گفتگوی با "ریچارد
ولُف"
انتخابات امریکا
دو پیروز
در یک رای گیری
روزنامه آلمانی نویس دویچلند - ترجمه رضا نافعی
Richard.D.Wolf پژوهشگر اقتصاد، مارکسیست، نویسنده، که از دوسال پیش استاد
مهمان در دانشگاهNew School University در نیویورک است. او همکار
مجله چپ آمریکائی “ Monthly Review” و نویسنده کتاب “New Departure in
Marxin Theori”( مبانی نوین در نظریات مارکسیستی) است .
ــ چنین جلوه داده می شود که گویا مسبب پیدایش بحران اقتصادی امریکا اوباما
و حزب دموکرات است، و این موجب می گردد که جمهوریخواهان در انتخابات به
آراء بیشتری دست یابند. چرا اینطور است؟
ــ بحران اقتصادی، از سال 2008 مسئله اساسی آمریکاست. این مسئله سبب شد تا
بوش و جمهوریخواهان زمام قدرت را از دست بدهند و اوباما و حزب دموکرات جای
آنها را بگیرند. ولی اوباما در موقعیتی قرار نداشت که بتواند بر اوضاع مسلط
شود. آن خشمی که دوسال پیش نصیب جمهوریخواهان شد اینک متوجه او و حزب
دموکرات شده است. نظام دو حزبی آمریکا فقط انتخاب میان این حزب یا آن حزب
را ممکن می سازد.
ــ شما بسیاری از مشاوران اقتصادی دولت را شخصا می شناسید. آیا این مشاوران
از وسعت بحران آگاهند؟
ــ بله، مطلع اند، البته بر اساس ایدئولوژی حاکم بر علوم اقتصادی. کسانی
چون Larry Summers یا Timothy Geitner یا خود درس خوانده این موسسات هستند
یا بطور غیر رسمی از برنامه های متداول در رسانه های متعلق به جریان حاکم
آموخته اند. آنها هم این را می دانند که بحران عمیق است و دیرپا و در طول
سالهای آینده نیز برطرف نخواهد شد.
ــ ولی این نکته، به این صورت، به اطلاع رای دهندگان و یا اصولا بطور کلی،
گفته نمی شود.
ــ مسئله دموکراتها یک مسئله قدیمی است. دموکرات ها دو تکیه گاه اصلی
دارند: یکی همان ائتلاف قدمی "نیو دیل" است که تشکیل شذه است از اتحادیه
ها، اقلیت های قومی، مانند لاتینوها، آفرو- آمریکائی ها و روشنفکران. تکیه
گاه دوم میلیونها پولی است که موسسات و ثروتمندان در اختیار می گذارند. اگر
دموکرات ها بخواهند در انتخابات پیروز شوند باید تکیه گاه مالی وسنتی خود و
همچنین تکیه گاه انتخاباتی خود را کاملا به تحرک در آورند. افزون بر این
باید بین 10 تا 15 درصذ افراد غیر مصمم، رای دهندگان موردی و نیز کسانی را
که به حزبی بستگی ندارند به حمایت از خود برانگیزند و به پای صندوق رای
بیاورند. ولی برای عملی کردن این کار باید پول زیادی خرج کرد، پولی که باید
به مصرف تبلیغات در تلویزیون ها، رادیو ها و انواع دیگر کار های سیاسی
برسد.
ــ اقداماتی که حزب را مجبور به ساخت و ساز می کند. چون اگر بخواهند علائق
پولدارانی را که کمکهای مالی جدی می کنند تا اندازه ای تامین کنند، دیگر
نمی توانند خواست های رای دهندگان عادی را که معمولا عبارتند از بیکاری یا
سلب مالکیت اجباری، نیز عملی سازند. دموکرات ها به این امید که این بار هم
پول بیشتری بدست آورند و بتوانند هزینه انتخابات بعدی را هم تامین کنند حفظ
علائق بانکدار ها را در درجه اول اهمیت قرار دادند. اما جریان درست برعکس
شد: بسیاری از موسسات، پولدار ها و ثروتمندان بزرگ که از سخنان اوباما
عصبانی بودند تغییر جبهه دادند و حالا پول بیشتری به حزب جمهوریخواه می
دهند ــ بنا بر این درحال حاضر جریان به سود اوباما و حزب دموکرات نیست.
