وحشت در میان
|
این روزها همه جا سخن از محاکمه "سران فتنه" میرود. ولی هیچکس نمی گوید این "سران فتنه" که مدام از آنان گفته میشود و مسئول همه مشکلات معرفی میشوند و میخواهند "محاکمه" شان کنند کیستند؟ برخی میگویند منظور میرحسین موسوی و مهدی کروبی و احتمالا محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی اند. ولی جالب اینجاست که کسی از میان سران حکومت جرات ندارد نام سران فتنه را ذکر کند. ما هرچه در سخنرانیهای آقای خامنهای و مصاحبههای رئیس قوه قضاییه و اظهارات دادستان و نطقهای نمایندگان مجلس جستجو کردیم نام این "سران فتنه" را پیدا نکردیم. کار ظاهرا معکوس شده است. سران فتنه ای که گویا پایان یافته و خاموش و نابود شده کمتر از سران حکومت میترسند تا سران حکومت قدرقدرت از سران فتنه! جز چند تن انگشت شمار از بیآبروترین هواداران احمدی نژاد و منفورترین رهبران موتلفه که از میرحسین موسوی و مهدی کروبی بدین عنوان نام بردهاند، هرکس از سران حکومت و دار و دسته باصطلاح "اصولگرایان" که هنوز به آینده سیاسی خود امیدی دارد جرات بردن نام موسوی و کروبی و یا مثلا محمد خاتمی و حسن خمینی را بعنوان "سران فتنه" ندارد. چرا؟ یک دلیلش البته میتواند این باشد که بردن نام این "سران فتنه" اصلا ممنوع شده و رسانه و روزنامه یی که مثلا از موسوی و کروبی نام ببرد توقیف میشود. شاید بدین دلیل است که "مقام معظم رهبری" و رئیس بی اختیار قوه قضاییه از اینان نام نمی برد که نطقش سانسور و موجب توقیف روزنامه نشود! ولی این هم شوخی و هم عذر بدتر از گناه است. این چه سران فتنهای هستند که در همه جا گفته میشود مردم خواهان محاکمه اشان هستند و از سوی دیگر همین مردم نام این سران را نباید بدانند و بشنوند؟ واقعیت چیز دیگریست. همه مردم و بیش از آنان خود سردمداران حکومت از وسعت و گستردگی جنبش سبز و محبوبیت وسیع رهبران این جنبش، امروز بیش از همیشه و در میان وسیع ترین قشرهای مردم، آگاه هستند. سران حکومت نمی خواهند با بردن نام موسوی و کروبی و خاتمی و حمله علنی به آنان خود را پیش چشم اکثریت عظیم مردم و دوستداران رهبران جنبش سبز بیش از این منفور کنند. همین مقدار اشارات غیرمستقیم علی خامنهای هم او را منفور کرده و برای بقیه درس عبرت شده است. از اینجاست که اصطلاح مبهم "سران فتنه" را اختراع کردهاند که هم برای این سران نامعلوم شاخ و شانه بکشند و در صف با "بصیرت ها" قرار بگیرند و در صورت فروکش جنبش سبز سهم خود را از سفره کودتا طلب کنند، هم حرف روشنی نزده باشند و نامی از کسی نبرده باشند که آینده شان به خطر نیفتد. وظیفه معرفی نام این "سران فتنه" در نتیجه به نوچهها و مداحهای اوباشی در سطح منصور ارضی و روضه خوانهای فاسدی از نوع "شجونی" و سایتهای رسوایی از قماش "رجانیوز" و "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" و روزنامههای معلوم الحالی در حد "جوان" و "کیهان" واگذار شده است. همین یک قلم نشان میدهد که داستان "محاکمه سران فتنه" که این روزها هواداران دولت و ستاد کودتا در بوق آن میدمدند کف آب و آخرین تیر ترکش است. آنان احساس میکنند که حکومت دربرابر جنبش سبز به زانو درآمده و یک عقب نشینی آغاز شده که اگر همین امروز جلوی آن گرفته نشود تا روبیده شدن بساط کودتا پیش خواهد رفت. این است که برای جلوگیری از این عقب نشینی ناگزیر، جنجال تبلیغاتی محاکمه "سران فتنه" را راه انداختهاند. باید از این آقایان پرسید شما که از بردن یا نوشته شدن نام "سران فتنه" وحشت دارید چگونه میخواهید آنان را محاکمه کنید؟ یا شاید مانند همه حکومتهای در حال سقوط دیوانه شدهاید و تصمیم گرفتهاید بانگی را که نتوانستید در سانسور و ممنوعیت رفت و آمد و جلوگیری از گفتگو و دیدار خفه کنید در محاکمه آنان صدها بار رساتر و جهانیتر کنید؟ محاکمه سران فتنه هم چیزی از نوع حماقت شاه در اخراج آیتالله خمینی از نجف به پاریس است که تصور کرد بدینگونه ساكتش کرده است! و این همه تازه درصورتی است که اصلا مردم چنین اجازهای را به شما بدهند. اگر شاه توانست سر "فتنه 15 خرداد" یعنی آقای خمینی را محاکمه کند شما هم خواهید توانست. و تازه فتنه 15 خرداد کجا و فتنه جنبش سبز کجا؟ مردم میدانند این "سران فتنه" نیستند که باید محاکمه شوند. این سران حکومت هستند که باید محاکمه شوند و محاکمه خواهند شد. هرکس که آلودگی کمتری به دزدی و غارت و جنایت و آینده نگری و اتفاقا "بصیرت" بیشتری دارد باید از هم اکنون جایگاه خود را مشخص کند. فردا عذری از کسی پذیرفته نیست! |
راه توده 297 29 آذرماه 1389