اقتصاد سیاسی- 6
کالا و
مبادله
آغاز دوری انسان
از زندگی اولیه خود
ف. م. جوانشیر
فصل دوم - كالا و تولید كالایی
1- پیدایش كالا و تولید كالایی
بررسی های تاریخی ثابت می كند كه محصولات مورد نیاز انسان همواره كالا
نبوده اند. یعنی از طریق مبادله و خرید و فروش بدست مصرف كننده نمی رسیدند،
بلكه بطور مستقیم در اختیار او قرار می گرفته اند. در جامعه اشتراكی بدوی
مالكیت مشترك وجود داشت، یعنی همه اشیایی كه در یك كمون تولید می شد محصول
كار مشترك اعضای كمون بود و توسط خود آن ها بدون آن كه مبادله ای انجام شود
به مصرف می رسید. هر عضو كمون كه به غذا نیاز داشت، می خورد، بدون آن كه
نان مصرفی خود را در ترازو بكشد و برابر آن، چیزی بپردازد. در آینده – در
جامعه كمونیستی – نیز انسان ها برای دسترسی به اشیاء و محصولات مورد نیاز
خویش مجبور نخواهند بود مبادله انجام دهند. هر كس هر قدر كه استعداد و قدرت
دارد برای جامعه كار و تولید خواهد كرد و هر قدر مورد نیاز اوست تحویل
خواهد گرفت. بدون این كه میان این دو مبادله ای انجام شود .
در جوامع سوسیالیستی نمونه های از این نوع روابط پدید آمدند، همچنان که در
کوبا هست. مثلا در بیمارستان های این كشورها دارو و غذای بیماران كالا نبود
و به بیماری كه در بیمارستان می خوابید، هر قدر دارو كه نیازمند باشد، می
دادند و هر قدر غذا كه برای او ضرور و سودمند بود در اختیارش می گذاشتند و
در مقابل آن چیزی نمی گیرفتند.
محصولات کار انسانی در شرایط معین تاریخی بدل به كالا شدند و آن زمانی بود
كه صاحبان و مالكین مختلف، محصولات خود را با هم مبادله كردند و طبعا این
مسئله میان آن ها مطرح شد كه چه مقدار از یك محصول را در برابر چه مقدار از
محصول دیگر مبادله كنند. محصولات كار انسانی كه قبلا كسی آن ها را با هم
مقایسه نكرده بود، با هم مقایسه شدند و از این زمان ارزش مبادله پیدا كردند
.
برای این كه خصلت تاریخی كالا و مبادله بهتر درك شود، بجاست یاد آوری كنیم
كه نه تنها در گذشته های دور، بلكه تا قبل از پیدایش و گسترش سرمایه داری
بسیاری از محصولات كار انسان كالا نبودند و نه برای مبادله بلكه برای مصرف
بدون مبادله تولید می شدند. با سلطه سرمایه داری است كه همه چیز كالا می
شود و این تحول كیفی پدید می آید كه حتی نیروی كار انسان نیز كالا می شود.
هنوز در كشور ما بقایای اقتصاد پیش از سرمایه داری وجود دارد و نسل معاصر
ایران می تواند به چشم ببیند كه چگونه اشیاء معین كالا نبوده اند و شاید
هنوز هم اینجا و آنجا كالا نباشند، ولی دارند كالا می شوند. تا همین گذشته
نزدیك دهقانان و عشایر ایران بسیاری از اشیاء مورد نیاز خویش را خود تولید
و مصرف می كردند. برای آن ها نانی كه از محصول گندم خود در تنور خانه خویش
می پختند كالا نبود . گلیمی كه خود می بافتند و زیرپای خویش می انداختند،
كالا محسوب نمی شد، لباس و جوراب و چارقی كه خود از پشم و پوست گوسفندان
خویش می ساختند كالا نبود. بدین معنا كه آن ها برای بدست آوردن این اشیاء
با كسی رابطه مبادله برقرار نكرده و شیئی مورد نیاز خویش را با شیئی دیگر
مبادله نمی كردند. بلكه آنچه را كه خود لازم داشتند تولید و مستقیما مصرف
می كردند. در این اقتصاد طبیعی كه البته عقب مانده است، مبادله وجود نداشت
و هنوز هم در بسیاری از شهرها و دهات ایران محصولات معین كالا نیست و مردم
عادت نكرده اند كه آن ها را كالا بدانند. اما با رشد مناسبات سرمایه داری
همه چیز به سرعت كالا می شود. دربسیاری از شهرستان ها گل كالا نیست و مغازه
ای برای فروش آن وجود ندارد، ولی در تهران كسانی هستند كه دسته گل وارداتی
می خرند. به عبارت دیگر گل خود به خود كالا نیست. اما در روند تكامل بدل به
كالا شده، تا جایی كه به بازار بین المللی راه یافته است.
