راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به آخرین نظرات سردار جوانی
معاونت سیاسی سپاه
دندان پوسیده ای، که
کرم حجتیه آن را خراب کرده

 

 

 

 

 

سردار جوانی رئیس معاونت سیاسی سپاه پاسداران است. ایشان در دوران انتخابات و پس از آن بسیار فعال شده و یا پیاپی در اینجا و آنجا سخنرانی می كند یا در نشریه "صبح صادق" مقاله می‌نویسد. كار سردار جوانی در این سخنرانی‌ها و نوشته‌ها، یا بقول خود وی وظیفه معاونت سیاسی سپاه تربیت كردن و ایجاد "بصیرت" در اعضای سپاه و بسیج از نظر سیاسی است. سردار جوانی در مورد وظیفه این معاونت می گوید: " تلاش مجموعه متوجه افزایش سطح سیاسی و اطلاع رسانی به روز بوده تا بدین وسیله قدرت تجزیه و تحلیل کارکنان را بالا ببریم و به افزایش بصیرت خانواده بزرگ سپاه و بسیج کمک کنیم."

بنابراین آنچه سردار جوانی می گوید بیش از آن كه خطاب به مردم باشد خطاب به درون سپاه و كاركنان سپاه و بسیج است. سخنان وی از این نظر دارای اهمیت ویژه ای است، نه بخاطر محتوای مبتذل و تكراری استدلال ها و تحلیل هایی كه وی در مورد انتخابات مطرح می كند، بلكه بدلیل آنكه ابهام ها و تردیدها و عمق شكاف و از هم پاشیدگی درون سپاه و دلایل آن از لابلای سخنان وی اشكار می شود. 

به گفته سردار جوانی برای ایجاد بصیرت در میان "كاركنان سپاه" كه ظاهرا در پی انتخابات اخیر دچار "بی بصیرتی" شده‌اند، شبكه‌ای از "هادیان سیاسی" ایجاد شده است. "برگزاری همایش‌های استانی و نشست‌های سراسری و ارائه تحلیل‌های مبتنی بر تدابیر کلی نظام و خط مشی مقام معظم رهبری، راه‌اندازی نشریات مناسب با تحلیل‌های به روز و مناسب، راه‌اندازی سایت بصیرت که در سراسر کشور قابل دریافت است و نیز برگزاری جلسات متعدد تحلیلی در معاونت سیاسی سپاه بخشی از اقداماتی است که این معاونت در مسیر ارتقای بصیرت خانواده بزرگ سپاه و بسیج به طور مداوم در دستور کار خود دارد."

چرا كاركنان سپاه نیاز به "بصیرت" پیدا كرده اند و مشكل در كجاست؟ به گفته سردار جوانی ما در یك "گردنه" قرار گرفته ایم و لازم است كه سپاهیان "با بالا بردن بصیرت خود و تشخیص درست حقایق از پشت غبارهای فتنه موجود راه جامعه را برای عبور از این گردنه دشوار هموارتر سازند."

این غبارهای فتنه از كجا بوجود آمده اند؟

«در دهه اول انقلاب دشمنان نظام دارای صف‌بندی شناخته شده‌ای بودند و به راحتی می‌شد مرزبندی آنان را با دوستان انقلاب تشخیص داد و اساساً دشمن شناسی سال‌های آغازین انقلاب کار چندان پیچیده‌ای نبود، اما به تدریج و به خصوص از دوم خرداد سال 76 به بعد فضای سیاسی کشور دچار پیچیدگی‌هایی شد که شناخت جبهة حق و باطل را دشوار می‌ساخت و نیاز به بصیرت دینی و سیاسی در جامعه به طور روز افزون احساس می‌شد ... هر چه از مبداء انقلاب فاصله می‌گیریم تشخیص صحنه مبارزه با مخالفان نظام و دفاع از انقلاب پیچیده‌تر می‌شود و شرایط را به سمت شکل‌گیری فتنه بیش‌تر سوق می‌دهد در چنین شرایطی است که مفهوم بصیرت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند."

