راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کنفرانس تهران- گزارش مترجم استالین-8

در پایان جنگ دوم
چرچیل پایه های
جنگ سرد را ساخت
 

دستگاه تبلیغاتی غرب بی وقفه اتحاد شوروی را متهم به «تجزیه اروپا» و «تقسیم آلمان» می کند. در ضمن، به کنفرانس های بین المللی زمان جنگ در تهران و یالتا استناد می شود که گویا اتحاد شوروی در آنجا تصمیماتی را به شرکت کنندگان در اجلاس تحمیل کرده بود که منجر به «تجزیه» اروپا گردید.
واقعیت از چه قرار بود؟ حقیقت آنست که در کنفرانس تهران مسئله اقدامات متحد در مورد سرنوشت آلمان، پس از شکست آن مورد بحث قرار گرفت. بر سر این موضوع که قدرت های «محور» فاشیستی (آلمان، ایتالیا، ژاپن) باید بدون قید و شرط باید تسلیم شوند اختلاف نظری نبود. اما لازم بود فکرکرد چه اقداماتی باید صورت گیرد تا آلمان که درطول عمر یک نسل دو باربشریت را به ورطه همه کشی انداخته بود دگرهیچ وقت نتواند دست به تجاوز جدید بزند.
برای اولین باراین موضوع 28 نوامبر، شب هنگام مورد بحث قرار گرفت. آن روزنسبتا خسته کننده بود و روزولت که خسته بنظرمی رسید با عذرخواهی ازهمتایان خود پس آنکه همه ازسرمیز بر خاستنده به اقامتگاه خود رفت. چرچیل، استالین، ایدن و مولوتف به اطاق مجاورکه قهوه درآنجا حاضربود، رفتند.
چرچیل گفت که متحدین باید چنان ضربه دندان شکنی برآلمان وارد کنند که دیگرهیچ وقت نتواند سایرملل را تهدید کند. استالین با این حرف موافقت کرد ولی افزود که اگر تدابیرخاصی اتخاذ نگردد آلمان بزودی قدرت خود را بازیافته و دوباره صلح را تهدید خواهد کرد. چرچیل مخالفت کرده گفت که هم اکنون درنتیجه تلفات زیاد آلمان درجبهه شوروی و نیز بمباران های آلمان ازطرف نیروی هوائی متحدین منابع انسانی و قدرت نظامی و صنعتی آن تا اندازه زیاد کم شده و دراواخرجنگ، آلمان چنان ضرباتی خواهد خورد و بقدری ویران خواهد گردید که به هیچ وجه نخواهد توانست نیرویش را باز یابد.
استالین لبخند زده گفت:
می بینیم شما بسیارخوشبین هستید. متاسفانه من نمی توانم در این خوشبینی شریک شوم. شرایط خاص آلمان، چنان است که بارها خواهد توانست صلح را به خطراندازد. ولیکن ما البته می توانیم سعی کنیم این شرائط را تغییردهیم...

چرچیل احساس کرد استالین موضوع نظام اجتماعی آلمان بعد از جنگ را مطرح می کند. فورا موضوع صحبت را تغییر داد. در آن شب مسئله آلمان دیگر مطرح نشد.
روز بعد استالین ضمن دیدار خصوصی با روزولت درباره صحبت خود با چرچیل به او گفت:
- پس از آنکه شما رفتید من با چرچیل راجع به حفظ صلح در آینده صحبت کردم. چرچیل بسیار سرسری این موضوع را در نظر می گیرد. او عقیده دارد که آلمان نخواهد توانست بزودی قدرت خود را باز یابد. من با این عقیده مخالفم و فکر می کنم که این امر ممکن است زود صورت بگیرد. برای این کار تنها 15- 20 سال لازم خواهد داشت، در صورتی که هیچ چیز مانع آلمان نشود. نخستین جنگ بزرگی را که آلمان در نیمه دوم قرن گذشته شروع کرده بود در سال 1871خاتمه یافت. فقط 43 سال بعد از آن جنگ یعنی در سال 1914آلمانی ها جنگ جدیدی را آغاز کردند و پس از21 سال دیگر در سال 1939، باز هم دست به جنگ زدند. آشکار است مدتی که برای بازیابی قدرت آلمان لازم است کوتاه می شود و در آینده نیز شاید کوتاه تر شود.
استالین ضمن استدلال خود، اظهار عقیده کرد که بسیارمشکل بتوان وضعی را تعیین کرد که آلمان یکبار دیگرسایرملل را تهدید نکند. ما هرممنوعیتی را که برای آلمانی ها وضع کنیم آنها امکان خواهند یافت اززیرباراین ممنوعیت ها فرار کنند. اگرما آلمان را ازتولید گلوله توپ و اژدر منع کنیم نمی توانیم کارخانه های ساعت سازی آن را ببندیم، در حالی که هر کارخانه ساعت سازی بزودی خواهد توانست تولید مهمترین قطعات گلوله و اژدر را راه اندازی کند. بنا براین، آلمان می تواند قدرت خود را بازیافته و دست به تجاوزبزند.
او ادامه داد:
- برای پیشگیری از تجاوزلازم است که ما بتوانیم مهمترین نقاط سوق الجیشی را اشغال کنیم، تا آلمان نتواند آنها را اشغال کند. باید چنین نقاطی را نه تنها دراروپا، بلکه درخاوردورهم اشغال کرد تا ژاپن نتواند دست به تجاوزجدید بزند. یک نهاد ویژه ای باید تاسیس شود که حق داشته باشد نقاط مهم سوق الجشی را اشغال کند. هرگاه آلمان و ژاپن تهدید به تجاوزکنند این نقاط باید فورا اشغال گردد تا آلمان و ژاپن محاصره و سرکوب شوند...
- روزولت گفت:
با نظرشما صد درصد موافقم. البته آلمانی ها می توانند درکارخانه های خود تولید نظامی را سازمان دهند ولی دراین صورت واکنش سریع ضروراست و اگرتدابیر قاطعی اتخاذ گردد آلمان وقت کافی برای تسلیح خود نخواهد داشت.
استالین لبخند زد و گفت:
- در این صورت همه چیز تامین است.

