راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کنفرانس تهران- گزارش مترجم استالین-10

ترکیه
تا آخرین فرصت ها
در انتظار پیروزی
آلمان هیتلری بود
 

جلوتر، درباره نقشه های چرچیل برای استفاده از مسئله ترکیه برای تاخیر در افتتاح جبهه دوم توضیح دادم. اینک با تفصیل بیشتربه این مساله می پردازم.
مساله ورود ترکیه به جنگ توسط نخست وزیرانگلستان با این تاکید که انگلستان اهمیت بسیاری به آن می دهد، مطرح گردید.
باید درنظرداشت که این مسئله طی مدت مدیدی درلندن مورد بحث قرارگرفته بود. در اواخرسال 1943 موضوع ورود ترکیه به جنگ درلندن مسئله گرهی متحدین دربخش شرقی دریای مدیترانه بشمارمی رفت. ازآن جا که اوضاع نظامی سوق الجیشی به واشنگتن و لندن اجازه نمی داد نیروی نظامی را دربالکان گسترش دهند، انگلیسی ها توجه خود را به دریای اژه معطوف کرده بودند تا ترکیه را برای ورود به جنگ راضی سازند و درنتیجه به تحقق نقشه های چرچیل نایل آیند. بعقیده لندن که مدتی پیش ازگفتگوهای ایدن وزیرامورخارجه انگلستان با "سلمنجی اغلو" وزیر امورخارجه ترکیه 5- 8 نوامبردر قاهره اظهارشده بود یک نظر سیاسی برای ورود ترکیه به جنگ وجود داشت. وزارت امورخارجه انگلستان عقیده داشت که ورود ترکیه به جنگ بهترین، بلکه یگانه وسیله «بازداشتن روس ها از کنترل بالکان» بود. اگر ترک ها بی طرفی را حفظ کنند بدیهی است که نیروی بریتانیا نخواهد توانست قبل ازرفتن آلمانی ها و یا قبل از «اسقرار روس ها» دربالکان به آنجا راه یابد.
درکنفرانس تهران هیئت نمایندگی انگلیس ضمن متقاعد ساختن دوشرکت کننده دیگر به اهمیت ورود ترکیه به جنگ در ائتلاف ضد هیتلری «مزایای بزرگی» را که از این امرعاید متحدین می گردید متذکرمی شد: بازشدن راه بالکان؛ بازشدن راه های ارتباطی داردانل به دریای سیاه. چرچیل اطمینان می داد که ازهمه اینها می شود هم برای اعزام نیروی دریائی کمکی برای اتحاد شوروی و هم برای رساندن محمولات به اتحاد شوروی از راه کوتاه استفاده نمود.
بالاخره یک دلیل اضافی نیز پیش کشیده می شد: احتمال خروج رومانی و بلغارستان ازجنگ و هم چنین بمباران اروپای جنوب شرقی و قبل ازهرچیز، میدان های نفت رومانی از پایگاه های آلمان.
هیئت نمایندگی شوروی هم اصولا طرفدارشرکت ترکیه درجنگ به طرفداری از متحدین بود. اما دریکی ازاجلاس های عمومی کنفرانس استالین ازچرچیل پرسید:

