راه توده                                                                                                                                                          بازگشت       

 

 

انتخابات در سودان
عمرالبشیر
سرهنگ اسلام پناه
آماده پیروزی
آذر فریتاش

حاکمیت کودتائی جمهوری اسلامی تبدیل به حامی نظامی و سیاسی سرهنگ "البشیر" شده است. البشیر به جرم کشتار قومی و نسل کشی در جنوب سودان که تاکنون 300 هزار قربانی برجای گذاشته در دادگاه لاهه محکوم و حکم بازداشت وی صادر شده است.

 

 

 

 

 

نتیجه انتخابات سودان فردا – سه شنبه- اعلام خواهد شد. نامزد اصلی جناح مخالفان دولت از حزب (آزادی خلق سودان) که "یاسرعرمان" نام دارد پیشتر اعلام کرد که در این انتخابات شرکت نخواهد کرد. او نا امنی در منطقه دارفور که مرکز جنگ مبا دولت است را، از جمله دلائل این امر اعلام کرد.

احزاب دیگری از جمع مخالفان دولت نیز انتخابات را تحریم کردند. آنها نیز نگرانی خود از بی نظمی در برگزاری انتخابات را دلیل این تحریم اعلام داشته و اشاره به زمینه چینی دولت البشیر برای سر هم بندی کردن یک انتخابات و مشروعیت بخشیدن به خویش را انگیزه برگزاری این انتخابات اعلام کرده اند.

حاکمیت در سودان، کشوری که همسایه لیبی و مصر است، پیوسته در چند دهه گذشته دستخوش اختلاف و رقابت و کودتا بوده است و در بخشی از کشور نیز جنگ خانگی ادامه داشته است. یعنی منطقه دارفور.

درفوریه 2003 تشکلی بنام "جبهه آزادیبخش دارفور" به رهبری وکیلی به نام "عبدالوحید محمد نور" تشکیل شد و در "جبل مرا" رهبری یک شورش دهقانی را برعهده گرفت. این شورش تقریبا تمام قبایل افریقایی دارفور را با هم متحد ساخت. این جنبش در مارس 2003 نام خود را به ارتش آزادیبخش سودان تبدیل کرد.

عمر البشیر که اکنون در انتظار نتیجه انتخابات است، درسال1998 سرهنگ ساده ارتش بود و اکنون چهره ای مذهبی و اسلامی به خود گرفته است. او در آن زمان موفق شد با همدستی گروهی از افسران ارتش کودتای نطامی  را رهبری کند. در آن کودتا نه اسلام مطرح بود و نه اسلام پناهی. انگیزه اصلی سلطه بر چاه های نفت و محروم ساختن جنوب سودان و جنبش مترقی آن از درآمدهای نفت و تشکیل دولتی مترقی و محلی در جنوب سودان بود. در آن  کودتا دولت صادق المهدی که از سال 1986- 1989 دولتی ائتلافی را رهبری می کرد، بدون خونریزی سرنگون شد. مغز متفکر این کودتا  "حسن الترابی" برادر زن صادق المهدی بود. پس از کودتا، حسن الترابی بمدت ده سال در دولت  البشیر و در کنار او ماند، اما سرانجام، پس از ده سال از وی جدا شده و به یکی از مخالفان سر سخت وی تبدیل شد. البشیر در سال2000 خود را رئیس جمهور سودان اعلام کرد و مدعی دراختیار داشتن 87 در صد آرا مردم شد. او دولتی  نظامی اما با چهره اسلامی را تشکیل داد و از این زمان آغوش جمهوری اسلامی به روی او گشوده شد. کمک های نظامی و مالی از ایران به سوی او روان شد.

در این دست به دست شدن های قدرت در سودان، بویژه در دولت کودتائی ژنرال نمیری در ابتدای دهه 1360 ضربه کمرشکن را حزب کمونیست این کشور متحمل شد. تقریبا تمام رهبران این حزب که ابتدا بعنوان متحد دولت ژنرال نمیری در سودان و دردولت حضور داشتند دستگیر و در یک دادگاه نظامی محاکمه و به اعدام محکوم شدند. اعدام رهبران حزب کمونیست سودان بیشتر به یک قتل عام شبیه بود. بخش اندکی از باقی ماندگان رهبری این حزب که عمدتا توانسته بودند به مصر بگریزند توانستند بار دیگر حزب کمونیست سودان را احیاء کرده و در سرنگونی ژنرال نمیری نقشی مهم را ایفاء کنند. دولت صادق المهدی، پس از این سرنگونی تشکیل شد. پایگاه وسیع حزب کمونیست سودان در جنوب این کشور قرار داشت. یعنی منطقه ای قومی و محروم و زیر فشار دولت های مرکزی سودان که پایگاه آنها پیوسته شمال سودان بوده است. جنبش رهائیبخش جنوب سودان که حزب کمونیست سودان از پایه گذاران اولیه آنست، جنبشی دمکراتیک و درعین مدافع حقوق قومیت های سودان بود. ماهیتی که همچنان حفظ شده است.

سودان با 40 میلیون جمعیت بزرگترین کشور عرب در افریقاست. کشوری که  به 26 ایالت تقسیم شده است.

سودان که در سال های 1955 یکی از مستعمرات بریتانیا بشمار می آمد، پس از استقلال،  با جنگ های خونین و کودتاهای خونین دست به گریبان شد. انگلستان زمانی که این کشور را ترک کرد، قدرت را به اعراب منطقه تحویل داد. در صورتی که اکثریت جمعیت سودان را سیاه پوستان این کشور تشکیل می دادند. ارتش سودان در دوره استعماری انگلستان از سیاه پوستان این کشور تشکیل شده بود و رهبران ارتش  از میان سیاه پوستان تعین می شدند. بریتانیا با سپردن قدرت به اعراب سودان عملا تخم نفاق و جنگ و کودتا را پشت سر خود در سودان کاشت. کشف نفت در منطقه مرکزی سودان در سال 1979 درعین حال که سودان را به کشوری ثروتمند تبدیل کرد، درعین حال فاجعه برادر کشی در سودان را نیز کامل کرد. ماشین کودتا پشت کودتا، ادامه جنگ شمال و جنوب و اختلافات مذهبی همگی سوخت خود را از چاه های نفت تامین کردند. در این میان، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی نیز توانست پس از تشکیل دولت اسلامی در شمال سودان جای پائی برای خود در کنار این دولت و برای آموزش ارتش آن که با جنوب در جنگ بود پیدا کند. 

جنگ های خونین در دارفور که دولت لیبی نیز از آتش بیار آن بود، در این مرحله بیش 10 هزار کشته و آواره از خود برجای گذاشته است. در سال 1989 یک کنفرانس صلح بمنظور پایان جنگ تشکیل شد اما با روی کار آمدن رژیم نظامی "عمر البشیر" در همانسال بار دیگر جنگ های خونین در جنوب سودان از سر گرفته شد. صد ها هزار کشته و بی خانمان محصول این جنگ است.

در نوامبر 2004 رژیم سودان تن به یک موافقت نامه عمومی برای سهیم ساختن جنوب سودان در درآمد های نفتی کشور داد، اما جنگ در منطقه غربی دارفور همچنان ادامه یافت.

سرانجام هم دولت و هم مخالفان دولت پذیرفتند که ریشه اصلی جنگ نفت و سلطه یک اقلیت از مسئولین دولتی و ارتش بر این ثروت در سودان است و اختلاف قومی و نژادی و مذهبی بهانه است.

اکنون البشیر که تن به یک انتخابات کنترل شده داده، ادعا می کند جنگ داخلی پایان یافته است و جنوبی های سودان نیز می توانند در دولت و ارتش سودان حضور داشته و سهمی از ثروت نفت کشور به جنوب نیز برسد. اما هم انتخابات و هم پایان جنگ در جنوب سودان همچنان زیر علامت سئوال است و بسیار بعید بنظر می رسد کار با انتخاباتی که قرار است نتیجه آن سه شنبه اعلام شود و عمر البشیر از هم اکنون خود را پیروز آن میداند به پایان برسد.

عمر البشیر در دادگاه لاهه به جرم جنایت علیه مردم دارفور محکوم شده و حکم بازداشت وی نیز در سال 2009 صادر شده است. از جمله انگیزه های او برای تن دادن به انتخابات و تلاش برای پیروز بیرون آمدن از آن، لغو این حکم است. مخالفان و اپوزیسیون او نیز با آگاهی از این انگیزه و مقدمه چینی برای پیروزی در انتخابات است که شرکت در انتخابات را تحریم کرده اند. از جمله تحریم کنندگان این انتخابات حزب کمونیست سودان است که در جنوب این کشور همچنان دارای نفوذ و اعتباری وسیع و تاثیر گذار است.

از سال2003 تا 2009 بر اثر جنگ در منطقه دارفور 300 هزار نفر کشته و بیش از دو میلیون نفر آواره شده اند. بسیار ساده انگاری است که با اتنخاباتی هدایت شده بتوان از روی این رودخانه خون عبور کرد. حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی نیز بیهوده خود را نسبت به این انتخابات و نتیجه آن که از هم اکنون معلوم است دل خوش کرده است.

سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران  در دفاع از عمر البشیر در برابر حکمی که دیوان لاهه صادر کرد ( و در واقع در دفاع از حاکمیت کودتائی جمهوری اسلامی)، در نماز جمعه تهران گفته است:

"جرم سودان از نگاه دادگاه بین المللی دو چیز است. یکی اینکه در برابر زیاد خواهی های ابر قدرت ها ایستاده و دیگری اینکه می خواهد در کشورش شریعت را اجرا شود!"

در اردیبهشت 2009 عمرالبشیر در یک مانور ضد حکم دادگاه لاهه خود را به تهران رساند و پس از استقبال پرشکوه احمدی نژاد از وی، او را به دیدار علی خامنه ای بردند.

علی خامنه ای نیز دراین دیدار گفت:

"حکم دیوان لاهه حکمی امریکایی و صهونیستی است!"

علی لاریجانی رئیس مجلس نیز پس از کودتای 22 خرداد راهی سودان شد. او نیز در این سفر گفت:

"صدور حکم بازداشت عمر البشیر رئیس جمهور سودان در دادگاه بین المللی لاهه هیچ مبنای عقلی ندارد چرا که سودان عضو این دادگاه نیست و دادگاه لاهه نمی تواند وارد این موضوع شود. ما در این مقطع لازم می دانیم در صف کشی ناحقی که در برابر سودان وجود دارد و برخی کشورهای بزرگ با زور واستفاده ابزاری از نهاد های بین المللی قصد تحمیل خواسته های خود را در سودان دارند در کنار این کشور(بخوانید عمرالبشیر) بایستیم و نشان دهیم که در منطقه دیگر مجالی برای این گونه ماجراجویی ها نیست."

این اظهارات در باره دولت اسلام نمای البشیر پیش از آن که دفاع از البشیر باشد، "پیش دفاع" از خویش است.

 


 

 

            راه توده  262    22 فروردین ماه 1389

 

بازگشت