پایگاه سیاسی و مردمی اوباما هم یا اصلا بی تفاوت است و یاعلاقه خاصی نشان
نمی دهد. حاصل آنکه دست اوباما و حزبش نسبتا خالی است.
ــ ولی اتحادیه ها هم هستند که کمکهای پولی جدی می کنند. جای آنها در این
تصویری که دادید کجاست؟
ــ در گذشته اتحادیه ها پول فراوانی به حزب دموکرات کمک می کردند و از آن
مهمتر به میدان فرستادن اعضایشان در سراسر کشور برای سازمان دادن مبارزات
انتخاباتی بود. ولی در گذشته، تا 35 درصد از افراد مزد بگیر عضو اتحادیه ها
بودند در حالی که امروز فقط 8 تا 9 درصد عضو اتحادیه ها هستند. در بخش
خصوصی که این رقم تا حد پنج یا شش در صد تنزل می کند. اتحادیه های امروز
دیگر نمی توانند به آن کمکی که در گذشته به دموکرات ها می کردند ادامه
دهند. در آن موقع اعضای اتحادیه ها خانه به خانه، به مردم مراجعه و برای
دموکرات ها تبلیغ می کردند. ولی امروز، بدلیل کاهش اعضاء، باید به تبلیغات
گران تلویزیونی و رادیوئی روی آورد. به این ترتیب از اهمیت کمک اتحادیه به
دموکرات ها سال بسال کاسته شد، چه از نظر کمک های مالی و چه از نظر آراء
فردی. اتحادیه های از پرزیدنت اوباما حمایتی پر شور کردند ــ و متقابلا از
او می خواستند که قانونی برای آزادی سازمانی وضع کند. ولی این خواست تا
امروز عملی نشده است. همین نشان می دهد که امروز یک دموکرات تا چه حد می
تواند فارغ از حمایت اتحادیه ها کار کند.
ــ سالهای آتی آمریکا را چگونه می بینید؟
ــ تصور من این است که طراحان راهبرد های انتخاباتی اوباما، امروز، پیروزی
انتخاباتی جمهوریخواهان را، آنقدر ها هم بد نمی دانند. چون امروز، دموکرات
ها زمام قدرت را در دست دارند ، چشم امید هم به آنها دوخته شده، و چون
بحران بر طرف نشده پس مقصر آنها هستند. عجیب است که ما در آمریکا در هر
موردی دولت را مقصر می دانیم، حتی وقتی مسئله تا این حد روشن است، که مسئول
بیکاری مردم کنسرن ها هستند. ولی اینجا، در آمریکا، باید این موضوع را
پیوسته از نو توضیح داد. وقتی بیکاری زیاد می شود افکار عمومی، بطور غریزی
به سیاست حمله می کند. البته این امر برای سرمایه داران امکان بسیار مناسبی
ایجاد می کند که احتجاج کنند و رد گم کنند. خلاصه این که بعد از انتخابات،
که جمهوریخواهان چند کرسی هم بدست آورده اند، وضع اوباما بهتر هم می شود.
او که دوسال دیگر خود را برای دور دوم ریاست جمهوری نامزد خواهد کرد، می
تواند ادعا کند که او با برنامه بسیار موثر خود می توانست بحران اقتصادی را
برطرف کند ولی نمایندگان جمهوریخواه که در دوم سپتامبر انتخاب شدند برنامه
او را بهم زدند. به این صورت اوباما و حزب دموکرات خواهند توانست در دو سال
آینده مبارزه انتخاباتی بهتری بکنند و در انتخابات بعدی به نتایج بهتری از
امروز برسند.
http://www.neues-deutschland.de/artikel/183229.die-wut-trifft-jetzt-obama.html
راه توده 291 08.11.2010