- اگرترکیه وارد جنگ شود، دراین صورت چه اقداماتی درنظراست؟
چرچیل جواب داد:
- می توانم بگویم که برای اشغال جزایرواقع درامتداد کرانه غربی ترکیه بیش ازدو سه لشکرضروری نیست. آن وقت کشتی های حامل محمولات می تواند به ترکیه و دریای سیاه برود. اما اولین کاری را که انجام خواهیم داد این است که 20 واحد نیروی هوائی و چند هنگ نیروی ضد هوائی برای ترک ها اعزام کنیم. این کار زیانی به عملیات دیگرنمی زند.
رئیس دولت شوروی پس ازاستماع این توضیح، نسبت به امکانات جلب ترکیه به طرف متحدین ابراز تردید نمود.
استالین گفت:
- بنظرمن هرقدرهم روی ترکیه فشار بیاوریم حاضر نخواهد شد وارد جنگ شود.
چرچیل منظورش را دقیق تر بیان نمود:
- منظور این است که دولت شوروی بسیار ذینفع است که ترکیه وادارد به ورود به جنگ کند. البته ممکن است نتوانیم آنرا به این کار واداریم ولی باید هرچه ازدستمان برمی آید دراین جهت انجام بدهیم.
استالین موافقت کرد:
- بلی، ما باید بکوشیم ترکیه را وارد جنگ کنیم. خوب بود اگر ترکیه وارد جنگ می شد.
نخست وزیربریتانیا پرسید آیا لازم نیست مسئله ترکیه را برای بررسی به کارشناسان نظامی واگذارکنیم؟
استالین مخالفت کرد:
- این مسئله هم سیاسی و هم نظامی است. ترکیه متحد بریتانیای کبیراست و با اتحاد شوروی و ایالات متحده مناسبات دوستانه دارد. ترکیه دیگرنباید با ما و آلمان بازی کند.
سپس روزولت که قبلا موضع ایالات متحده را نسبت به ترکیه بیان نکرده بود، حرف زد. وی گفت:
- البته من طرفدارآنم که ترکیه را واداریم وارد جنگ شود، ولی اگرمن رئیس جمهورترکیه بودم چنان بهائی را برای این کاردرخواست می کردم که تنها با ضربه خوردن عملیات "اورلرد" آنرا بشود پرداخت.
بحث پیرامون مسئله ترکیه دریکی ازاجلاس های بعدی ازسرگرفته شد. چرچیل گفت انگلستان که متحد ترکیه است مسئولیت آنرا به عهده می گیرد که آنکارا را متقاعد سازد، یا وادارد قبل آغاز سال جدید وارد جنگ گردد.
چرچیل حرفش را ادامه داد:
- اگررئیس جمهوربخواهد به ما بپیوندد و یا نقش رهبری را به عهده بگیرد این کاربرای ما انگلیسی ها قابل قبول است. ولی ما به کمک مارشال استالین نیزاحتیاج خواهیم داشت. ازطرف دولت بریتانیا می توانم بگویم که حاضراست به ترکیه تذکر بدهد هرگاه پیشنهاد درمورد ورود به جنگ را قبول نکند، این امرممکن است پیامدهای جدی را برای ترکیه داشته باشد و درحق آن نسبت به "بسفور" و "داردانل" تاثیر می گذارد. پیشنهاد می کنم بطور اساسی این مسئله را مورد بحث قراردهیم. اگر ترکیه وارد جنگ نشود ما دچار ناکامی بزرگی خواهیم شد. علاوه بر این، من می خواهم نیرو و هواپیماهای مستقردر مصر،در صورت ورود ترکیه به جنگ هر چه زودتر مورد استفاده قرارگیرد.
ملاحظاتی را که نخست وزیر بریتانیا مطرح کرد موجب هیچ بحث ویژه ای نشد و در نظر هم گرفته نشد.
تنها در آخرین روز کنفرانس، در ماه دسامبر، هنگام ضیافت صبح که در آن سران هیئت های نمایندگی و نزدیکترین معاونانشان شرکت داشتند مسئله ورود به جنگ ترکیه دوباره مطرح گردید.
هاری هیکیتس نزدیک ترین معاون ریاست جمهوری ایالات متحده گفت می خواهد بعضی ملاحظات را درمورد مسئله ترکیه طرح کند. او تذکرداد که موضوع دعوت از ترکیه برای ورود به جنگ به آن ارتباط دارد که ترکیه چه کمکی بتواند از بریتانیای کبیرو ایالات متحده دریافت کند. علاوه براین لازم است ورود ترکیه به جنگ با استراتژی مشترک متحدین هماهنگ شود.
