راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اکوادور
پس از شکست کودتا نظامی ها
انقلابی تر پیش خواهد رفت
ترجمه عسگر داوودی
 

«ادوینگ پرز چاوز» مسئول اول سازمان جوانان حزب کمونیست اکوادور بدنبال یک حادثه تروریستی در تاریخ 25 اکتبر کشته شد. خبرگزاری اکوادرعامل ترور را یک دانشجویی عضو حزب دست راستی «جامعه میهن پرست» اکوادور اعلام کرد. حزب مذکورمتعلق به رئیس دولت سابق «لوئیس گوتیرس» می باشد. ترور زمانی انجام شد که کوشش نیروهای راستگرا برای تقلب در انتخابات دانشگاهی با هوشیاری نیروهای چپ و دموکرات افشاء شد و دست اندرکاران این تقلب در دادگاه محکوم شدند.
گفته می شود که بدنبال کودتای نظامی نا موفق علیه "رافائل.کوورآ" راستگرایان و نظامیان این کشور همچنان در تلاش برای ایجاد نا امنی و فراهم ساختن زمینه های یک کودتای دیگراند.
در همین ارتباط، روزنامه «لاجومادا» چاپ مکزیک با «رافائل کوررآ» رئیس جمهور اکوادور مصاحبه کرده و جزئیاتی از آنچه را در اکوادور می گذرد را فاش ساخت. فشرده ای از این مصاحبه که در روزنامه "یونگه ولت" آلمان منتشر شده را می خوانید:

لاجومادا: شما رسما اعلام کردید که ساختار سازمان امنیت اکوادور تحت نفوذ سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» بوده است.
رافائل کوررآ: بله همینطور است. من این موضوع را در همان اوائل انتخابم اگر چه اعلام کرده بودم، اما در این رابطه اقدام عملی نکرده بودم و این اشتباه بزرگ من بود. این مسئله زمانی برای ما در دولت مشخص تر شد که در اوائل ماه مارس سال 2008 اطلاع یافتیم مسئولین امنیتی کشور از حمله نظامی کلمبیا به منطقه «آگوستوارا» درکشورمان اطلاع داشته اند اما دولت را بی اطلاع گذاشته اند. مسئولین امنیتی اکوادور از طریق سفارت آمریکا در اکوادور از برنامه حمله مطلع شده بودند. علاوه بر این، در آن زمان ما مطلع شدیم که این بخش نیروهای امنیتی کشور از آمریکا پول دریافت کرده بودند. ما مطلع شدیم که مسئول این بخش امنیتی شخصی با نام «ماریو پازمینو» عامل مستقیم آمریکاست. در نتیجه کمیسیونی تشکیل شد تا پس از تحقیقات لازم ساختار امنیتی مذکور را منحل کند. زمانی که من مسئول این بخش امنیتی را تعویض کردم قرار بر این شد تا بطور کلی این بخش منحل شده و نیروهائی جدید به جای نیروهای قبلی جایگزین شوند. دراین مقطع بلافاصله سفارت آمریکا تصمیم گرفت تجهیزات و امکاناتی را که تحویل نیروهای نفوذی خود در سازمان امنیت اکوادور داده بود را برگشت دهد. جالب تر این که مسئولین نیروهای نفوذی در ارگان های امنیتی هنگام باز پس دادن تمام تجهیزات دریافتی درون اتوبوس های دریافتی از سفارت امریکا، حتی اطلاعات امنیتی درون کامپیوترها را نیز پاک نکرده بودند، حالا تصور کنید که این افراد چگونه وطن فروش هائی بودند.
س: تاثیرات مثبت این پاکسازی امنیتی چه بود؟
ج: آن زمان اطلاعات دقیق نشان می داد که کلیه کادرها وسازمان های امنیتی کشور برای «سیا» کار می کنند. ضروری بود تا از صفر شروع کنیم. البته تعلیم کادر های جدید کاری سخت است. در سال 2009 توانستیم قانون جدیدی را در رابطه با ارگان های امنیتی به تصویب برسانیم.
س: در حال حاضر می توان به وفاداری نیروهای مسلح اطمینان داشت؟
ج: در کل آنها از دولت راضی هستند. البته نه همه آنها. ما حقوق آنها را نسبت به گذشته دو برابر کرده ایم و تجهیزات و امکانات کاری آنها را نیز تامین کرده ایم. در اوائل تشکیل دولت من، نیروهای مسلح کشور در وضعیتی کاملا نا بسامان بسر می بردند. از تعداد 42000 نیروی پلیس فقط تعداد 7000 تن اسلحه داشتند، ما کلا ماشین های گشت و نفربر، مهمات و بی سیم را تجهیز کردیم. در بخش نیروهای هوائی نیز اصلاحات مهمی انجام شد. درآغاز نیروی هوائی کشور حتی یک هلی کوپتر هم نداشت، در حال حاضر ما در این بخش به 14 «سوپرتوکانو» مجهز هستیم. البته باید توجه داشت که در اکوادور گروه هائی وجود دارند که حاضر نیستند از امتیازات مفت به چنگ آورده خود صرفنظر کنند. اینها همیشه مانع اقدامات مثبتی هستند که نیروهای مترقی مایلند برای ملت انجام دهند.
س: چه امکاناتی در نظر گرفته شده است تا افکار عمومی گرفتار توطئه افرادی از آن نوع که شما نام می برید، نشوند؟
ج: در این رابطه تجارب «هوگوچاوز» و «اووه مورالیس» برای ما بسیار سودمند بوده است. «چاوز» افسرنیروی هوائی بوده و در رابطه با مسائل سازماندهی نیروهای نظامی اطلاعات کاملی دارد. «اووه مورالیس» نیز تجارب عمیقی دربخش های اجتماعی اندوخته است. او طولانی مدت مسئول یک جنبش بزرگ اجتماعی بوده است و مورد حمایت اقشار مختلف احتماعی است. ما در اکوادور تحت نام پروٍژه «پایز» نوعی برنامه ریزی و سازماندهی اجتماعی را فراهم آورده ایم و می کوشیم تا هموطنان را با این نوع توطئه ها و اقدامات مخرب و ضد انقلابی آشنا کنیم که تاکنون نیز موفق بوده ایم.
س: آیا جنبش سرخپوستان که در سال های 90 در اکوادور بسیار فعال بوده هم اکنون نیز بخش اصلی دیدگاه های شما را تشکیل می دهد؟
ج: ما از تعداد قابل توجهی از جنبش های اجتماعی در کشور حمایت می کنیم، اما باید دقت کرد که کسانی که در انتخابات رای کم می آورند و شکست می خورند هم اخیرا خود را جنبش می نامند. در اکوادور یک جنبش اجتماعی سرخپوستی وجود دارد که متاسفانه تحت نفوذ عوامل دست راستی است. البته این جنبش مجاز است دیدگاه های خود را عنوان کند، اینها ادامه همان جنبش سال های 90 می باشند که به چندین گروه منشعب شده اند. نام گروه مذکور« پاچاکوتیک» است، این جریان در 30 سپتامبر روز کودتای ناموفق شدیدا بر علیه ما فعالیت می کرد و خواستار استعفاء رئیس جمهور بود.
س: شما در آغاز صحبت های خود از«نفوذ سازمان اطلاعاتی آمریکا ـ سیا» صحبت کردید. چرا مستقیما از دولت «اوباما» نام نمی بردید؟
ج: من بر این باور هستم که دولت آمریکا در تنظیم برنامه کودتای نا فرجام اخیر بر علیه من دخالتی نداشته است. بر این باورم که حتی از طریق کودتا کوشش شده است تا « اوباما» بد نام هم بشود. من مدرکی ندارم که او در این توطئه دخالت داشته باشد. من به شخص «هیلاری کلینتون» و «باراک اوباما» اطمینان دارم.
س: شما نسبت به شخص« باراک اوباما» اعتماد دارید؟
ج: پس از 30 سپتامبر آقای « اوباما» چندین بار به من تلفن کرد. ایشان تا حدودی نگران سخنرانی های من پس از کودتای نافرجام بود. ایشان اطمینان داد که اصلا در جریان واقع نبوده و جریان کودتا هیج ارتباطی با دولت او نداشته است. من به ایشان گفتم که نیازی به توضیح شما نیست. من او را انسان خوبی می شناسم و می دانم که او قادر نیست تا تمامی برنامه ها، تصمیمات و اقدامات نیروهای دخیل در دستگاه سیاسی عظیم ایالات متحده را متوقف کند.
س: استراتژی کودتاگران چه بود؟
س: نیروهای دست راستی و حامیان آن ها از خارج می کوشند تا به اختلافات دامن بزنند، آنها ربودن و برنامه قتل من را انکار می کنند. اما مدارک کافی وجود دارد. ما صدای ضبط شده بی سیم کودتاچی ها را داریم که از درون ماشین نظامی دستور می دهد: «رئیس جمهور را بکشید». آیا برای افزایش حقوق لازم است تا ماموران پلیس کانال تلویزیون دولتی، خیابان ها و جاده ها و فرودگاه پایتخت را به تصرف در بیاورند؟

س: ببخشید که سوال می کنم، اما شما درلحظات پس از دستگیری و زندانی شدن در یک بیمارستان چه احساسی داشتید؟
ج: من بیشتر از اینکه بترسم این احساس را داشتم که چه خیانتی انجام گرفته است. فکر می کردم که در صورت قتل من تمام آمال و آرزو ها و زحماتم برای خوشبختی مردم و میهنم به هدر خواهد رفت.
س:آقای رئیس جمهور اکنون چه احساسی دارید؟ منظورم این است که چشم انداز سیاسی را در اکوادور چگونه می بینید؟
ج: بعضی ها می گویند که شکست اقدام کودتائی 30 سپتامبرباعث شد تا حقانیت ما ثابت و روحیه مردم بالا برود، اما یک حس منفی مرتبا مرا ناراحت می کند. این احساس منفی بخاطر آن جوانانی است که در آن روز تلخ کشته شدند. مامور محافظ من هم اکنون در یک بیمارستان در آمریکا همچنان در حالت کما به سر می برد، امیدوارم او هر چه زودتر به هوش بیاید. از این لحاظ ما خیلی زیان دیدیم.
س: آیا در شرایط موجود مجبور هستید تا مسیر مبارزه را عوض کرده، یا به قول معروف ترمز انقلاب را بکشید و یا بر عکس به اقداماتی رادیکال متوسل شوید؟
ج: طبیعی است که ما به اقداماتی رادیکال متوسل شویم. چه لزومی دارد که اهداف انقلاب را تغییر بدهیم؟ اکنون ما نسبت به گذشته طرفداران و حمایت کنندگان بیشتری داریم. ما اجازه نداریم تا پروسه مدرنیزه کردن کشور را متوقف کنیم، چنین اقدامی به معنی این است که به خون کسانی که در روز کودتای نافرجام کشته شدند، به مردم قهرمانی که با دست های خالی در مقابل کودتاچی ها مقاومت کردند تا از دموکراسی دفاع کنند، خیانت کرده باشیم. سازش با خائنین و جنایتکاران وابسته غیر ممکن است. کوتاهی در مقابل دشمنان دموکراسی به معنی کوتاه آمدن در مقابل هرج ومرج است. ما برنامه های خود را ادامه خواهیم داد و انقلاب را نیز رادیکال تر پیش خواهیم برد.

راه توده 292 15.11.2010
 

بازگشت