شعارهای 22 بهمن
|
تعمیق و گسترش باز هم بیشتر جنبش اعتراضی و انقلابی کشور ما، یک وظیفه ملی و مترقی، تا مرز یک وظیفه انقلابی است. کسانی که نگران سلطه کودتاچی ها بر جنبش سبز هستند، آنها که از آخرین ضربات بر رهبری جنبش سبز در هراس اند و همه آنها که از تکرار یک قتل عام دیگر در زندان های جمهوری اسلامی در وحشت اند، بیش و پیش از بیان وحشت و هراس و نگرانی، باید فکری برای همین دو عرصه بکنند. یعنی چه کنیم که جنبش تعمیق بیشتری بیآبد؟ و چه کنیم که این جنبش گسترده تر شود؟ در سالگرد انقلاب بهمن 1357 که حزب توده ایران سهمی فراموش نشدنی در آن داشت، می توان در باره آن سالها و آن گذشته سخن گفت و بموقع خود نیز باید گفت. نه تنها در سالگردها، بلکه در سر هر پیچ حادثه در ایران و در جمهوری اسلامی، باید گذشته را مرور کرد، اسناد جانفشاهی توده ای ها را در برابر دیدگان قرار داد و بویژه به نسل جوان کشور گفت که توده ایها برای انقلاب و برای دفاع از خاک میهن در برابر ارتش صدام حسین چگونه از جان خویش گذشتند. اما، حتی در این بازگشت به تاریخ نیز نباید از گفتن "سخن روز" غافل ماند. گذشته در خدمت امروز است و امروز است که فردا را می سازد. این شعار و مشی توده ایست. برخاسته از همین نگاه و مشی است که معتقدیم باید از تعمیق و گسترش جنبش و راه های آن سخن گفت. سخنی توام با پیشنهاد و نه سخنی برای سخن گفتن و مطرح بودن! برای پاسخگو به دو وظیفه تعمیق و گسترش جنبش، طبیعی است که هر حزب و سازمان و گروه و فردی مطابق نگاه و نگرش خود تعمیق و گسترش را می بیند. آنچه ما از تعمیق و گسترش در نظر داریم، برخاسته از مشی و نگاه توده ایست. بویژه که تجربه و تاریخ 68 ساله معاصر نشان داده است که نظرات و ارزیابی های حزب توده ایران نزدیک ترین ارزیابی ها و تحلیل ها نسبت به واقعیات جامعه ایران و مسیر تکاملی آنست. ما اعتقاد داریم، تعمیق جنبش با گسترش آن پیوند ارگانیک و تنگاتنگ دارد. یعنی شعارها و خواست های جنبش هر اندازه به اعماق جامعه راه یابد، به همان اندازه بر گسترش جنبش افزوده می شود. جنبشی که در میهن ما جاری است، تنها در شعار "آزادی" و علیه "دیکتاتوری" نمی تواند و نباید خلاصه شود. این جنبش دارای خواست های عمیق اقتصادی است، چرا که کشور در یک بحران عمیق اقتصادی غرق است. آنها که کودتا کرده اند و آنها که متحد کودتاچی ها هستند، درمجموع خود حاکمیتی را تشکیل میدهند که بحران سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه حاصل حاکمیت آنهاست. اگر تا دیروز تفنگ بدست در خیابان نبوده اند، حالا تفنگ هم بدست گرفته اند و از حاکمیت خود دفاع می کنند. این حاکمیت، حاکمیت سرمایه داری تجاری و صنعتی- نظامی است، که پس از 30 سال، کشاورزی و تولید کشور را نابود کرده و اگر امریکا جنوب نفت خیز آن را از ایران جدا کند، به آن می ماند که سر را از تن جدا کنند. این حاکمیت، علیه تولید ملی است، چه درعرصه صنعتی و چه درعرصه کشاورزی است. بنابراین دو طبقه و قشر مهم و تاثیر گذار بر هر تحولی، بالقوه نیروی مهم جنبش سبز میهن ما به حساب میآیند که باید شانه به شانه اقشار میانی جامعه به صحنه بیایند. اما این به صحنه آمدن نیازمند بیان و بازتاب خواست های آنها در هر تظاهرات و اعتراض و راهپیمائی است. چرا نباید شعار "ما کار می خواهیم"، "دولت تولید ملی، فریاد هر ایرانی"، "با پول نفت چه کردید؟"، "کارخانه ها باید آباد گردند" و دهها شعار دیگر در راهپیمائی ها فریاد شوند؟ چرا در بیانیه ها و اعلامیه ها و نامه های سرگشاده نباید با صراحت وابستگی طبقاتی حاکمیت بیان شود و از کارگران و کشاورزان، درکنار دیگر اقشار جامعه دفاع شود؟ بیان این خواست ها و شعارها، که ضروری است به آنها در بیانیه ها اشاره شود و در یک برنامه حداقل، برای یک دولت وحدت ملی تدقیق و اعلام شود، خود به معنای تعمیق جنبش سبز و گسترش آنست. تقریبا در تمام سایت های طرفدار جنبش سبز، به این مهم توجه نمی شود و بار بیان احساساتی رویدادها، بر بار تعمیقی جنبش و به صحنه فراخواندن طبقات و اقشار مهم و تعیین کننده جنبش اجتماعی برتری دارد. از ضرورت اعتصاب در کنار تظاهرات خیابانی زمانی می توان سخن گفت که فراخوانده شدگان به اعتصاب، منافع طبقاتی خود را در جبنشی که آنها را به اعتصاب فرامیواند ببیند! فراموش نکنیم که با این تعمیق و گسترش است که تداوم و به سرمنزل رساندن جنبش سبز را میتان بیمه کرد. چرا نباید در 22 بهمن، درکنار دیگر شعارها، با شعارهائی مشابه آنچه دربالا به آنها اشاره شد به میدان آمد؟ که نه باصطلاح ساختار شکن انند و نه بهانه ساز برای کودتاچی ها، درعین حال که فریادی است از اعماق جامعه و در خدمت گسترش پایگاه جنبش. |
راه توده 254
12 بهمن
ماه 1388