هنگام اجلاس عمومی، دسامبرشرکت کنندگان کنفرانس دوباره موضوع آلمان را مطرح کردند. روزولت گفت که پیشنهادی راجع به تجزیه آلمان موجود است و باید این موضع را با تفصیل بیشتر مورد بحث قرارداد.
پس از رئیس جمهورامریکا چرچیل که لابد ازاین طرزطرح مسئله آگاهی داشت، حرف زد. او قطعانه از روزولت پشتیبانی کرد:
- من طرفدارتجزیه آلمان هستم. اما می خواهم به مسئله تجزیه پروس فکرکنم. همچنین من طرفدار جدائی باواریه و استانهای دیگرازآلمان هستم.
پیشنهاد چرچیل تا اندازه ای غیرمترقبه بود و سکوت درتالارحکمفرما گردید. روزولت دوباره به حرف آمده گفت:
- برای جدی تر شدن بحث، میخواهم نقشه ای را که دوماه پیش شخصا درمورد تجزیه آلمان به 5 دولت کشیده بودم، تشریح کنم.
چرچیل میان حرف او پریده گفت:
- می خواستم تاکید کنم که پروس ریشه شرارت های آلمان است.
روزولت به علامت تصدیق سرش را تکان داد و حرفش را ادامه داد:
- من می خواهم اول تصویرکلی درنظرمان مجسم کرده باشیم و سپس راجع به جزئیات گفتگو کنیم. بنظرمن باید پروس را تا حد امکان ضعیف ساخت و از وسعت آن کاست. پروس باید اولین جزء مستقل آلمان شود. دومین جزء مستقل باید ازهانوفر و نواحی شمال غربی آلمان تشکیل گردد. سومین جزء ازساکسن و ناحیه لایپزیک، چهارمین جزء ازاستان هسن، دارمشتادت، کاسل و نواحی جنوب راین و نیزشهرهای قدیمی وستفالن، و پنجمین جزء عبارت ازباواریه، بادن و وورتمبرگ باشد. هر یک ازاین پنج جزء دولت مستقلی باشد. علاوه براین نواحی هامبورک و کانال کیل باید از آلمان جدا شود و ملل متحد یا چهار قدرت برآنجا حکومت برانند. نواحی رور و سار نیز باید تحت کنترل ملل متحد و یا تمام اروپا قرارداده شود. این پیشنهاد من است. باید خاطرنشان کنم که این پیشنهاد فقط تقریبی است...

درشرایط آن روزکه تقریبا تمام اروپا هنوز زیر پاشنه فاشیسم قرارداشت پیشنهاد روزولت راجع به تجزیه آلمان دور از واقعیت بنظرمی رسید. علاوه براین، ازهمان اول این نیت بوجود آمده بود که آیا دراواسط قرن 20- م می توان خلق آلمان را واداشت احیای دولت های کوچک دوران دوک ها را قبول کند؟ آیا رئیس جمهورامریکا درتجدید نظردرنقشه آلمان زیاده روی نکرده است؟

اما چرچیل از فکرروزولت پشتیبانی کرده و خطاب به رئیس جمهورگفت:
- شما سبدی ازمطالب را خالی کردید. بنظرم دو مسئله وجود دارد. یکی تخریب و دیگری سازندگی. من دو فکردارم: اولی جداسازی پروس ازآلمان و دومی جداسازی استانهای جنوبی آلمان: باواریه، بادن، وورتمبرگ، پالاتینات، ازسار تا ساکسن با خود ساکسن، من پروس را درشرایط سخت قرارمیدادم. بنظرم آسان بتوان استانهای جنوبی را ازپروس جدا ساخت و دراتحادیه دانوب مشمول کرد. مردم مقیم حوزه دانوب عامل جنگ نیستند. بهرصورت با اهالی پروس روش به مراتب سخت تری را درپیش می گرفتیم تا با بقیه آلمانی ها، آلمانی های جنوبی دست به جنگ جدیدی نخواهند زد.
این استدلالات چرچیل فصل جدیدی را درموضوع سرنوشت آلمان بازمی کرد. وی ضمن جانبداری ازتجزیه آلمان و سرکوبی پروس، موضوع را به ایجاد ساختاری می کشانید که شبیه به پادشاهی تکه پاره هامبورگ بود. مفهوم استدلال های وی درمورد اتحادیه دانوب همین بود.
استالین نسبت به این نقشه دید منفی داشت.
- ما هربرخوردی به مسئله تجزیه آلمان داشته باشیم لازم نیست هیچ اتحادیه غیر قابل زیست دول دانوبی را ایجاد کنیم. مجارستان و اطریش باید جدا ازهم وجود داشته باشند. اطریش تا قبل ازاستیلای هیتلری یک دولت مستقل بود.
سپس چرچیل دوباره حرف زد:
- می خواستم بگویم اگرآلمان به چند جزء تقسیم شود و اگر ترکیباتی ازاین اجزاء تشکیل نگردد روزی فرا خواهد رسید که آلمانی ها متحد خواهند شد.
- هیچ تدابیری وجود ندارد که بتواند امکان اتحاد را منتفی سازد.
چرچیل پرسید:
- مارشال استالین یک اروپای تجزیه شده را ترجیح می دهد؟
استالین پاسخ داد.
- اروپا چه ربطی دارد؟ من نمی دانم آیا لازم است که 5 و یا 6 دولت آلمانی مستقل ایجاد گردد. این مسئله را باید مورد بحث قرارداد...
این مسئله دوباره درکنفرانس کریمه درماه فوریه ازطرف قدرتهای غرب مطرح شد. ولی در آنجا هم اندیشه تجزیه آلمان مورد پشتیبانی طرف شوروی قرار نگرفت. نماینده شوروی درکمسیون سه جانبه پیشنهادات انگلیس و امریکا را درمورد تجزیه آلمان رد کرد.
موضع دولت شوروی نسبت به این مسئله بوضوح تعیین شده بود. رئیس دولت شوروی هنگام سخنرانی خود در روز پیروزی برآلمان هیتلری، 9 ماه مه سال 1945، اعلام نمود که اتحاد شوروی « قصد ندارد آلمان را تجزیه یا نابود کند».