آنچه هم اكنون در جلوی چشم نسل معاصر ایران می گذرد، قابل لمس ترین بیان
این واقعیت است كه كالا و مبادله، مقوله های تاریخی می باشند. پدید می
آیند، رشد می كنند و مانند هر پیدایش و رشدی پایانی جز نابودی به معنای
تحول كیفی ندارند.
بررسی های علمی كه تاكنون انجام گرفته نشان می دهد كه نخستین مبادله ها در
هفت یا هشت هزار سال قبل آغاز شد. قبل از آن بشر اولیه مبادله را نمی
شناخت. چرا كه اصولا تكامل تولید به حدی نرسیده بود كه شرایط مبادله را
فراهم آورد. پیدایش مبادله و بدل شدن محصولات كار انسانی به كالا بیانگر
مرحله معینی از تكامل تولید است.
برای مبادله سه شرط لازم است:
1. هریك از دو طرف مبادله، مالك محصول خود باشد.
2. هریك از انها محصولی غیر از دیگری تولید كرده باشد.
3. هریك محصولی بیش از نیاز خود تولید كرده باشد.
این شرایط با تقسیم كار اجتماعی و بالا رفتن بارآوری كار فراهم شد. نخستین
تقسیم كار بزرگ اجتماعی زمانی پدید آمد كه انسان موفق به اهلی كردن حیوانات
شد. بدنبال آن قبایل شبانی خود را از سایرین جدا كردند. دومین تقسیم كار
بزرگ اجتماعی بدنبال آن آمد كه پیشه وران از كشاورزان جدا شدند. به این
ترتیب تولید كنندگان مختلف، محصولات گوناگون تولید كردند، یعنی ارزشهای
مصرفی مختلفی به وجود آوردند و در عین حال هر یك در كار خویش تخصص بیشتر
یافته، ابزار كار خود را تكامل بخشیدند و از شرایط طبیعی استفاده كردند تا
باروری كار خویش را بالا برند. بدین ترتیب مبادله پدید آمد و گسترش یافت و
خود به یك ضرور بدل شد. زیرا انسان ها دیگر همه محصولات مورد نیاز خویش را
خود تولید نمی كردند، بلكه می كوشیدند تا آن چیزی را تولید كنند كه در آن
تخصص بیشتری دارند، به این امید و با این اطمینان كه از طریق مبادله محصول
خویش، سایر نیازمندی های خود را برطرف خواهند كرد.
پیدایش مبادله هنوز به معنای پیدایش تولید كالا نیست. مبادله مدت ها امری
تصادفی یا فرعی بود. بدین معنا كه دو كمون همسایه مقداری از محصولات خود را
كه اضافه بر نیازمندی خود آن ها بود با یكدیگر مبادله می كردند. اما از
زمانی كه پیشه وران جدا شدند، تولید كالایی پدید آمد- بدین معنا كه آن ها
به جای این كه شیئی مورد نیاز خود را بسازند از همان ابتدا این هدف را در
برابر خویش گذاردند كه محصولی با ارزش مصرف اجتماعی و برای مبادله- یعنی
كالا تولید كنند. مثلا كوزه گر به یك كوزه بیشتر نیاز ندارد و به قول معروف
حتی "ازكوزه شكسته آب می خورد" یعنی از هزار كوزه ای كه می سازد، به زحمت
یكی برای مصرف خود اوست. بقیه كالاست: محصولی است كه به قصد فروش ساخته شده
است. این نوع تولید اجتماعی، كه در آن تولیدكنندگان، كالا تولید می كنند،
تولید كالایی نامیده می شود.
در جامعه برده داری و فئودالیسم در كنار اقتصاد مسلط، گروه تولیدكنندگان
كوچك – پیشه وران – وجود داشت كه به تولید كالایی مشغول بودند و كار آنها
با گذشت زمان توسعه می یافت. تولید كالائی این تولیدكنندگان كوچك كه در هیچ
جامعه ای شیوه مسلط تولید نبوده، تولید كالائی ساده نامیده می شود. مشخصات
تولید كالائی ساده عبارتست از:
1- تولید ساده كالائی بر مالكیت خصوصی تولیدكنندگان بر وسایل تولید و لذا
محصول تولید مبتنی است.
2- تولید ساده كالائی برتقسیم كار اجتماعی مبتنی است و مهارت د رتولید
محصول معینی را ایجاب می كند.
3- بر كار شخص تولیدكننده متكی است و از نیروی كار انسان دیگری بهره كشی
نمی كند.
راه توده 175 05.05.2008
فرمات PDF
بازگشت