سازمان "اتک" |
سازمان "اتک" با هدف تقابل با گلوبالیسم شکل گرفت. در سالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی به کانونی تبدیل شد برای روشنفکران و پژوهشگرانی که از خیز بلند سرمایه داری جهانی برای سلطه برجهان بعد از اتحاد شوروی وحشت کرده بودند. هم اعضاء و هم شعارهای "اتک" نوعی وسعت اتحاد بر سر مقابله با گلوبالیسم را منعکس می کرد. روش آنها به موعظه های اخلاقی برای این مبارزه معطوف بود تا مبارزه با سرمایه داری جهانی. به همین دلیل دامنه اعضای آن گسترده نشد و بتدریج تبدیل شد به کانون های پراکنده ای که مقالات پژوهشی منتشر می کنند. امری که سرمایه داری جهانی نه آن را خطری تلقی می کند که با آن مقابله کند و نه پایگاهی طبقاتی را درجامعه شکل می بخشد که حامی آن باشد. نه تنها در جریان بحران اخیر اقتصادی سرمایه داری، بلکه از سالها پیش این زمزمه در "اتک" آغاز شده بود که سرانجام موعظه ها علیه گلوبالیسم می خواهد به کجا بیانجامد؟ و نقش ما درمبارزه روزانه مردم چیست؟ این بحث اکنون به کانون بزرگترین کشاکش فکری در سازمان مذکور تبدیل شده است. این که "اتک" اگر در پوسته همان شعارها و سمت گیری های بنیانگذاری اش باقی بماند، عملا در جلد خود مرده است، بنابراین باید این سازمان را از یک کانون فکری- پژوهشی به سازمانی که مستقیما سرمایه داری را بعنوان مرکز بحران جهانی معرفی می کند تبدیل شود. دراین مرحله از بحث ها، بیم آن می رود که بسیاری از کسانی که با انگیزه های متفاوت و حتی بسیار دور از هم، اما با گرایش های اخلاقی و انسانی دراین سازمان جمع شده بودند، در برابر این تغییر ماهیت اولیه اتک بایستند. نه تنها بایستند، بلکه آن را ترک کنند. اما آنها که معتقد به سمت گیری صریح تر و سازمان یافته تر اتک علیه سرمایه داری جهانی بعنوان کانون بحران جهانی اند، بیش از آن که نگران جدائی این دسته از اعضای اتک باشند، نگران ناممکن بودن "اتک" در صورت ادامه ماهیت و هویت گذشته آن هستند. یا نخبگان و یا توده مردم. این در واقع شعاری است که تضاد کنونی و بحث های جاری در اتک می تواند بیرون بیاید. مقاله که در زیر می خوانید، حاصل این کشاکش درونی "اتک" است. کشاکشی که بهتر است از حاشیه آن عبور نکرده و به ماهیت آن توجه کرد. سازمانی که بویژه در اروپا هنوز دارای نفوذ و اعتبار است. این مقاله در روزنامه "یونگه ولت" منتشر شده و تا آنجا که ممکن بود، در ترجمه آن رعایت تلخیص را کرده ام.
وال می نویسد: "میدان جاذبه جنبش، جذابیت
خود را برای حزب چپ از دست داده است و این پژوهشگر معتقد است که " عملگرائی سخت است اما انجام این خواست نیز کاری آسان نیست . زیرا جنبش "اتک"، جنبشی است بسیار ناهمگون. ترکیبی است ازسوسیال دمکرات های چپ، مسیحیان، اتحادیه های صنفی و منتقدان تند رو سرمایه داری. پرفسور بازنشسته "اِلمار آلتفاتر"، عضو موسس شورای علمی"اتک"، استاد کرسی اقتصاد سیاسی در دانشگاه آزاد برلین، یکی از منتقدان تندرو سرمایه داری است. وی، در گردهمآئی بمناسبت دهمین سال تاسیس "اتک"، از جمله گفت "انتقاد از بازار های مالی به تنهائی کافی نیست، باید آنرا به انتقاد از سرمایه داری، گسترش داد."
آلتفاتر گفت: "این بار اول نیست که بحران
اقتصادی به فروپاشی نظام نیانجامیده، این روند بارها در تاریخ
رخ داده و بنوعی چشمه آب حیات وباز آورنده جوانی تبدیل شده
است". مشاهده می کنیم که در روزگار ما، جریان های مالی، تبدیل
به نرم افزار گرداننده خانم زابینه لایدیگ نظر دیگری دارد. زابینه لایدیگ قبلا مدیر داخلی دفتر مرکزی " اتگ" در آلمان بود و حالا نماینده حزب چپ در پارلمان آلمان است. او تکیه را بر اصلاحات می گذارد، نه جنگ طبقاتی و می گوید: "ما به رؤیا های واقع بینانه نیاز داریم، باید عدالت اجتماعی را با تغییرات اقلیمی پیوند دهیم و همبستگی شمال و جنوب را، بسود همه، اندک اندک تحقق بخشیم".
تحقق این ها، بدون
تعدیل ثروت، بدون خدمات اجتماعی و
بدون ایجاد بخش های عام المنفعه اقتصادی،
ممکن نیست. خانم لایدیگ ابراز
امیدواری می کند که " اتک" بعنوان یک
سون گیگلد ، از پایه گذاران "اتک" که
در آغاز از منتقدین سبزها
از آرشیو پربار راه توده می توانید این مقاله را نیز از اینجا و در تکمیل مقاله بالا بخوانید. |
راه توده 253 5 بهمن
ماه 1388