بنابراین ضرورت ایجاد "بصیرت" در میان كاركنان سپاه از آنجا بوجود آمده كه تشخیص صف بندی میان مخالفان و موافقان انقلاب دشوار و پیچیده شده است. به گفته سردار جوانی حتی "در انتخابات هم افرادی تردید می‌کنند حق با موسوی است یا احمدی نژاد زیرا موسوی فردی با سابقه قابل توجه و نخست وزیری در زمان امام است و این از مشخصات زمان فتنه است که تشخیص حق از باطل در این زمان مشکل می شود." به همین دلیل "باید با آگاه‌سازی و ارائه تحلیل‌های درست و منطقی در خصوص پیامدهای پس از انتخابات روشنگری بیشتری صورت پذیرد."

 

بدینسان مشكل سردار جوانی و معاونت سیاسی سپاه سوابق انقلابی و وابستگی میرحسین موسوی به آیت الله خمینی است كه در بدنه سپاه بی بصیرتی و شكاف بوجود آورده است. مشكل تنها موسوی هم نیست. "می‌بینیم افرادی که سال‌ها با امام بودند، اکنون در برابر مقام معظم رهبری قرار گرفته‌اند و اینجاست که باید طلحه و زبیرهای زمان را بشناسیم که متاسفانه در بین آنان دانه درشت هایی دیده می‌شود و افرادی را می‌بینیم که سابقه 8 سال ریاست جمهوری، نخست وزیری و ریاست مجلس را دارند." وی در جای دیگر باز هم به این "پیچیدگی" اشاره می كند و می گوید "متاسفانه برخی از صحبت‌ها از جانب افرادی مطرح می‌شود که زمانی با امام بوده‌اند و مصیبت اینجاست که بعضی اوقات این مسائل را از جانب امام مطرح می‌کنند مثلا آقای کروبی دم از امام می زند"

در این اوضاع و دربرابر تردیدها و شكاف هایی كه میان "كاركنان" سپاه و بسیج بوجود آمده است سردار جوانی و "هادیان سیاسی" قصد به اصطلاح "شفاف سازی" را دارند. یعنی نیاز به  سناریوهایی دارند كه براساس آن بتوانند به بدنه سپاه اثبات كنند كه موسوی و خاتمی و كروبی قصد براندازی و ایجاد حكومت ضددینی و سكولار را دارند.  داستان های براندازی، جنگ سخت، جنگ نرم، فتنه، فتنه عمیق و ... اجزایی از این سناریوهاست كه در معاونت سیاسی سپاه ساخته و توسط هادیان سیاسی به بدنه سپاه انتقال می یابد.

 

در این میان یک تن نیست که از سردار جوانی سئوال کند: چرا تصور می کنید همه آنها که نام برده اید از خط انقلاب و امام خارج شده اند و نه آقای خامنه ای و سرداران کنونی سپاه و شخص شما؟

معیار که سخنان و نظرات علی خامنه ای نیست، معیار قانون اساسی و آرمان های انقلاب است که اتفاقا آن که از این مسیر خارج شده علی خامنه و سردارانی چون شما و امام جمعه هائی نظیر احمدی خاتمی و احمد جنتی و نمایندگان رهبر در سپاه نظیر حجت الاسلام "سعیدی" است!

