راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

روسیه
چرخ پنجم
دُرشکه جنگی ناتو
سایت حزب کمونیست روسیه
گ.زوگانف- ترجمه "بهروزبکتاشی"

همزمان با بحران گلوبال که روسیه عمیق تر از دیگر کشورهای صنعتی جهان در گرداب آن فرو رفته، رهبری کشور ما پدیده های خطرناک نوینی را به نمایش گذاشته است. صحبت بر سر برنامه های حراج بعدی موسسات استراتژیک، خصوصی سازی تحصیلات، خدمات پزشکی، فرهنگ و کشاندن سریع کشور به سازمان تجارت جهانی است. اخیرا بطور غیره منتظره گفتگوهای مدتها قبل خاموش شده پیرامون الحاق روسیه به ناتو دوباره مطرح می گردد. متخصصین و ژورنالیست های طرفدار دولت بطور فعال درباره ضرورت برداشتن این گام می نویسند و سخن می گویند. خود رئیس جمهور روسیه در ملاقات با سران ناتو در لیسبون اعلام کرد که ملاقات در لیسبون نه تنها آغازی تازه برای مناسبات بین ناتو و روسیه است، بلکه به معنای مدرنیزه کردن مناسبات متقابل است.

 هیچ نکته تازه ای پیرامون این«آغازتازه» اعلام نمی شود. راه برای نزدیکی با کشورهای بزرگ سرمایه داری جهان در شرایط کاپیتولاسیون را م.گارباچف با شعار«ارزشهای همگانی بشری» مطرح کرد. بده بستان با ایالات متحده و متحدان آن، از همان ابتدا برای کشور ما گران تمام شد. اما رهبران روسیه هیچ درسی ازاین مسئله نگرفتند. یلتسین اجازه گسترش ناتو به مرزهای روسیه را داد، از تجاوز ناتو علیه یوگسلاوی، تنها متحد ما در اروپا حمایت کرد. در پایان ریاست جمهوری یلتسین مشخص شد که «شرکا» بطورآشکار به او کلک زده اند و بعد از آن پوتین همه چیز را از نو  آغاز کرد.

ناتو در 4 آوریل 1949 گویا برای حفظ اروپا از حمله« فوج سرخ ها» از جانب شرق اروپا تاسیس 
شد. ضمنا یکی از رهبران ناتو در آن زمان اعتراف کرد که هدف واقعی عبارتست 
از«نگه داشتن آمریکا در اروپا، نگه داشتن آلمان در وضعیت پیروی و نگهداشتن روسیه 
بیرون از اروپا. اینچنین پنداشته شد که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسالیستی  وجود ناتو دیگر معنا ندارد. اما ناتو نه تنها حفظ شد، بلکه گسترش نیز یافت و نیروی خود را افزایش داد. تجاوز به یوگسلاوی و همچنین اشغال عراق و افغانستان هدف واقعی این بلوک نظامی را نشان دادند. مشخص شد که ناتو همچنان اهرم تامین اهداف گلوبال  ایالات متحده و متحدان آن می باشد.

اجلاس لیسبون نشان داد که ناتو با سراسیمگی بدنبال متحدان جدید است. هم اکنون در افغانستان نزدیک به 150 هزار نظامی از 47 کشور حضور دارد که بسیاری از جمهوری های سابق اتحاد شوروی در این لشکر کشی حضور دارند.استونی 160 نظامی،لاتوی  170،لیتوا 245،آذربایجان 90،ارمنستان 40،اوکرائین 15و گرجستان 925 نظامی حضوردارند. از کشورهای سابق عضو پیمان ورشو: لهستان 2630 سرباز و افسر، رومانی 1750، مجارستان 360، بلغارستان 540،چک  500 و اسلواکی 300 نظامی. حتی مغولستان را مجبور کردند که به افغانستان 
تقریبا 200نظامی بفرستد.

ماده 5 اساسنامه ناتو میگوید که تمامی اعضای بلوک بایستی برای دفاع هردولت عضو ناتو که تحت حمله قرار گیرد دست بکار شود. خصلت حمله مشخص نمی شود و این مقوله شامل«تهدید تروریستی» می شود که هم اکنون در غرب آن را بزرگ کرده اند. در واشنگتن هر روز با صدائی رساتر از روی گذشته درباره حمله به ایران سخن می گویند. «گوشت دم توپ» بیشتر و بیشتر لازم خواهد بود. آیا میتوان شک کرد که از روسیه سهم «قابل توجهی» را در«مبارزه برای 
دموکراسی» درافغانستان طلب کنند؟ آن کسانیکه روسیه را به ناتو می کشانند بایستی درک 
کنند که روسیه موظف خواهد بود از سیاست ها و تصمیمات ناتو نه تنها در افغانستان بلکه در 
همه جا دفاع کند. با الحاق روسیه به ناتو کشور ما تا حد زیادی استقلال سیاست خارجی خود را محدود می سازد. روسیه مجبور خواهد شد اعمال خود را در انطباق با رهبری ناتو هماهنگ سازد. یعنی هر بار برای ابتکارات بین المللی از ناتو اجازه بگیرد. کشور ما به«دشمن همگانی» مبدل خواهد شد. ما همه بایستی درک کنیم که با الحاق روسیه به ناتو مرزهای جنوبی و خاور دور می توانند ابتدا به مناطق وخیم و سپس به میدان نبرد تبدیل گردند. روسیه به «اشغال دوستانه» ناتو در خواهد آمد و نیروهای واکنش سریع در اراضی ما مستقر خواهند شد. در نتیجه روسیه ماهیت ژئوپلیتیک اروپا- آسیائی خود را تغییر میدهد. ازاینرو الحاق روسیه به ناتو سرآغاز نابودی روسیه خواهد بود.

این گام برای اقتصاد ما به معنای قلع و قمع نهائی مجتمع صنایع نظامی است. ما رامجبور خواهند کرد تا تابع استاندرهای ناتو شویم و تکنیک نظامی خارجی را خریداری کنیم. این پروسه سریع پیش می رود. اکنون مدتی است که خرید تفنگ های انگلیسی، هواپیماهای بدون 
سرنشین اسرائیلی و ماشین های ضد گلوله ایتالیائی جریان یافته است و اکنون صحبت از«قرارداد قرن» یعنی خرید هلیکوپترهای فرانسوی است که قرار است روی ناوگان روسیه مستقر شوند. بنا 
به ارزیابی ژنرال ایواشف در آینده بسیار نزدیک حداقل 30 درصد تکنیک نظامی روسیه از 
کشورهای عضو ناتو و اسرائیل وارد خواهد شد. ارتش های قدرتمند کشورهای سابق عضو پیمان 
ورشو- لهستان، چکسلواکی، مجارستان، بلغارستان و رومانی- هم اکنون به«دسته هائی » کوچک که حتی توانائی دفاع از کشور و جمعیت خود را ندارند تبدل شده و به اسارت نیروی استعماری  ایالات متحده در آمده اند.

 

 

                راه توده 293    اول آذر ماه 1389
 

بازگشت