بازگشت

 

15 میلیون ایرانی گرسنه

گوشت دم توپ سپاه خواهند شد؟

  

به گزارش مطبوعات همایش خواهران بسیج در اصفهان با نام "فاطمیون" برگزار شد. دراین همایش كه تعداد شركت كنندگان آن "30 هزار" تن اعلام شد فرمانده كل سپاه پاسداران گفت:
"گسترش بسیج تا 15
میلیون نفر شامل 9 میلیون برادر و 6 میلیون خواهر جزو برنامه پنج ساله چهارم سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است." فرمانده سپاه البته توضیح نداد كه رقم 30 هزار در سرتاسر استان اصفهان به فرض آنكه درست باشد چگونه قرار است به شش میلیون تبدیل شود.

فرمانده كل سپاه همچنین با اشاره به تشكیل بسیج دانش آموزی و محلات اعلام كرد: شمار «بسیجیان فعال» به 4 میلیون و ۲۵۰ هزار نفرخواهد رسید. همچنین «بسیج ویژه» به یكصد و ۵۰ هزار نفر. همزمان با این طرح‌ ها، توسعه ۳۰۰ درصدى «بسیج نخبگان» و احداث یا تكمیل 2 هزار و 285 حوزه مقاومت بسیج نیز مورد توجه ویژه سپاه خواهد بود.

فرمانده سپاه در مورد اینكه "بسیج ویژه" چیست و چه كار "ویژه ای" بعهده ان است توضیحی نداد. قبلا نیز ذوالقدر جانشین فرمانده سپاه از طرح تشكیل بسیج كارگری، اصناف و ادارات سخن گفته بود.

اعلام این طرح‌ها این پرسش را بوجود می‌آورد كه با وجود آنكه هفده سال از پایان جنگ ایران و عراق سپری شده چرا فرماندهان سپاه اكنون به فكر تشكیل بسیج پانزده میلیونی افتاده اند؟ این پرسش خود پرسشی دیگر را طرح می ‌كند كه بفرض آن كه فرماندهان سپاه به هر دلیل خواهان تشكیل بسیج پانزده میلیونی باشند با چه انگیزه و به چه دلیل پانزده میلیون تن از مردم ایران در بسیج عضو شوند؟


اینكه فرماندهان سپاه تصمیم به تشكیل بسیج پانزده میلیونی گرفته اند می‌تواند ناشی از دو دلیل باشد:

1 ـ یا اینكه فرماندهان سپاه قصد دارند كشور را به جنگ بكشانند و به همین دلیل احساس نیاز به تشكیل بسیج بقول خودشان پانزده میلیونی كرده اند.

2 ـ  یا اینكه می ‌خواهند بسیج را با الگو گرفتن از سازمان های نازی و فاشیست بعنوان حزب سراسری خود تشكیل دهند و بدینوسیله مخالفان خود را در صورت لزوم قلع و قمع كنند. بنظر می ‌رسد كه واقعیت تركیبی از هر دو اینهاست. استراتژی نظامیان و فرماندهان سپاه از سال ها قبل آن بوده كه قدرت واقعی را از دست سیاسیون اعم از روحانی و غیرروحانی خارج كنند و در دست خود بگیرند. كشاندن كشور به جنگ و تشكیل حزب شبه نظامی بسیج هر دو در خدمت این هدف و استراتژی است.

روشن است كه فرماندهان سپاه بدلیل ممنوعیت نیروهای مسلح از عضویت در احزاب و بالطبع تشكیل احزاب ناگزیر شده‌اند كه حزب كسب قدرت خود را زیر پوشش بسیج سازماندهی كنند.

اما این دلیل اصلی نیست. حتی اگر فرماندهان سپاه می ‌توانستند حزب تشكیل دهند باز بدنبال تشكیلاتی مشابه "بسیج" می رفتند. یك حزب هرقدر هم غیردمكراتیك باشد دارای ساختاری مبتنی بر حدی از انتخاب و پاسخگویی است. بسیج اما یك حزب نظامی مبتنی بر اطاعت است. سلسله مراتب بسیج برمبنای فرماندهی و فرمانبری است. اعضای بسیج حق پرسش و چون و چرا ندارند. آن ها تنها وظیفه اطاعت دارند. فرماندهان سپاه رهبر یك حزب نیستند كه حساب و كتابی در كار باشد و برنامه‌ای داشته باشند و در برابر اعضا پاسخگو باشند. اعضای بسیج عضوی از یك سازمان نظامی و مطیع و فرمانبر هستند. علاقه شدید فرماندهان سپاه به گسترش بسیج از اینجا ناشی می ‌شود. آنان دنبال 15 میلیون گوش بفرمان بدون كمترین حق انتقاد و پرسشگری هستند،‌ یعنی همان الگویی كه در این سال ‌ها در حول رهبری علی خامنه‌ای تلاش در ایجاد آن شده است. الگوی بسیجی كه بر روی خاك افتاده و زانو می زند و سجده می كند الگوی مورد علاقه فرماندهان سپاه است و پانزده میلیون تن مردم ایران را اینگونه می خواهند.   

از اینجا می ‌رسیم به همان پرسش دوم یعنی: براساس كدام محاسبه فرماندهان سپاه تصور می‌ كنند كه نه چند ده یا چند صد تن بلكه پانزده میلیون تن از مردم كشوری كه روزی ظاهرا برای آزادی و استقلال انقلاب كرده بودند اكنون بدون هیچ دلیلی تابع كوركورانه دستورها و اوامر فرماندهان سپاه می‌ شَوَند؟ با توجه به اینكه بسیج حتی در شرایط جنگ ایران و عراق حداكثر دو میلیون و احتمالا بسیار كمتر عضو داشت، این 15 میلیون تن به چه دلیل باید وارد بسیج شَوَند یا چه نفعی از عضویت در بسیج قرار است عاید آنان بشود؟ بنظر می ‌رسد این رقم 15 میلیون تن تخمین فرماندهان سپاه از تعداد گرسنگان كشور است و تصور می ‌كنند این عده برای سیركردن شكم خود حاضر به پذیرفتن هر نوع اجبار و خودفروشی و اطاعت هستند و بنابراین آنان می ‌توانند با كانالیزه كردن امتیازهایی ناچیز این بخش از جامعه را به سوی حزب بسیج خود جمع كنند. صحبت هایی كه راجع به تقسیم نفت یا سهام یا وام ازدواج و غیره می‌ شود همه برای جذب این بخش از جامعه است كه دولت احمدی نژاد مكلف است الویت آن را بعدها مربوط به اعضای حزب بسیج كند. بنظر فرماندهان سپاه این بسیج آنوقت در خدمت فاشیسم بسود سیاست های آنان عمل خواهد كرد.

بدینسان از درون سیاست فروبردن كشور به جنگ در عرصه خارجی بالطبع ضرورت استقرار فاشیسم در عرصه داخلی پدید می ‌آید. و برعكس برای آن كه بشود كشور را به جنگ كشاند باید فضا را در داخل بست و مهار كرد. این دو سیاست لازم و ملزوم یكدیگرند. طرح بسیج پانزده میلیونی، صرفنظر از میزان عملی بودن آن، حلقه رابط این دو سیاست است.

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                        بازگشت