راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

نتایج فاجعه بار سیاست جنگی- اتمی حاکم
جنبش ضد کودتای 22 خرداد
باید از انگیزه اصلی کودتا آگاه شود!

 

حمله ارتش عراق به ایران و سپس ادامه جنگ با عراق، پس از بیرون کردن قوای اشغالگر، بزرگترین تاثیر را روی سرنوشت انقلاب 57 گذاشت. هیچ رویدادی در تاریخ 30 ساله ایران، باندازه جنگ با عراق نتوانست نقش آفرین تحولات سیاسی و اقتصادی در طول جنگ و سپس، سالهای پس از جنگ شود. حتی امروز، وقتی از سلطه سپاه پاسداران براقتصاد و سیاست و کودتای اخیر – 22 خرداد- سخن می گوئیم، عقبه آن به دوران 7 ساله جنگ فرسایشی با عراق باز می گردد. آزادی ها قربانی جنگ شد، سرکوب احزاب سیاسی ایران به بهانه شرایط جنگی و یا مخالفت با ادامه جنگ – از جمله یورش به حزب توده ایران- ممکن شد، سرمایه داری تجاری در سایه همین جنگ توانست طبقه حاکم در جمهوری اسلامی شود، تجاوز به قانون اساسی که اکنون به مرحله تعطیل عملی آن نزدیک شده ایم در جریان همین جنگ ممکن شد. اینها وقایعی است که در تاریخ 30 سال گذشته ایران ثبت شده است. یادآوری آن ها نه برای تاریخ نگاری و یا ادامه افسوس از فرصت های از کف رفته انقلاب، بلکه برای وقایعی است که امروز و به بهانه ای مشابه در جریان است. یعنی به بهانه فن آوری اتمی و خطر حمله به ایران، سیاستی را بر جامعه حاکم ساخته اند که کودتای 22 خرداد از نتایج آنست، یورش های سیاسی و به بند کشیدن فعالان سیاسی- مذهبی ایران، شکنجه و اعتراف گیری و حتی خطر تجدید یک کشتار سیاسی وسیع دیگر، تعطیل کامل قانون اساسی و لغو آن به بهانه شرایط جنگی و حمله به ایران و بالاخره به گلوله بستن مردم در خیابان ها و دیگر جنایاتی که بازگوئی آنها هدف این یادداشت نیست، همه و همه به این سیاست، یعنی سیاست جنگی- اتمی باز می گردد که امروز ما آن را در حکومت نظامی و سپاهی می بینیم و اگر مردم ایران غفلت کنند، حاکمیت نظامی میهن ما را یکبار دیگر به کام جنگی می برد که نتایج آن بمراتب وخیم تر از نتایج جنگ فرسایشی با عراق خواهد بود.
آیا این صرفا یک نگرانی است؟ آیا بدبینی سیاسی است؟ آیا ایجاد وحشتی تبلیغاتی است؟
بنظر ما هیچیک از اینها نیست. آنچه راه توده در قریب 5 سال گذشته بر آن تاکید کرده و ضرورت توجه عمیق به آن را توصیه کرده، - یعنی خطر تحمیل جنگی دیگر به میهن و مردم ما- یک واقعیت تلخ است. اکنون دیگر نه تنها نوک کوه یخ از آب درآمده، بلکه نیمی از بدنه این کوه نیز به روی آب آمده است. به سخنان مدافعان سیاست جنگی، که فعالیت اتمی را خمیرمایه آن کرده اند، اگر توجه شود، نگرانی ما عیان تر می شود. سه سال پیش، زمانی که ما در راه توده نوشتیم که سیاست اتمی جمهوری اسلامی در یکی از پرتنش ترین جلسات سران وقت حاکمیت به تصویب اکثریت رسیده و تابعیت اقلیت جلسه از رای اکثریت خواسته شده، پذیرش آن برای کسانی که نوک این کوه یخ را هنوز ندیده بودند دشوار بود. (خبر این جلسه، پس از قریب سه سال، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم ایران، از سوی عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی که اکنون در زندان کودتاست، در سخنرانی و پرسش و پاسخی که در کردستان در آن حضور یافته بود اعلام شد.)
بخشی از رویاروئی کنونی دو سیاست اتمی که یکی از آن ها مبتنی بر آمادگی جنگی و رفتن به سوی تولید سلاح اتمی است و دیگری پرهیز از جنگ و تولید سلاح اتمی، امروز در تقابل کودتا و ضد کودتا درحاکمیت بازتاب یافته است. از جمله مخالفانی که در آن جلسه حضور داشتند، هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و محمد خاتمی اند و مدافعان سرسخت آن شخص رهبر و احمدی نژاد و فرماندهان سپاه. حتی میرحسین موسوی در مصاحبه با خبرنگاران خارجی که در آستانه برگزاری انتخابات با وی انجام شد، بسیار مختصر و با احتیاط گفت که در صورت پیروزی در انتخابات سمت گیری نظامی فعالیت های اتمی ایران را تغییر خواهد داد.
کافی است با دقت بیشتری به سخنرانی های اخیر علی خامنه ای توجه کنید تا اشاراتی را که به همین جلسه و همین سیاست می کند را از آن بیرون بکشید و زیر نورافکن قرار بدهید. تبلیغ این سیاست اکنون دیگر جنبه های بسیار آشکارتری به خود گرفته و دقتی که ما می گوئیم روی مواضع و سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه تهران باید کرد، بسیار آسان تر از گذشته شده است. برای نمونه احمد خاتمی، حجت الاسلام ماجراجوئی که امام جمعه موقت تهران و سخنگوی این سیاست شده، در نماز جمعه روز قدس در دانشگاه تهران، در توجیه حذف هاشمی رفسنجانی در این نماز از دوران جنگ و سیاست آیت الله خمینی یاد کرده و ضمن انتقاد از ناهمسوئی رفسنجانی با سیاست های رهبر کنونی، گفت: جنگ، همانگونه که امام خمینی هم بارها گفت "یک نعمت است".
این تبلیغ رسمی و وعده جنگی را از زاویه دیگری، رئیس دولت کودتا که سخنران پیش از خطبه های نماز قدس بود اعلام داشت. آنجا که گفت: مذاکرات اتمی تمام شده و ما برای حل مسائل جهانی در جلسه 1+6 (یعنی جمهوری اسلامی بعنوان یک ابرقدرت) در مذاکرات شرکت می کنیم.
اینها علائمی جدی و نگران کننده از سیاستی است که به قیمت کودتا و کشتار مردم در خیابان ها می خواهد تا وقوع فاجعه و برپائی جنگی دیگر در ایران پیش برود.
ما باز هم تاکید می کنیم، که حتی کودتای اخیر را – علیرغم همه انگیزه های اقتصادی که فرماندهان سپاه برای آن داشته اند- در ادامه همین سیاست، یعنی سیاست جنگی باید دید. سیاستی که تصور می کنند با اجرای آن – حتی به قیمت جان میلیون ها نفر در یک جنگ ویرانگر اتمی- می توانند بزرگترین قدرت اقتصادی – نظامی منطقه شوند و علاوه بر بازار منطقه، مذهب منطقه را نیز دراختیار بگیرند.
این یک کابوس ملی است که برای مقابله با آن، نه تنها باید جنبش کنونی ضد کودتا را با همه امکانات خویش تقویت کرد، بلکه با همان توان و امکانات باید آن را آگاه ساخته و مخالفت ها و مقابله ها را به عمق برد و به مردم گفت ریشه ها در کجاست تا بتوان از فاجعه جلوگیری کرد.

راه توده 234 21.09.2009
 

بازگشت