روزولت میان حرف او پریده و گفت:
بدیگرسخن، اینونو از ما خواهد پرسید که آیا ما از ترکیه پشتیبانی خواهیم کرد یا خیر. بنظرم این مسئله را باید بررسی کنیم.
استالین یادآورشد که چرچیل وعده کرده بود به ترکیه کمک کند.
روزولت گفت:
- اشکال من این است که ستاد امریکائی هنوزمسئله تعداد ناوهای مخصوص پیاده کردن نیرو را که برای عملیات «اورلرد» درانگلستان و برای عملیات دراقیانوس هند ضرور است، مطالعه نکرده است. بنابراین من درزمینه وعده ها به ترکیه باید طرف احتیاط را حفظ کنم.
چرچیل اعلام کرد که انگلستان آن چه را نمی تواند بدهد پیشنهاد نکرده بود.
چرچیل پرسید:
ممکن است امریکائی ها چیزی براین تعداد بی افزایند؟ که بتوانیم واحدهای نیروی ضد هوائی را دراختیارترک ها بگذاریم. و اما وسایل پیاده کردن نیرو درماه مارس لازم خواهد بود و من گمان می کنم که بتوانیم این وسایل را درفاصله میان اشغال رم و آغاز «اورلرد» بیابیم.
من می خواهم با نظامی ها مشورت کنم. امیدوارم حق با چرچیل باشد ولی مشاوران من می گویند که در زمینه استفاده از ناوهای مخصوص پیاده کردن نیرو در فاصله میان رم و آغاز «اورلرد» ممکن است اشکالاتی بروزکند. آنها گمان می کنند که حتما باید تا آوریل ناوهای مخصوص پیاده کردن نیرو را که درعملیات «اورلرد» ازآنها استفاده خواهد شد، داشته باشیم.
چرچیل مخالفت کرد:
- من هیچ اشکالی نمی بینم. لیکن ما هنوزهیچ پیشنهادی به ترکیه نکرده ایم و من نمی دانم آیا اینونو آنرا قبول خواهد کرد یا خیر. اوقراراست به قاهره برود و درآنجا با اوضاع آشنا شود. من می توانم به ترکها 20 واحد نیروی هوایی بدهم، هیچ نیروی دیگری به آنها نخواهم داد. گذشته ازاین، بنظرم احتیاج به نیرویی نداشته باشند. اما ریشه مسئله اینجاست که مطمئن نیستم اینونو به قاهره برود.
استالین با لحن استیهزاء آمیز پرسید:
- نکند بیمارشود؟
چرچیل فورا حرف استالین را ادامه داد:
- کاملا امکان دارد. اگراینونو موافقت نکند برای دیداربا من و رئیس جمهور به قاهره برود در این صورت من حاضرم با یک رزم ناو نزد او بروم. اینونو به آنجا می رود و من دورنمای ناگواری را برای او ترسیم می کنم که ترکها اگرموافقت نکنند وارد جنگ شوند درپیش خواهند داشت و بر عکس، نتایج صحبتهای خود با اینونو را ابلاغ می کنم.
چند روز پس از اتمام کنفرانس تهران، عصمت اینونو به قاهره پروازکرد. 4- 6 دسامبر در آنجا مذاکراتی بین او و چرچیل و روزولت صورت گرفت. این دیدارهیچ نتیجه ای نداد.
تنها درماه اوت سال 1944 یعنی 2 ماه پس ازافتتاح جبهه دوم درشمال فرانسه، دولت ترکیه قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی با آلمان را اعلام نمود، 23 ماه فوریه سال 1945، بالاخره، ترکیه به آلمان و ژاپن اعلام جنگ کرد. تا آن زمان ارتش شوروی بلغارستان و رومانی را آزاد و به ارتش رهائی بخش یوگسلاوی کمک کرد کشورشان را از وجود فاشیست ها پاک کند. جبهه به فاصله 1000 کیلومتری ازمرزهای ترکیه دورشد. ارتش ترکیه درصحنه اروپا هیچ مرز مشترکی با دشمن نداشت، تا چه رسد به ژاپن که نسبت به آلمان از ترکیه بسیار دورتر قرارداشت.

 

   

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت