بازگشت

 

يك اتفاق ساده
تن راه كارگر
 را لرزانده؟

  

دراين چند هفته گذشته و درارتباط با انتخابات رياست جمهوری درايران و انواع اتفاقات و رويدادهای كشور، يك اتفاق ساده هم در مهاجرت روی داد، كه حيف است از آن ننويسيم.

اتفاقی به همين سادگی:

حزب توده ايران، درچارچوب سياست شناخته شده حزب، رد و تائيد صلاحيت دكتر معين را متاثر از فشار جنبش عمومی مردم ايران ارزيابی كرد و از جبهه پيشنهادی دكتر معين برای "دمكراسی و حقوق بشر" نيز حمايت كرد. از آن ساده تر و طبيعی تر، اينكه از حضور در انتخابات نيز حمايت كرد.

اين اتفاق ساده، ظاهرا آب سردی بود كه درحمام گرم و پربخار راه كارگر و برخی اقليت و اكثريت‌ها ريخته شد كه با استفاده از تخصص خود، حالا اتحاد جمهوريخواهان را به چند اقليت و اكثريت ديگر تبديل كرده اند. بويژه راه كارگر كه 26 سال است درجا، يك و دو را زير پای چپ و راستش می‌شمارند و هنوز 3 را نگفته اند كه يك قدم به جلو بردارد!

اين اتفاق ساده، با همين مضمون مهاجرتی، در ايران هم تكرار شد. يعنی مثلا پور محمدی معاون وزير سابق اطلاعات در اين نگرانی راه كارگر شريك شد و اعلام كرد: "دغدغه اين است كه معين با حمايت‌های خارجی و افرادی كه با انقلاب زاويه دارند به دور دوم برود. اگر معين به دور دوم برود خطر جدی است كه خفته‌هايی كه نمی خواستند رأی بدهند و تمامی مخالفين به او پيوسته و از معين حمايت كنند". روزنامه‌های قدس و جمهوری اسلامی هم  شمشير از نيام كشيدند و البته، آنطرفی‌ها بيشتر به معين حمله كردند و جنگ روانی عليه جبهه دمكراسی و حقوق بشر را به بهانه "پيوستن همه مخالفين" به اين جبهه و از معين سازماندهی كردند.

عجيب است؟

واقعيت را بخواهيد: نه!

تا بوده، همين بوده، واگر برای دورانی هم وقفه‌ای در آن بوده، قصور از ما برای بيان صريح تر و قاطع تر ديدگاه‌های شناخته شده حزب توده ايران بوده، و البته برخی خوش خيالی‌ها درباره سكوت موقت درجبهه‌ای كه در بالا برشمرديم.

آنچه در زير می‌آوريم، ردپاهائی است كه بايد برای بازشناسی حسن نيت‌های توام با سكوت ظاهری و موقت اين دو طيف درباره حزب توده ايران و مشی توده‌ای، در دورانی كوتاه به خاطر سپرد، والا برای بازشناسی راه كارگر هميشه در تحريم و بازی‌بی‌پايان اقليت و اكثريت در سازمانی كه خط مشی سياسی در آن مانند پاندول ساعت اينسو و آنسو می‌شود نياز به زحمت نيست. مروری كوتاه بر مطالب و نظرات آنها پيش از انتخابات دوم خرداد76 و پس از آن و يا موضع گيری‌هايشان در حوادئی نظير 18 تير و حمله به خوابگاه دانشجويان و تحصن دانشگاه تهران كه می‌خواستند"... بادبان انقلاب را برافرازيم..." گويای همه آن چيزی است كه ما در بالا نوشتيم. بيش از اين نيز، نيازی به يادآوری نيست. اين درد، درمهاجرت و دور از حوادثی كه در عرصه عمل در داخل كشور جريان دارد درمان نمی شود. همان گونه كه مشی حكومت شوراها در كردستان، تشكيل حكومت در آمل و وقايع كودكانه گنبد و... در سالهای اول انقلاب سرانجام تصحيح شد. برگ برگ آن وقايع در شكل گيری فاجعه‌ای كه امروز در ميهن ما به حاكميت مرتجع ترين و عقب مانده ترين طيف‌های سرمايه داری غارتگر انجاميده نقش داشته و حرف و سخن حزب توده ايران دراين زمينه بسياراست.

راه كارگر با عنوان

رسوايی مشترك طيف "توده ای" و "ملی – مذهبی"!

 دراطلاعيه‌ای كه يكی او دو سايت خبری- مقاله‌ای فدائی "اخبار روز" خيلی با شتاب آن را منتشر كرد، می‌نويسد:   

جمعه ٢٠ خرداد

« با تسليم شدن "معين" به حكم حكومتی خامنه اي ( دقيقا تكرار همان حرفی كه جبهه ضد اصلاحات پس از تن به عقب نشينی دادن رهبر و تائيد صلاحيت معين سازمان داد- راه توده) و اعلام آمادگی برای شركت در بالماسكه "انتخاباتی" رژيم، بار ديگر شماری از نيروهای به اصطلاح اپوزيسيون، با نواختن نت تكراری "ضرورت انتخاب ميان بد و بدتر"، از مردم خواسته اند كه به مضحكه انتصابات، گردن نهند و با ريختن آرای خود به پای "معين" عزم اصلاح طلبانه خويش را به نمايش گذارند.

حزب توده، راه توده، حزب دمكراتيك مردم (گروه بابك امير خسروی)، نهضت آزادی (به رهبری دكتر يزدی)، شورای ملی – مذهبی‌ها (به سخنگويی عزت الله سحابی)، بخشی از "اپوزيسيون جمهوريخواه" خارج از كشور و شماری از سايتهای اينترنتی وابسته به طيف "توده ای" نظير: پيك نت، و.... با مستمسك قرار دادن شعار تبليغاتی "معين" مبنی بر تشكيل "جبهه دمكراسی خواهی و حقوق بشر"، بار ديگر از مردم دعوت كرده اند كه تجربه شكست خورده هشت سال رياست جمهوری خاتمی را تكرار كنند...

جريانات دست راستی فوق الذكر، باز منفعت سياسی خود را در اين می‌بينند كه با خاك پاشيدن به چشم مردم، به خيال خام خود، آنها را به پای صندوقهای رأی بكشانند، زيرا هراس آنها از انقلاب اجتماعی مردم و بهم خوردن شيرازه جامعه طبقاتی مورد حراست آنها، چنان قوی است كه حاضرند در يك رسوايی سياسی بزرگ ديگر، موجبات مشروعيت و تقويت رژيم اسلامی سرمايه را فراهم كنند. آنها با اينكار خويش ثابت می‌كنند كه حتی بعنوان يك "بورژوا- ليبرال" نيز قادر و مايل به دفاع از اصول دمكراسی سياسی مورد ادعای خود نيستند و اين البته در مورد جريانات فوق الذكر، پديده خلق الساعه‌ای نبوده و نيست. حزب توده و جريانات انشعابی راست تر از آن (راه توده و غيره) از بدو روی كار آمدن رژيم اسلامی، در تضادی آشكار با منافع اكثريت ستمكش جامعه، در رويای "شكوفا سازی جمهوری اسلامی" و ارائه تصويری كاذب و ترقيخواهانه از "خط امام" بوده اند. اين جريان به همراه گرايشات راست طيف جمهوريخواه، در دوران هشت ساله پس از دو خرداد 76 نيز مشغول توهم پراكنی ( نگاه كنيد به انفجار در اهواز، حمله با چاقو به دكتر يزدی در خوزستان و ضرب و شتم بهزاد نبوی در قم و... كه ظاهرا آقايانی كه اين حملات را می‌كنند نسبت به اصلاحات توهم ندارند، بلكه توهم در نوشته‌های راه كارگر لانه كرده است) در مورد امكان استحاله رژيم ولايت فقيه به يك حكومت دمكراتيك بوده است.


با اين همه، نميتوان از رسوايی سياسی اخير آنها به ساده گی عبور كرد. آنها در شرايطی به كمك رژيم قرون وسطايی حاكم شتافته اند كه
شرايط بين المللی (بخوانيد امريكا در عراق و افغانستان) و غليان جنبش‌های اجتماعی در ايران، بيش از هر زمان، حلقه محاصره را به دور رژيم تنگ تر نموده و فرصت‌ بی‌همتايی را برای كوبيدن شيشه عمر رژيم بر زمين فراهم كرده است. (حزب توده ايران، بموجب اين اطلاعيه می‌شود مدافع جامعه طبقاتی كنونی و بورژوا ليبرال و آقايان می‌شوند سوپر انقلابيون دست چپی!)...

8 ژوئن 2005

 

 

                                                                                                                                                بازگشت