چطور است که تقریبا همه دارندگان پست و مقام و مسئولیت در دوران آقای خمینی- از آیت الله صانعی و آیت الله اردبیلی و آیت الله بیات و آیت الله موسوی تبریزی و دهها روحانی دیگر- و همچنین امثال موسوی و بهزاد نبوی و دهها دولتمرد دیگر دوران امام که کرده اید توی زندان، همه از نظر شما و آقای خامنه ای از خط انقلاب و امام خارج شده اند و آنوقت امثال احمدی نژاد و غلامحسین الهام و رحیم مشاعی و امثال شما شده اند خط نگهدار انقلاب و امام؟

 

مشكل دیگر از نظر معاونت سیاسی سپاه در اینجاست كه شكاف به بالای حكومت هم نیز نفوذ كرده و همه با سناریوی سردار جوانی و معاونت سیاسی درباره اوضاع موافق نیستند. سردار جوانی می گوید :

"در بحث انتخابات اخیر دو نگاه وجود دارد؛ براساس نگرش نخست در این انتخابات برخی نامزدها بداخلاقی كرده و هواداران نامزدها نیز افراطی‌گری نمودند، پس از انتخابات نیز شتابزدگی‌هایی در میان نامزدها به وجود آمد و به هر حال قضیه‌ای پیش آمد كه باید از آن عبور كرد. اما نگرش دوم معتقد است اساسا دشمن، برای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از مدت‌ها پیش برنامه‌ریزی كرده و آن را بستری مناسب برای براندازی و تغییر نظام، در نظر گرفته است، ‌ما نیز براساس شواهد و قراین معتقد به این نوع دیدگاه معتقد هستیم."

سردار جوانی به گفته خود "با هدف شفاف سازی به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که آنچه اتفاق افتاده، اجرای پروژه کودتای مخملی با هدف اولیه تسلط بر قدرت سیاسی و هدف نهایی و بلند مدت تغییر نظام دینی به یک نظام سکولار بود."

سردار جوانی همه حوادث را طوری تفسیر و سرهم بندی می كند تا این "فرضیه" او در بدنه سپاه مورد قبول قرار گیرد. براساس این فرضیه انقلاب ایران در ابتدا با دو جریان فتنه روبرو بود. یكی فتنه جهانی یعنی دشمن و صهیونیسم جهانی، دوم گروه‌های به اصطلاح ضدانقلاب داخلی" یعنی "نهضت ازادی و توده ای ها" ولی "امروز مشکل این است که به جبهه دشمن جریان سومی اضافه شده است که این گروه سوم ریزش‌های انقلاب هستند و اینان بر اساس سنت همان افرادی هستند که سال‌های سال با پیامبر بودند ولی بعد از فوت رسول اکرم(ص) در برابر امیرالمومنین(ع) قرار گرفتند."

براساس سناریوی معاونت سیاسی سپاه ظهور این جریان سوم ناشی از آن است كه "جنگ سخت" علیه جمهوری اسلامی شكست خورد و دشمنان به جنگ نرم روی اوردند یعنی تغییر جمهوری اسلامی از درون و به اتكای ریزش كرده های انقلاب.  منظور از این ریزش كرده ها نیز همان كسانی است كه معتقدند انقلاب از مسیر خود منحرف شده و برای پایان دادن به دروغ و تقلب و فساد و دیكتاتوری باید به ارمان های ابتدای انقلاب بازگشت.

این سناریوی "جنگ نرم" هم وسیله ای است برای توجیه ورود سپاه به عرصه انتخابات و نقض وصیت نامه ایت الله خمینی. به گفته سردار جوانی "از زمانی که احساس شد دشمن به تهدیدات نرم روی آورده است سپاه با تدابیر مقام معظم رهبری و بر اساس رسالت ذاتی‌اش سعی کرد خود را با الزامات مقابله با چنین تهدیداتی وفق دهد. البته سپاه در دهه اول انقلاب یک صبغه نظامی پیدا کرد و توانست با توجه به ماهیت نظامی تهدیدات آن زمان نیز موفق عمل کند؛ اما طبیعی است هنگامی که ماهیت تهدیدات تغییر می‌یابد دیگر نمی‌توان با همان شیوه‌های گذشته به مقابله پرداخت." از سخنان سردار جوانی اینطور نتیجه می‌شود كه سپاه یك دستگاهی است كه فقط "صبعه نظامی" دارد كه آن هم ناشی از اوضاع جنگ بوده است و بنابراین این دستگاه حق دارد ضمن داشتن سلاح در همه امور اقتصادی و سیاسی نیز مداخله كند. آنچه در كشور می گذرد یك حادثه سیاسی نیست كه سپاه در آن حق مداخله نداشته باشد بلكه یك "جنگ" ولی از نوع نرم آن است. تعبیر "جنگ نرم" در واقع برای توجیه مداخله سپاه در اوضاع سیاسی است.

 

ویژگی وضعیت كنونی از نظر سردار جوانی آن است كه  "در این جنگ نرم که اساس کار دشمن خارجی است متاسفانه دچار فتنه هم شده ایم یعنی به شرایطی رسیده ایم که تشخیص حق از باطل مشکل شده و نیاز به بصیرت دارد." این فتنه هم فتنه معمولی نیست یعنی "اگر در دوران اصلاحات با فتنه رو به رو بودیم، امروز به تعبیر مقام معظم رهبری با فتنه‌ای عمیق روبه رو هستیم، به طوری که حتی بعضی نخبگان نیز در تشخیص خود با مشکل مواجه شده‌اند." طبعا وقتی نخبگان دچار شبهه می شوند دیگر چه توقعی از اعضای ساده سپاه و بسیج می تواند وجود داشته باشد؟

 

سردار جوانی به روند انتخابات اشاره می كند و می گوید پس از كنار رفتن خاتمی " قرار شد نخست وزیر امام بیاید و به گونه‌ای ظاهر شود که از هر طرف رای جمع کند... موسوی تلاش کرد تا در تبلیغات اولیه انتخاباتی، خود را مستقل از گروه های افراطی و ساختارشکن دوم خرداد معرفی نماید، لکن با گذر زمان مشخص گردید موسوی کاندیدای اصلی بخش ساختارشکن دوم خرداد است."

گناه موسوی ضمنا آن است كه وی و حامیان اصلی وی در انتخابات دهم به بیان حقایقی كه همه مردم می دانستند پرداختند. سردار جوانی بیان این حقایق را "سیاه نمایی" می نامد و موسوی و اصلاح طلبان را متهم می كند كه به "ناکارآمد معرفی کردن دولت، فاسد و دروغگو دانستن رئیس جمهور روی آورده و با بی‌اعتماد ساختن مردم نسبت به حاکمیت، امکان تقلب در انتخابات را به عنوان مهمترین عنصر برای پیروزی در براندازی نرم، در تمامی تبلیغات انتخاباتی خود مورد توجه قرار دادند."

موسوی ضمنا در تلویزیون حاضر می شود و می گوید "دست ما در جیب نفت نیست و برای تبلیغات مشکل داریم." همین چیزهاست كه در مردم تردید و دربدنه سپاه شكاف ایجاد كرده و كار سردار جوانی و هادیان سیاسی سپاه را در افشای "فتنه" با مشكل مواجه كرده است.

انتخابات در این شرایط پیچیده برگزار می شود و بدنبال آن "اشوبگران" براساس دستور سران فتنه به خیابان می ریزند. جوانی جنگ نرم و فتنه را به كودتای مخملی وصل می كند و برای بقول خودش "شفاف سازی" سندی معتبرتر از كیفرخواست دادستان در سریال دادگاه تلویزیونی پیدا نمی كند و می‌گوید:

"بر اساس اسناد معتبر، کیفرخواست دادستانی تهران و اعترافات متهمین، حزب مشارکت، حزب کارگزاران، سازمان مجاهدین، مجمع روحانیون مبارز و عناصری از دیگر احزاب و گروه های دوم خردادی در این براندازی نرم نقش اصلی داشته و می‌توان از چهره‌هایی مانند "سید محمد خاتمی"، "موسوی خوئینی ها"، "میرحسین موسوی"، "مهدی کروبی"، "موسوی لاری"، "مجید انصاری"، "محتشمی پور" و "بهزاد نبوی" به عنوان عوامل اصلی در طراحی و پیاده سازی کودتای مخملی نام برد."  

