راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

 

جنبش سبز و انقلابی مردم ایران
تا اعماق جامعه ما نفوذ یافته

 

دوخبر، از میان سیل اخبار هفته گذشته را، می خواهیم مبنای سرمقاله این شماره راه توده قرار دهیم. دو خبری که اگر هیجان زده‌ی افشاگری های معطوف به یکی از آنها و همچنین خبرهای ویژه دیگری نشویم، هم درجریان عمق و ژرفای جنبش سبز قرار می گیریم و هم با دلهره اصلی حاکمیت از چنین عمق و ژرفائی با اطلاع می شویم.

یکی از دو خبر مربوط به نوار فیلم سخنرانی یکی از سرداران لات و لمپن سپاه پاسداران بنام سردار قاسمی برای چماقداران است، که بسیاری از خوانندگان این سرمقاله آن را طی هفته گذشته در سایت های دیگر و یا روی شبکه یوتیوب دیده اند، و دیگری مربوط به سرمقاله ایست که آغاز فعالیت سایت "ندای سبز" را بشارت داد.

در میان حرف هائی که سردار قاسمی در آن سخنرانی زده ( این فیلم را می توانید از اینجا نیز ببینید)، اعتراف به شکنجه بازداشت شدگان در کهریزک و بازداشتگاه های دیگر و دلهره های حضرت آقا (علی خامنه ای) و خبرهای دیگری که وی در این سخنرانی از دهانش بیرون آمده مهم است، اما در اینجا آنچه ما از آن سخنرانی و از میان سخنان وی می خواهیم بیرون کشیده و روی آن تاکید کنیم، این اخبار نیست. سردار قاسمی می گوید آنها که در جنبش سبزاند مشتی بی درد و شکم سیراند که از طرف شمال شهر به طرف مرکز شهر راه می افتند. (البته با عبارات توهین آمیز و لمپنی خودش اینها را بیان می کند) و وای به روزی که از جنوب شهر، پابرهنه ها و دمپائی به پاها راه بیفتند که اگر چنین شود باید بگذاریم زمین و فرار کنیم.

نیمی از حرف او درست است و نیمی دیگر غلط. آنجا که می گوید باید زمین گذاشت و فرار کرد، درست است و آنجا که جنبش سبز را جنبش شکم سیرهای شمال شهری معرفی می کند غلط. در حقیقت آنچه سردار قاسمی از آن با بیم و هراس یاد می کند، یعنی پابرهنه‌ها و دمپائی به پاها، در دل جنبش سبز به حرکت در آمده‌‌اند. به دیگر سخن: جنبش کنونی مردم کشورما، یک جنبش ملی است که همه طبقات و اقشار اجتماعی را در بر گرفته و هر روز که از عمرآن می گذرد، بر عمق طبقاتی آن افزوده می شود. متاثر از همین وسعت و عمق است که ما بتدریج شاهد شعارهای اقتصادی و طبقاتی در کنار شعارهای سیاسی در راهپیمائی ها می شویم و از جمله دلائل بقای جنبش کنونی نیز همین است.

خبر دوم. یعنی آغاز به کار سایت خبری "ندای سبز" نیز، در واقع پشت جلد همین ارزیابی از جنبش سبز و پاسخی است غیر مستقیم به سردار قاسمی، بی آنکه نویسندگان و منتشر کنندگان این سایت، چنین هدفی را دنبال کرده باشند.

در سرمقاله آغاز فعالیت "ندای سبز" خواننده با دلائل و نشانه های تفاوت جنبش سبز با جنبش دوم خرداد آشنا می شود، با عمق طبقاتی یافتن جنبش سبز در مقایسه با جنبش دوم خرداد. با سخنان میرحسین موسوی در مناظره با احمدی نژاد، یکبار دیگر آشنا می شود و از میان خطوط بیانیه های 17 گانه موسوی، اهداف عدالت اجتماعی در کنار اهداف عدالت سیاسی بیرون کشیده می شود.

درحقیقت، هم سخنرانی سردار قاسمی و هم سرمقاله ندای سبز، این بشارت را میدهند که پس از سالها انتظار، سرانجام قطار آن تحول انقلابی که ایران در انتظار آنست، با دو  موتور به حرکت در آمده است. یعنی هم عدالت اقتصادی و هم عدالت سیاسی. و این همان تاکیدی که راه توده در تمام دوران انتشار خود بر ضرورت آن پای فشرده است. حتی در سالهای اوج افشاگری های پس از انتخابات دوم خرداد و دربحث پیرامون عالیجنابان، که ما پیوسته تاکید داشتیم باید از عالیجنابان اقتصادی سخن گفت و توده مردم را برای پیوستن به یک جنبش اجتماعی برانگیخت. همین مشی وسیاست را ما در ارتباط با برنامه "تعدیل اقتصادی" دوران ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی داشتیم و پی گرفتیم. در شورش مردم در اسلامشهر، قزوین، همدان و مشهد، در سالهای واپسین دوره 8 ساله ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی نیز با همین ارزیابی و ضرورت، تحولات را بررسی کرده و با خوانندگان خود سخن گفته ایم.

این که ما چه گفته ایم و مشی توده ای چه حکمی می کند، و یا بازگشت به آرمان های انقلاب بهمن 57 چه شعارهائی را در دستور روز جنبش کنونی قرار میدهد و... همگی مهم اند، اما مهم تر از آن، صداهای تازه ایست که از درون نیروی جوان به میدان درآمده و یا از سوی بخش مهمی از اصلاح طلبان حاضر در میدان 10 – 12 ساله اصلاحات بیرون آمده و توده‌ایها و مشی توده ای دیگر یگانه صدا نیستند، بلکه صدای دیگران در صدای ما طنین انداز شده است و این یعنی یک گام بلند به پیش!

وقتی وزیر اطلاعات دولت کودتا و یا علی خامنه ای از بیان و ادبیات توده‌ای در این 7 ماه می نالند، از نفوذ این نگاه توده ای و این مشی توده ای در میان جنبش سبز می نالند و وحشت زده از عمق و ژرفای جنبش سبز، در بیانیه ها و اعلامیه ها و مقالات و نوشته های بازداشت شدگان سیاسی 7 ماه اخیر بدنبال همین خط  و مشی می گردند. غافل از آنکه، پیش از توده ایها و بازداشت شدگان سیاسی 7 ماه اخیر، این توده مردم اند که به مشی توده ای در یک جنبش توده ای دست یافته اند. همان پابرهنه ها و دمپائی به پاهائی که سردار قاسمی از آنها وحشت دارد و اداره کنندگان "ندای سبز" آن را بشارت می دهند.

مقاله منتشره در "ندای سبز" را نیز در کنار فیلم سردار قاسمی در همین شماره راه توده و با عنوان "زحمتکشان، بخشی از جنبش مدنی اند" بخوانید، و با هر دو سندی که با استناد به آنها این سرمقاله نوشته شده آشنا شوید.

 


 

 

            راه توده  254    12 بهمن ماه 1388

 

بازگشت