بند سبز برای نفوذ در آسیای میانه اتحاد شوروی و به زانو در
آوردن اتحاد شوروی را توصیه کردند.
پس از ورود ارتش اتحاد شوروی به افغانستان و تشکیل ارتش انترناسیونال
اسلامی، سیل جوانان و بیکاران فقیر روستائی از کشورهای عربی، دستچین شده و
پس از آموزشی ابتدائی به پاکستان اعزام شدند تا علیه ارتش شوروی بجنگند.
پول عربستان سعودی و نقش آفرینی سیاسی اخوان المسلمین دو بازوی هدایت کننده
این ارتش بود، اما هدایت کننده اصلی انگلستان و امریکا. القاعده محصول این
دوران است. سازمانی که وهابیون وابسته به عربستان سعودی در آن دست بالا را
دارند و بیم از آنست که روزی نقش محمود افغان برای سرازیر شدن به طرف
بلوچستان و سیستان و خراسان ایران به آنها داده شود.
سه دهه طول کشید تا حجتیه و موتلفه اسلامی تا قلب قدرت در جمهوری اسلامی
نفوذ کنند. متحد یکدیگر باقی خواهند ماند و یا تیغ به روی هم خواهند کشید؟
آنقدر مهم نیست که استحاله انقلاب 57 و افتادن رهبری و فرماندهی نیروهای
سپاهی و انتظامی ایران به دست آنها مهم است. نقش آفرینی های احمدی نژاد در
جلوی صحنه حاصل این استحاله است. استحاله ای تاریخی که نقش و سهم علی خامنه
ای نیز در آن بسیار است. شخصیتی کم تجربه و جاه طلب که زمینه چرخش های بزرگ
را برای حفظ موقعیت متزلزل خود داشت و دستش را از آستین فعل و انفعالات
متعدد و حوادث پرشمار ده سال اول انقلاب 57 بیرون آوردند. زنده یاد کیانوری
دو تعبیر در باره شخصیت او و دلیل به رهبری انتخاب شدنش در مجلس خبرگان پس
از درگذشت آیت الله خمینی دارد. در تعبیر و تحلیل شخصیت او، اعتقاد داشت که
او یک "مائوئیست اسلامی" است که می تواند فجایع بزرگی را در ایران موجب
شود. این را بارها بصورت شفاهی در جمع افراد مورد اعتمادش گفته بود. اما
درباره دلیل انتخاب شدنش به رهبری، در آخرین مقاله تحلیلی اش که با عنوان
"سخنی با همه توده ایها" در راه توده منتشر شد، با صراحت نوشت که انتخاب او
یک تقسیم قدرت در آن مقطع بود و او را بعنوان حلقه ضعیف آن توازن قدرت
انتخاب کردند. او از جوانی متمایل به اندیشه های اخوان المسلمین بود و کتاب
"سید قطب" را بدلیل همین شیفتگی از عربی به فارسی ترجمه و منتشر کرد. کتابی
که مانیفست اخوان المسلمین است و پس از انقلاب 57 برای پنهان ساختن گرایش
های فکری وی، آن را از بازار کتاب ایران جمع
کردند و اکنون نایاب است، مگر در برخی کتابخانه های شخصی.
وقتی تاکید می کنیم که برای آگاهی از ریشه های سمت گیری جمهوری اسلامی به
سوی حکومت اسلامی باید کتاب بازی شیطانی را خواند، به دلیل همین نشانه ها
و رگه هائی است که پیگیری آنها ما را به اوضاع امروز ایران می رساند. ما
یکباره به کودتای 22 خرداد نرسیدیم، برای رسیدن به نقطه مسیری طولانی را
انقلاب 57 طی کرده است و هنوز فاجعه در پیش است. از دل بازی شیطانی امریکا
و انگلستان با برگ سبز اسلام که حالا مدال بمب اتمی را نیز می خواهد بر سینه
خود بزند، حوادث
بزرگی بیرون خواهد آمد که ای بسا ایران را بر باد بدهد. هیچکس بدرستی نمی
داند چرا میرحسین موسوی، زمانی که خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری
اعلام کرد گفت که بدلیل احساس خطری که برای ایران و انقلاب و اسلام می کند،
با قبول بزرگترین هزینه ها وارد صحنه انتخابات شده است. اشاره ای که محمد
خاتمی نیز از بیان مکرر آن دریغ نکرد و بسیاری از روحانیون و مذهبیون صاحب
مقام و قدرت دهه اول جمهوری اسلامی که اکنون به حاشیه رانده شده و یا در
گوشه زندان نشسته اند، هر یک به نوعی آن را مطرح کردند. حتی در آخرین
بیانیه میرحسین موسوی با شماره 12 نیز یکبار دیگر – شاید بعنوان آخرین
بیانیه و آخرین سخن پیش از رفتن به زندان کودتا- موسوی همین هشدار را نسبت به
آینده ایران و مردم ایران داد. هشدار نسبت به ادامه بازی شیطانی در ایران و
دست های انگلیس و امریکا برای هدایت این بازی.
راه توده 234 14.09.2009