مجازات مجرمین نظامی

مسئله مجازات مجرمین نظامی فاشیستی درمیان دیگرمسائل درکنفرانس تهران بررسی گردید. البته، این بحث غیررسمی بود و درمحیط غیر رسمی و درضیافت نهار سه رهبر و نزدیکترین مشاورین آنها صورت گرفت.
درخاتمه نهاراستالین به پا خواست و راجع به سرنوشت مجرمین نظامی نازی حرف زد. وی گفت:
- من پیشنهاد می کنم هرچه زودترهمه مجرمین نظامی آلمان محاکمه و به اشد مجازات برسند. آنها باید مجازات شوند. هیچ یک ازآنها نباید ازمجازات بگریزند، هیچ یک نباید در گوشه و کنار دنیا پنهان شوند. فکر می کنم تعداد این گونه مجرمین نازی کم نخواهد بود...
به مجرد این که این حرف به انگلیسی ترجمه شد، چرچیل اعلام کرد:
- چنین نظری ازبن و ریشه با حس انگلیسی عدالت مغایرت دارد! انگلیسی ها با چنین مجازات همگانی هیچ وقت موافقت نخواهند کرد. من عقیده قطعی دارم که هیچ کس اعم ازاین که نازی باشد یا نباشد با هرشواهد و قرائنی که علیه او وجود داشته باشد نباید بدون محاکمه اعدام شود!
همه به طرف استالین نگاه کردند. او با آرامش خاطر کامل به حرفهای هیجان آمیز نخست وزیرانگلیسی واکنش نشان داد و به توضیح مفصل ماهیت پیشنهاد خود پرداخت.
وی گفت:
- منظورم این نیست که مجرمین نازی بدون محاکمه مجازات شوند. پرونده هرمجرم باید با دقت بررسی شود. اما هم اکنون واضح است که با این وحشیگری های گسترده هیتلری ها دربین آنها باید ده ها نفرمجرم وجود داشته باشند. استالین از روزولت که ساکت شاهد این صحنه بود نظرش را خواست. رئیس جمهورگفت:
- طبق معمول آشکاراست که من مجبورم دراین بحث داوری کنم. کاملا آشکاراست که باید راه سازشی میان موضع شما، مارشال استالین، و موضع نخست وزیر، دوست صمیمی من پیدا کرد.
نمایندگان شوروی و امریکا که ازنکته پردازی رئیس جمهورخوششان آمده بود خندیدند. لیکن انگلیسی ها درحالیکه به رهبرخود نگاه می کردند، سکوت کردند.
هپکینس معاون رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا گفت:
- بیائید این بحث را قطع کنیم. چندین مایل راه تا آلمان و چندین ماه تا روزپیروزی برآلمان درپیش است...
اما استالین همچنان نظرهریک ازحضار را می پرسید. بالاخره به الیوت روزولت پسررئیس جمهور که او نیز در نهارحاضر بود، رسید. او ازجایش بلند شد و با کمی شکسته نفسی ولی محکم گفت:
- آیا این مسئله زیاد عالمانه نیست، زیرا وقتی ارتش های ما ازسوی غرب حرکت کنند و روسها از سوی شرق به تعرض ادامه بدهند این مسئله درعمل حل خواهد شد. این طورنیست؟ سربازان روسی، امریکائی و انگلیسی کاربیشتراین مجرمین را درنبرد یکسره خواهند کرد...
استالین که ازاین حرف خوشش آمده بود، جام خود را بلند کرد و گفت:
- جواب حسابی است! به سلامتی شما، الیوت!
دراین لحظه چرچیل بالای میزبه جلو خم شده و با انگشت سبابه اش الیوت را تهدید کرده با صدای بلند گفت:
- پس شما می خواهید میانه متحدین را خراب کنید؟ آیا شما ازمعنی حرفتان آگاهی دارید؟
بزودی همه به اطاق مجاور رفتند تا قهوه بخورند. ولی چرچیل درآن شب به نمایندگان شوروی نزدیک نشد. واکنش عصبانیت آمیز چرچیل به پیشنهاد مجازات مجرمین نظامی نازی غریب بنظرمی رسید.
واکنش رهبری که امضای او زیراعلامیه سران دول سه قدرت ائتلاف ضد هیتلری که درماه نوامبرسال 1943 هنگام جلسه مشاوره وزرای خارجه سه قدرت درمسکو منتشرشده بود، قرارداشت.
اعلامیه ای که درآن مسئولیت هیتلری ها در برابر جنایات مورد تاکید قرار گرفته و زیر آن را روزولت و استالین نیز امضاء کرده بودند. دراین اعلامیه آمده بود: "... آلمانی هائی که درتیرباران همگانی افسران ایتالیائی یا دراعدام گروگان های فرانسوی، هلندی، بلژیکی و نروژی یا دهقانان قبرس شرکت کرده اند و یا کسانی که درقتل عام مردم لهستان یا قتل عام مردم اتحاد شوروی شرکت کرده اند باید بدانند که به محل جرم بازگردانده شده و در برابر مردم محاکمه خواهند شد. بگذار کسانی که هنوزدستشان بخون افراد بیگناه آغشته نشده این را ببیندند تا در حساب خود را از مجرمین جدا کنند و مرتکب جنایت نشوند. سه قدرت متحد حتما باید آنها را در هر گوشه جهان که یافتند به محل جرم و جنایت بازگرداند و تحویل دادگاه دهند...."
بنظرمی رسید که پس ازاین اعلامیه، پیشنهاد مجازات مجرمین نظامی هیتلری با مخالفتی روبرو نخواهد شد. موضوع برسرمجازات مجرمین نازی بود، نه برسرانتقام ازآلمانی ها . لیکن چرچیل شاید به فکراستفاده ازنظامیان هیتلری برای ایجاد "حریم بهداشتی" جدید دراطراف روسیه شوروی بود.


 

   

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت