بمناسبت سالگرد تولد |
پنجم اسفند، سالروز تولد سیاوش کسرائی و 19 بهمن سالروز خاموشی اوست. در آستانه 70 سالگی چشم بر جهان فروبست. 70 سال، اما کمتر از یکماه، از تولد تا خاموشی. همین است که هنوز عرق شادی و پایکوبی سالگرد تولد او بر پیشانی خشک نشده، فصل لبریز شدن کاسه دل از غم خاموشی او و جاری شدن باران غم بر چهره آغاز می شود. هرچه درباره تولد او گفته باشند و بگویند، هرگز آن نخواهد شد که خود در باره آخرین روزها و هفته های اسفند ماه، در آن سالهای دور، و باز هم دورتر گفته بود:
یکی دو روز دیگر ازپگاه چو چشم باز می کنی زمانه زیر و رو زمینه پرنگار می شود
و او شاعر امید مردم ایران، برای این زیر و روئی و پرنگاری و رویش بود. از فردای 28 مرداد که امید مردم ایران را در آن به خون کشیدند، کسرائی پرچم این امید به خون کشیده شده را بر افراشت و تا انقلاب 57 چون شبچراغی بر فراز سر خویش نگهداشت تا مردم ایران را به راه خویش باوری ببرد. هنر بزرگ او همین بود. و تا بود، بر همین جاده گام نهاد و از خیانت به انقلاب 57 گفت. آرش او به همین دلیل ماندگارترین شعر معاصر میهن ماست و انگیزه امروز دولت احمدی نژاد برای صدور فرمان جلوگیری از تجدید چاپ و انتشار آن نیز همین است.
او
حماسه سرای انقلاب عظیم و
توده ای بهمن 57 بود، که شانه به شانه توده ها راه پیموده و از
پای نایستاد، او وجدان
بیدار انقلاب بود. مرواریدی بود بر
تارک " مردم"، ارگان مرکزی حزب توده ایران؛
غمخوار مردم ایران، در پی
انحراف انقلاب بهمن از مسیر واقعی
آن بود. شعرخوانی او را درشب های شعر انستیتو گوته در پائیز 1356 ، که نخستین جرقه انقلاب 57 بود، بشوید! (5 اسنفد 1305 در هشت بهشت اصفهان بدنیا آمد و در 19 بهمن 1374 در وین به خاک شد) |
راه توده 258
10 اسفند
ماه 1388