یونان
|
پوستری با این نوشته، گرد جهان می گردد "خلقهای اروپا بپا خیزید". این جمله را اعضای حزب کمونیست یونان بر پارچه ای نوشته و به آکروپلیس آویخته اند. در میان تمام احزاب کمونیست اروپا، حزب کمونیست یونان "کاکائه" تنها حزبی است که اتحادیه اروپا را از بیخ و بن رد می کند و خواستار انحلال آنست. این پیام به خلق های اروپا دو معنا دارد. نخست آن که که دیگر در محدوده ملی خود به پس گرفتن دست آوردهای اجتماعی و دموکراتیک تن ندهید و دیگر این که زمان سرپیچی از پذیرش اوامر اتحادیه اروپا فرا رسیده است. یونان، یعنی کشور کارگران و کارمندان، پیشه وران کوچک، بیکارن، دانشجویان و بازنشستگان. همه آنها نیازمند همبستگی اروپائی هستند، ولی نه آن همبستگی که بزرگان اتحادیه می خواهند. این یونان نیاز به آن بسته های کمکی ندارد که برای پرداخت به بانک ها در نظر گرفته شده اند تا آنها صدمه نبینند، آنهائی که به امید کسب سود فراوان از اوراق بهادار یونان، بر سر آن شرط بندی کرده اند. از مردم مالیات دهنده آلمان نیز نمی توان توقع داشت پرداخت این نوع کمک های مالی به سرمایه بین المللی را تقبل کنند. از مردم یونان هم نمی توان توقع داشت که بار "نجات دولت گرفتار بحران اقتصادی و مالی" را با سنگینی بی مانند آن بر دوش بگیرد. در آلمان، در یونان و در تمام اتحادیه (و نه تنها آنجا) عواقب بحران مالی را بر دوش توده های مردم، یعنی آن قشرهائی می گذارند که هم اکنون مجبور به پرداخت آن هزینه اجتماعی هستند که در اثر ضد اصلاحات نئولیبرالی بر دوششان افتاده است. اصلاحاتی که بحران کنونی حاصل آنست. البته در حال حاضر محتمل بنظر نمی رسد که آلمان ها و یونانی ها مشترکا بپاخیزند. از جمله به این دلیل که اتحادیه اروپا به هیچ وجه آن پروژه متحد کننده خلق ها، که ادعای آن را می کند نیست. در بحران، واکنش های شووینیستی شکوفا می شوند.(نتیجه انتخابات اخیرمجارستان) یونان و کشورهای دیگری در حوزه مد یترانه، از نظر قدرت های اول اتحادیه اروپا دشمنان بیرونی اند که به درون اتحادیه اروپا راه یافته اند و قلعه های به ظاهر امن آنها را به خطر می اندازند. وضعیت کنونی سبب شده تا زحمتکشان یونان پیشاهنگ مقاومت اجتماعی علیه فشار بیشتر به پائینی ها به سود بالائی ها شده است. یکی از دلائل آن محبوبیت تاریخی اندیشه های سوسیالیستی و کمونیستی در سر زمین یونان است. یک دلیل دیگر حمله مستقیم و تمام عیار اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول به ثروت اجتماعی یک جامعه است. خلق یونان نباید تنها بماند. اگر چنین شود، آنوقت این خلق به تنهائی بازنده نیست، بلکه خلق های دیگر کشورهای اروپائی نیز بازنده اند. برخلاف تصور برخی از چپ های امروز، انترناسیونالیسم آن نیست که کشورهای مستقل اروپائی در اتحادیه اروپا حل شوند. انترناسیونالیسم خیزش خلق های اروپا علیه اتحادیه اروپاست. |
راه توده 266
20 اردیبهشت ماه 1389