دیپلماسی پر قدرت
"حراج نفت ایران"
در دولت احمدی نژاد
آذرفریتاش
کاهش سریع قیمت نفت خام در چند هفته گذشته در
بازارهای امریکا واروپا رکود جدید اقتصادی سیستم سرمایه داری را در دوقاره
جهان نشان داد. تئوری های درمانی اتحادیه اروپا برای نجات کشورهای ورشکسته
ودر حال ورشکستگی عضو "یورو" و وام های صندق بین المللی پول با بهره پنج
درصدی، بحران را حل نکرده و حل نخواهد کرد. بلکه بحران در کشورئی نظیر
یونان تبدیل به شورش مردم شده و باز هم خواهد شد. تبلیغات جهان سرمایه داری
درباره کنترل بحران و رونق اقتصادی دیگر قادر نیست واقعیت را بر مردم
کشورهای اروپائی پوشیده ومخفی نگاه دارد. دولت های اروپائی می خواهند با
سیستم مالیاتی د کسری مخارج دولت را تا مین کنند، مردم زیر بار این زورگوئی
نمی روند. کارگران و حقوق بگیران یونان به خیابان ها ریختند و اعتراض خود
نسبت به سیستم پولی "یورو" و سیستم لیبرالیستی اقتصادی دولت را ابراز
داشتند. نمونه دیگر همین ورشکستگی گریبانگیر کشورهای چون اسپانیا و پرتقال
خواهد شد. هم اکنون در این دو کشور نیز انفجار در حال شکل گیری است.
اتحادیه اروپا صندوق کمک به کشورهای ورشکسته را از هم اکنون با بودجه 900
میلیارد دلار تصویب کرده است که خود نشان دهنده طوفان اقتصادی جدید و
ورشکستگی کشور های عضو اتحادیه اروپا می باشد. کاهش 17 درصدی نفت خام از 90
دلارهر بشکه در بازار به 68 دلار رسیده است. این کاهش قیمت در بازار نفتی
رکود اقتصادی امریکا را که دومین مصرف کننده نفت خام در دنیا می باشد نشان
میدهد. بودجه دولت برای چرخش اقتصادی دولت "اوباما" دیگر کافی نیست.
لشکرکشی امریکا به عراق و افغانستان برای کشورهای دارای اقتصاد ضعیف
اروپائی عضو ناتو یک فاجعه اقتصادی است که سود آن را امریکا و کشورهای بزرگ
اروپائی می برند و زیان آن برای اعضای ضعیف ناتوست. شرکت های امریکائی زیر
سایه ارتش امریکا و ناتو قراردادهای عظیم نفتی می بنندند، برای گازی که در
افغانستان کشف شده و نفتی که گفته می شود در این کشور وجود دارد کیسه دوخته
اند. آنها بزرگترین مشوق حمله نظامی به ایران و برقراری همین سلطه بر منابع
زیر زمینی ایران اند. هزینه این جنگ نیز به مردم امریکا و مردم کشورهای
اروپائی تحمیل خواهد شد و سودش به جیب کنسرن های بزرگ نفتی و تسلیحاتی و
صنعتی امریکا و چند کشور بزرگ اروپائی خواهد رفت.
پایگاه های نطامی امریکا بی وقفه در کشورهای امارات؛ عمان و کویت؛ قطر و
عربستان سعودی در حال گسترش اند. دولت اوباما تامین بخشی از هزینه این لشگر
کشی دست کمک به سوی اتحادیه اروپا و شرکای ناتو دراز کرده است. این مسئله
که بخش عمده هزینه های نطامی ناتو بردوش دولت و مردم امریکا سنگینی می کند
یک واقعیت است و یکی از دلایل بحران مالی است که بر سر مردم فرود آمده است.
نباید فراموش کرد که بحران مالی دوسال گذشته از امریکا آغاز شد و به دیگر
کشور های جهان انتقال یافت.
سناتور های جنگ طلب امریکا که چهره مردمی و دمکرات و لیبرال به خود می
گیرند نه نمایندگان مردم بلکه نمایندگان کنسرن های نظامی و نفتی چند ملتی
می باشند به سودهای ناشی از درآمد جنگی می اندیشند.
ایران نیز یکی از قربانیان این بحران اقتصادی سرمایه داری جهانی و کاهش
قیمت نفت است. اقتصاد کشوری که 80 درصد آن وابسته به صادرات نفت است، با
کاهش قیمت نفت خام قادر نخواهد بود حتی بودجه سالانه خود را تامین کند.
دولت؛ بودجه امسال را با فروش هر بشکه نفت خام 65 دلار معین کرده است. با
درنظر گرفتن اینکه نفت ایران از مرغوبیت کافی برخوردارنیست و 10دلار ارزان
تر از فروخته می شود، کمبود ارز در سال 89 برای ایران قطعی است. و این
درحالی است که با وضع تحریم های جدید اقتصادی، برای هر قلم واردات که سال
گذشته حجم آن به بالای 75 میلیارد دلار رسید، باید هزینه ای بیش از قیمت
بازار را در نظر گرفت. هم قیمت بازار سیاه، هم افزایش قیمت بیمه ها و هم
بهره گیری از شبکه های مخفی برای رساندن کالا به ایران همگی تنگناهای
اقتصادی علیه ایران را تشدید خواهد کرد.
هم اکنون صادرات نفت ایران حدود 378 هزار بشکه در روز کاهش یافته است که از
نظر مالی 5 میلیارد و900 میلیون دلار کاهش در آمد نفتی در سال 2010 تخمین
زده می شود. احمدی نژاد و مسئولین اقتصادی دولت وی هنوز ابعاد بحران
اقتصادی را درک نکرده و در جستجوی راه حلی سیاسی برای این بحران هستند.
سخنگوی کمسیون انرژی مجلس که از جمله اعضای فراکسیون طرفدار دولت است "عماد
حسینیی" در مصاحبه ای با خبر آنلاین میگوید:
در صورت تحریم نفت "ما با یک دیپلماسی قوی نفتی در مقابل مشکلات ایستادگی
خواهیم کرد". خبرنگار می پر سد: این دیپلماسی چیست؟
او میگوید: "ارزان فروختن نفت ایران"!
راه توده 268 31.05.2010