وی برای ایجاد "بصیرت" بیشتر در سپاهیان چندین دروغ دیگر چاشنی سناریوی معاونت سیاسی سپاه می كند و از قول كیفرخواست دادستان تقلب در انتخابات را رد می كند:

" -1 رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی: من همیشه گفته ام و دوستان هم حزبی بنده هم میدانند که تقلب در ایران امکان ندارد.

  -2 محسن صفایی فراهانی عضو شورای مرکزی مشارکت: به هیچ وجه نمی توان پذیرفت که در این انتخابات تقلب شده است.

3 - بهزاد نبوی: ما هیچ سندی دال بر وجود تقلب نداشته ایم و باید به رأی شورای نگهبان التزام داشته باشیم."

البته بعدها همه اینان از زندان لااقل برای چند روزی بیرون امدند و دروغ بودن كیفرخواست و ادعاهای سردار جوانی روشن شد ولی این مسایل زیاد برای امثال سردار جوانی اهمیت ندارد.

برای آنكه میزان صداقت و "شرف" این سردار نظامی روشن شود یك نمونه كافیست. ایشان در مورد خانم زهرا رهنورد چنین می گوید:

"اگر بخواهیم بدانیم زهرا رهنورد کیست وقتی رابطه او با شیرین عبادی را بررسی کنیم می‌بینیم شیرین عبادی فردی است که از نظر عقاید عریان و آشکار است ولی رهنورد فردی با همان اعتقادات ولی پوشیده است. ... شیرین عبادی او یک بهایی صهیونیست است که با اسلام مشکل دارد."

با انكه خانم عبادی خود بارها گفته و همگان می دانند كه یك مسلمان شیعه است، سردار جوانی ایشان را بهایی و یهودی در آن واحد معرفی می كند چرا كه خانم عبادی بنا به حرفه وكالت خود از متهمان بهایی و یهودی در دادگاه دفاع كرده است. اما ایشان عملا این خانم رهنورد را هم متهم به بهایی و صهیونیست بودن می كنند كه محتوای "شفاف سازی" سردار جوانی و "بصیرتی" را كه هادیان سیاسی به بدنه سپاه و بسیج می خواهند ارائه دهند نشان می دهد.

سردار جوانی از موسوی و خاتمی و كروبی به عنوان "سران فتنه" نام می برد و تعجب می كند كه قوه قضاییه در بازداشت و رسیدگی به "تخلفات" آنان كوتاهی كرده است. با اینحال همه سخنان سردار جوانی در واقع دلیل این "كوتاهی" را نشان می دهد: نه تنها بخش اعظم مردم بلكه بدنه سپاه و حتی بخشی از فرماندهی آن دچار بزرگترین شكاف ها و تردیدها در مورد انتخابات و نتایج آن است. مایه گذاشتن مداوم سردار جوانی از "منویات مقام معظم رهبری" نتوانسته و نمی تواند بر روی این تردیدها سایه بیفكند زیرا حنای خود مقام معظم نیز رنگ باخته است. در واقع حكومت با بستن راه رادیو و تلویزیون بر روی اصلاح طلبان و میرحسین موسوی و دادن بلندگوی یك طرفه بدست امثال سردار جوانی برعكس نشان داده كه از بیشترین چیزی كه وحشت دارد همان احتمال "شفاف سازی" است. در این شرایط روشن است اینگونه سناریوها هیچگاه نخواهد توانست بدنه سپاه را قانع و با فرماندهان آن همسو كند و بدنبال آنان بكشاند.

 


 

 

            راه توده  254    12 بهمن ماه 1388

 

بازگشت