اعدام
و ترور
جاده برای امریکا
هموار می شود
این تفسیر از اعدام های اخیر، با امضای
"شماری توده ای" از داخل کشور به "راه توده" رسیده، که با اندک ویراستاری
اجتناب ناپذیر، آن را منتشر می کنیم.
اعدام های پنجگانه اخیر، برای نخستین بار در سه دهه اخیر، در محافل
مطبوعاتی و سیاسی کشور محصور نماند و بازتاب وسیعی در میان مردم یافت.
طبیعی است که بدلیل کرد بودن 4 تن از اعدام شدگان، این بازتاب در کردستان
ایران وسیع و سراسری و بصورت اعتصاب عمومی باشد.
انگیزه و دلیل این اعدام ها را از زوایای گوناگون می توان بررسی کرد، اما
از نظر ما، باید در جستجوی آن انگیزه ای بود که خانم زهرا رهنورد در اظهار
نظر خود پیرامون این اعدام ها به آن اشاره کرد. یعنی نخست منحرف کردن جنبش
مدنی مردم کردستان به یک جنبش مسلحانه و سپس توجیه حاکمیت نظامی و درعین
حال زمینه سازی برای جنگ داخلی در کشور و صاف کردن جاده برای امریکا. ایشان
بدرستی در اظهار نظر خود پرسیده بود: "چرا اعدام ها از این منطقه؟ منطقه ای
که هم مسئله قومی دارد و هم سابقه رودرروئی با حاکمیت."
توجه داشته باشید که اکنون سالهاست آمریکائی ها و اسرائیلی ها صاحب نفوذی
پرقدرت در کردستان عراق شده اند و در انتظار گسترش این نفوذ در کردستان
ایران هستند. اقداماتی مثل اعدام های اخیر و هر نوع اقدام تحریک آمیز دیگر
دولت نظامی احمدی نژاد این زمینه را تقویت می کند.
از نظر ما هرکس بر اجرای حکم اعدام 5 قربانی جدید پای فشرد یا عامل امریکا
و اسرائیل ست و یا یک عامل آنها کنار گوشش است که چنین فرمانی را داد. در
وضعیتی که جهان غرب مطابق سناریوئی بیست و چند ساله می رود تا گام بلند
حمله
نظامی به ایران را بردارد، اعدام این 5 تن جز کمک به تهیه آتش نداشت.
البته ما هم می دانیم که حاکمیت کنونی تفسیرهای دیگری درباره چنین مسائلی
دارد، اما حقیقت حکم خود را دارد. این حقیقت از نظر ما، "تست" های مختلفی
است که امریکا و اسرائیل دیگر کشورهای غربی در باره حرکات آینده خود و
زمینه سازی برای آن می کند و از کنار حاکمیت هدایت این "تست" ها را برعهده
دارد. از جمله این که مردم در شهرهای کردستان ایران تا چه میزان حاکمیت
مرکزی را قبول ندارند و چگونه می توان این فاصله را بیشتر کرد.
همین "تست" ها را با جنبش سبز هم می کنند. تردید نداریم که اگر رهبری جنبش
سبز با شخصیت کاریزماتیک میر حسین موسوی نبود، امریکا خیلی زودتر حمله
نظامی به ایران را آغاز کرده بود و تعلل ها چنین ادامه نمی یافت که در
یکسال گذشته یافته است.
آمریکا هنوز نمی تواند پیش بینی کند که در صورت حمله به ایران، میر
حسین موسوی که امروز پرنفوذترین شخصیت سیاسی در ایران است، در صورت زنده
ماندن در جریان حمله و بلواهای ناشی از آن چه موضعی خواهد گرفت و با
استفاده از نفوذ کلامش چه جبهه ای را در مقابل آنها خواهد گشود. بهمین دلیل
است که با مرموز ترین وسائل میکوشند تا این پدیده و این نفوذ را درجهت
اهداف خود دفع کند.
علاوه بر تلاشی که دولت و شخص احمدی نژاد و فرماندهان امنیتی و غیر امنیتی
سپاه و روحانیون همسو با آنها دراین ارتباط می کنند، معیار و نشانه دیگری
را در همین زمینه نباید نادیده و یا ناشنیده بگیرید. به مجموعه برنامه های
تلویزیون امریکا و سخنگویان و مصاحبه کنندگان و مفسران ثابت آنها توجه
کنید. درتمام این برنامه ها و بویژه در تفسیرهای مفسران ثابت این تلویزیون
بسیار حساب شده علیه موسوی تبلیغ می شود. اگر این دقت را داشته باشید،
آنوقت حیرت نمی کنید که چرا دادستان تهران که فرمان اعدام های اخیر از جانب
وی صادر شد و فلان مفسر معروف تلویزیون امریکا، هر دو در باره اعدام های
سال 67 پای میرحسین موسوی را به میان کشیده اند!
ما دراین جا بصورت جدی نگران جان میرحسین موسوی هستیم. این شیوه 60 ساله
انگلیس ها و آمریکائی هاست که پیش از هر اقدام بزرگی در یک کشور و یا یک
منطقه، ابتدا
عناصر کلیدی غیر قابل خرید را از سر راه خود بر میدارند.
قتل افشارطوس قبل از کودتای 28 مرداد
کشته شدن زنرال های وفادار به آلنده
و برکشیدن پینوشه پیش از کودتای خونین شیلی
ترور احمد شاه مسعود پیش از حمله به افغانستان و برکشیدن کرزای
مرگ مشکوک جمال عبدالناصر و برکشیدن انورسادات در مصر
اینها، تنها چند نمونه است، که پیش از طرح ترور خاتمی توسط کیهان حسین
شریعتمداری و یا طرح ترور موسوی توسط سردار یدالله جوانی رئیس اداره سیاسی
سپاه پاسداران در هفته گذشته، در ایران و منطقه و جهان عملی شده تا راه
برای امریکا و انگلیس باز شود.
اعدام های اخیر را از این زاویه نیز نگاه کنیم.
راه توده 266 17.04.2010