راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جمهوری اسلامی
بازنده اصلی
انتخابات پارلمانی عراق!
نازنین پارسی

 

 

 

 

 

 

انتخابات پارلمانی عراق بزودی انجام می شود. تلاش می شود که این انتخابات بتواند توازنی

بین سنی ها و شیعیان این کشور بوجود آورد، که اگر چنین شود پیروزی بزرگی است.

زیرا از بعد از سقوط رژیم صدام حسین سنی ها تحت فشار بسیار قرار گرفتند و در حقیقت

شیعیان این کشور تلافی سالها سرکوب توسط حکومت صدام را سر آنها در آوردند. مقامات

جمهوری اسلامی و از جمله احمدی نژاد به بهانه مخالفت با بازگشت بعثی ها به حکومت و ترساندن مردم عراق از تمایل امریکا برای بازگرداندن بعثی ها به دولت، عملا در برابر این تعقل، یعنی برقراری توازن بین سنی ها و شیعه ها در عراق و جلوگیری از ادامه انفجار و ویرانی و تخریب جبهه گیری کرده اند. اما، فعلا عقل جمعی بر پارلمان و حتی بر دولت عراق حاکم است و به همین دلیل رد صلاحیت چند صد تن از داوطلبان به جرم حضور در دولت صدام حسین و یا وابستگی به حزب بعث با مخالفت جدید روبرو شد و تا حدود زیادی هم این مسئله رد صلاحیت ها منتفی شد.

به این ترتیب باید منتظر بود که توازن واقعی تری در مجلس آینده عراق برقرار باشد. هم به

لحاظ سیاسی و هم به لحاظ مذهبی. مقامات جمهوری اسلامی امیال خود را زیر نقاب مخالفت با بعثی ها پنهان می کنند و به همین دلیل است که نه حرفی درباره توازن شیعیان و سنی ها سخن می گویند و از حق سنی ها دفاع می کنند و نه درباره فعالیت آزاد احزاب سیاسی در عراق و بلامانع بودن شرکت آنها درانتخابات و حضور در پارلمان این کشور حرفی می زنند. و این درحالی است که هم اکنون نیز در پارلمان عراق یک فراکسیون مترقی و چپ حضور دارد که مورد حمایت حزب کمونیست عراق است. حزبی که از بعد از سقوط صدام حسین فعالیت رسمی و علنی خود را در عراق از سر گرفته است.

واقعیت اینست که اکنون درعراق نوعی دمکراسی برقرار است که اکنون در جمهوری اسلامی نیست و اتفاقا از جمله تلاش های حاکمیت و دولت جمهوری اسلامی برای دخالت در انتخابات عراق خاتمه بخشیدن به این دمکراسی و برقراری همان داستان سلطه مذهبی است که در ایران حتی با کردهای عراق نیز به گونه ای رفتار نشد که یکباره اعلام استقلال کنند، و از طرف دیگر به گونه ای رفتار نکرده اند که ترکیه ناراضی شود و در امور کردستان عراق دخالت کند. اینها همه ظرفیت های حاکمیت، پارلمان و دولت عراق است، که حتی تحت اشغال امریکا توانستند آن را حفظ کنند و این نشد مگر بهره گیری از همه سیاستمداران ملی و با سابقه عراق

از یکسو و هوشیاری روحانیت شیعه عراق که فاصله خود را از جمهوری اسلامی حفظ کردن از سوی دیگر.

دولت و حاکمیت عراق و حتی روحانیون بلندپایه عراق در سالهای اخیر، علیرغم اوضاع آشفته کشور و فعالیت همه جانبه نظامی و مالی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی، اجازه ندادند گروه های نظامی و غیر نظامی وابسته به جمهوری اسلامی ابتکار عمل را در عراق بدست بگیرند.

روحانیت شیعه عراق که در واقع نجف را بعنوان پایگاه اصلی روحانیت شیعه حفظ کرده و بسیار هوشیارانه تر از روحانیت ایران، خود را وارد معرکه حکومتی و دولتی نکرده و قداست خود را حفظ کرده است. به همین دلیل امروز روحانیون عراق اعتبار بسیار بیشتری را در میان مردم به نسبت اعتبار روحانیت شیعه ایران در میان مردم ایران دارد.

حتی احزاب اسلامی عراق که در مجلس این کشور حضور دارند نیز از نوعی اعتدال پیروی

می کنند و بویژه سعی می کنند هم رفتار حاکمیت جمهوری اسلامی ایران با مردم ایران را تقلید و تکرار نکنند و هم مردم آنها را دست نشاندگان جمهوری اسلامی ندانند. این یکی از دستآوردهای روحانیت شعیه عراق است؛ بویژه وقتی به یاد بیآوریم که بسیاری از آنها در زمان صدام حسین بصورت تبعیدی در ایران بوده اند و یا این که در زمان جنگ ایران وعراق نیز هزاران عراقی در ایران اسیر بوده و آموزش های مذهبی و حتی نظامی دیده و به عراق بازگشته اند. اکثر آنها تحت تاثیر احساسات ملی و عربی خود، تابع دستورات ایران نشدند. البته این روابط به زمان شاه نیز بر می گردد. بسیاری از شیعیان عراقی که از ایران به عراق بازگشته اند معروف به  "معاودان" یا فرزندان آنها هستند که در زمان صدام به ایران کوچ داده شده بودند.

تقویت احزاب سنی در مجلس این کشور که احتمال نتیجه مهم انتخابات آینده عراق خواهد بود، عملا دست جمهوری اسلامی را در عراق کوتاه می کند. طبیعی است که بخشی از این افراد و شخصیت ها از کارگزاران دولت گذشته عراق هستند و حتی وابستگی به حزب بعث عراق نیز دارند، اما حضور آنها در پارلمان عراق عملا به معنای تقویت ناسیونالیسم عرب و تقویت موقعیت سنی ها در حکومت عراق است و نه بازگشت حزب بعث به حاکمیت و یا احیای رژیم صدام حسین. حتی روحانیون شیعه و دولت کنونی عراق و پارلمان این کشور هم به  این نتیجه باید رسیده باشند که جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی د رعراق و دخالت هایش در امور داخلی این کشور و حتی خاتمه بخشیدن به انفجارها و ترورها جز از طریق برقراری حکومتی که نماد وحدت ملی و مذهبی باشد ممکن نیست. ضمن اینکه بخاطر داشته باشیم که در خاورمیانه قدرت تاثیر گذار نه جمهوری اسلامی، بلکه عربستان سعودی بعنوان قلب جهان اسلامی و قلب ثروتمند جهان اسلام. عربستان نیز از تقویت حضور سنی ها در عراق حمایت می کند. همچنان که ترکیه از این مسئله حمایت می کند. کشوری که می رود تا نقش و موقعیت امپراطوری عثمانی را احیاء کند.

نکته دیگری که قطعا در انتخابات عراق موثر خواهد بود، اوضاع کنونی ایران و متلاشی شدن

ادعاهای مربوط به دمکراسی در جمهوری اسلامی است. افغان ها و عراقی ها بیش از هر همسایه دیگری مسائل جاری در ایران، بویژه در ماههای اخیر را دنبال کرده اند. آنها عملا شاهد رفتار بسیار خشن حکومت ایران با مردم خود این کشور بوده اند. طبیعی است که وحشت داشته باشند که حکومت هائی دست نشانده حکومت کنون ایران در کشورشان بر سر کار بیاید و در آنجا هم آش همان آش شود و کاسه همان کاسه ای که درایران دست مردم است. در واقع حرکات جمهوری اسلامی در 8 ماه گذشته هم منجر به تقویت طالبان در افغانستان شد و هم منجر به تضعیف دولت شیعه عراق. کاری که حاکمیت جمهوری اسلامی در 8 ماه گذشته با مردم ایران کرد، دست کمی از آنچه که صدام حسین با مردم عراق کرد نداشت و این امر تاثیر خود را روی انتخابات عراق خواهد گذاشت. اگر روحانی مرجعی مانند آیت الله سیستانی با منش و روش مدارا و پرهیز از آلودگی به حکومت در عراق نبود

شیعیان عراق ضربات سیاسی بزرگ تری در انتخابات آینده می خوردند.

همچنین نباید فراموش کرد که عراق و ایران 8 سال با یکدیگر جنگیده اند آن هم با شعارهائی که جمهوری اسلامی برای فتح بغداد و بصره می داد. طبیعی است که مردم عراق نسبت به حاکمیت جمهوری اسلامی بدبین باشند، ضمن آنکه زخم جنگ را هم بر تن خود دارند. این مسئله به سود موقعیت سنی ها برای ورود به انتخابات تمام شد و در انتخابات آینده نیز نتیجه آن به سود سنی ها در پارلمان این کشورتمام خواهد شد. حتی نخست وزیر آینده عراق هم فردی خواهد بود که زاویه اش با ایران بیشتر باشد. شاید به همین دلیل باشد که در ماه های اخیر دولت کنونی عراق سعی کرد اختلافات موجود بین عراق و ایران را از موضع ناسیونالیستی مطرح کند و نوعی استقلال خود از جمهوری اسلامی را به نمایش بگذارد. مثل ماجرای درخواست استرداد هواپیماهای جنگی و مسافربری عراق که صدام حسین در آخرین جنگ خود با امریکا آنها را بعنوان امانت به ایران فرستاد اما ایران آنها را بعنوان غرامت جنگی ضبط کرده است. و یا طرح ادعای قدیمی مالکیت بر اروند رود یا همان شط العرب که حتی بر سر اسم آن هم از زمان شاه بین عراق و ایران اختلاف بود. و یا ورود اخیر سپاه پاسداران به خاک عراق و محاصره یک چاه نفتی که چند روز طول کشید و با اعتراض و حتی تهدید نظامی عراق عقب کشیدند. اینها همه نشانه های تاثیر گذار در انتخابات آینده عراق است.

نکته بسیار مهم دیگری که روی این انتخابات تاثیر دارد تهدید های نظامی جمهوری اسلامی است که بصورت اتمی الان مطرح است. عراقی ها نیز مانند دیگر کشورهای عرب منطقه از قدرت نظامی جمهوری اسلامی و سیاست خارجی مداخله گرانه  اش بیم دارند.

شاید از بعد از انتخابات پارلمانی عراق ما شاهد نوعی دوستی با فاصله میان عراق و ایران

باشیم. حتی چیزی شبیه صلح مسلح.

بخشی از وظائف ارتش آینده عراق و سازمان اطلاعاتی عراق قطعا خنثی کردن فعالیت های اطلاعاتی جمهوری اسلامی درعراق و استقرار در مرزها برای نشان دادن دندان به جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران خواهد بود و در میان تمام کشورهای منطقه، عراق تنها کشوری است که دارای این ظرفیت و این موقعیت در همسایگی ایران است.  از آنجا که دستگاه روحانیت عراق و حوزه علمیه نجف هم مایل نیستند روحانیت حاکم بر ایران در حوزه نجف و در دولت عراق تقویت شود، این مسئله نیز به تقویت موقعیت سنی ها در انتخابات آینده و پارلمان آینده عراق خواهد انجامید.

 


 

 

            راه توده  258    10 اسفند ماه 1388

 

بازگشت