راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

تحلیل هفتگی رویدادهای ایران
3 دهه پس از
براندازی خزنده انقلاب
11 مهرماه 1361

 

انقلاب ایران را از درون رهبری آن موریانه جوید. حتی اگر این موریانه را امریکا بدانیم. آن خیزهای کودتائی، انفجاری، جنگ و دهها توطئه دیگر خارجی سرانجام به همین نقطه ختم شد. یعنی مخالفان جهانی انقلاب که امریکا و انگلیس در راس آن بودند به این نتیجه رسیدند که به جای دست زدن به اقدامات عجولانه و کمتر فکر شده، بهتر است به طرح های خزنده و رخنه ای با هدف تسخیر رهبری انقلاب و مسخ آن از درون متوسل شوند و از ادامه جنگ با عراق نیز برای همین هدف استفاده کنند.
این مرحله از توطئه ها علیه انقلاب 57 را می توان با استفاده از اصطلاح "حرکت با چراغ خاموش" توضیح داد. مدافعان انقلاب را یکی پس از دیگری از صحنه حذف کردن(با ترور، انفجار، اعدام، خانه نشینی، یورش، زندان)، جلوگیری از اجرای مترقی ترین اصول قانون اساسی به کمک و تقویت آن بخش از حکومت که مخالف اجرای آنها بود، مسخ شعارهای اصلی انقلاب، به خاک سیاه نشاندن اقتصاد کشور در طول جنگ فرسایشی و سپس تدارک دوران پس از درگذشت رهبر انقلاب، یعنی آیت الله خمینی. رهبری که در واقع در سالهای آخر عمر خود عملا فوت کرده و جز شبحی متحرک از او در صحنه باقی نبود و توطئه گرانی که بیت او را محاصره کرده و در آن رخته کرده بودند گاه امضای مستقیم پیرمرد درهم شکسته را و گاه حتی با جعل امضای او توسط پسر توطئه گرش (احمد) طرح های براندازی و مسخ انقلاب را اجرا کردند. حزب توده ایران و آیت الله منتظری دو قربانی بزرگ این توطئه خزنده بودند که اجرای آن از درون خود حکومت سازمان داده شد. با حذف این دو سد بزرگ سر راه توطئه ها، گام ها سریع تر برداشته شد. بازی بزرگ بین المللی به رهبری سازمان های جاسوسی انگلستان برای یورش به حزب توده ایران بدست افرادی نظیر "محسن رضائی" ها که اکنون دبیر مجمع مصلحت نظام است و امثال حاج حبیب الله عسگراولادی رهبر موتلفه اسلامی و محمد غرضی وزیر پست و تلگراف وقت پیش برده شد. مصاحبه افشاگرانه میرحسین موسوی از جریان دیدار خود به همراه برخی از فرماندهان سپاه و از جمله محسن رضائی با آیت الله خمینی و طرح کودتای خیالی حزب توده ایران (سرنخ این توطئه مستقیما به دست انگلستان بود) بزرگترین سند این ماجراست. همچنان که نامه 12 صفحه ای آیت الله منتظری خطاب به میرحسین موسوی در روزهای پایانی جنگ فرسایشی سندی است تاریخی در باره نقش محسن رضائی در جنگ و وقایع آن سالها. آقای منتظری در همین نامه و خطاب به موسوی نخست وزیر نوشت که ما چقدر ساده بودیم که اختیار جنگ را به دست آدم های نادانی مثل محسن رضائی دادیم. این نامه نیز یکی از نامه تاریخی جمهوری اسلامی است. سازمان های جاسوسی انگلیس بدست همین افراد نادان فاجعه جنگ فرسایشی و یورش خونین به حزب توده ایران را آفریدند و بقیه کار را بدست شکنجه گران و جانیانی دادند که در زندان ها و در بخش امنیتی سپاه پاسداران رخنه کرده و در انتظار لحظه فرمان اجرای توطئه بودند.
زبان انقلاب باید از حلقوم آن بیرون کشیده می شد تا بتوان آن را از درون مسخ و منحرف کرد. این زبان را نه به نقل از نورالدین کیانوری دبیراول وقت حزب توده ایران، بلکه از متن تحلیل هفتگی 11 مهرماه سال 61 بخوانید که نویسندگان رفقا بهرام دانش، امیرنیک آئین، ملکه محمدی و غلامحسین آگاهی بودند. بخوانید که با چه دلشوره ای حزب توده ایران نگران مسخ انقلاب بود و آنها که خود بعدها از صحنه سیاسی و حتی صحنه روزگار حذف شدند، چگونه نتوانستند به عمق فاجعه خزنده آن سالها پی ببرد و حتی عامل اجرای توطئه شدند. امثال میرحسین موسوی که اکنون بیم زده حتی جرات نمی کند خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد کند و یا موسوی تبریزی که تا گوشه ای از قم به عقب رانده شده و یا حتی موسوی اردبیلی که قاضی القضات وقت بود و... همه آنها بتدریج و مانند "اصغری" وزیر دادگستری وقت و یا دیگران دیگران بتدریج حذف شدند و جای آنها را کادرهای تعلیم یافته حجتیه و حتی دوره دیده های این انجمن در خارج از کشور؛ مانند "محمدعلی رامین" و یا احمدی نژاد گرفتند.
در 30 امین سال انقلاب 57 دریغ است اگر به این گذشته باز نگشت و نگفت که انقلاب از کدام بیراهه ها عبور داده شد تا به فاجعه کنونی رسید.
بخوانید از تحلیل 11 مهر 61:

در این هفته آقای موسوی نخست وزیر به درستی گفت:"توطئه های آمریکا پس از پیروزی انقلاب وقفه نداشته و دائم بر علیه انقلاب ادامه داشته و ما نباید از توطئه های بعدی آمریکا غفلت داشته باشیم."
باید اضافه کرد که: اگر این توطئه ها گاه صورت دولت لیبرال به خود می گرفت یا چهره ریاست جمهوری بنی صدر، گاه به شکل کودتای نوژه پیاده می شد و گاه به سیمای تجاوز طبس، گاه هیبت تجاوز نظامی صدام به خود می گرفت و گاه قیافه تروریسم کور داخلی، در عین حال توطئه بی وقفه آمریکا می تواند اشکال بسیار جدی و موذیانه و خطرناک اقتصادی به خود بگیرد و گرفته است. از این شکل توطئه، که هدفش راندن ایران به راه رشد سرمایه داری و به خطر انداختن آینده انقلاب است، هرگز نباید غفلت داشت.
در نبرد با خط سرمایه داری، مسئولان متعهد و کارگران انقلابی و مهندسان میهن دوست و انقلابی، با عمل خود بطلان تئوری های طرفداران خط سرمایه داری را هر هفته نشان می دهند. در این هفته، مثلا اعلام شد که کارخانه شیشه همدان، که سابقا مال سرمایه آمریکایی و وابسته بود، حالا راه اندازی شده و به دست دولت می چرخد و روزانه 110 تن شیشه تولید می کند. در این هفته از طرف بنیاد مستضعفان که 110 کارخانه را زیر پوشش دارد، اعلام شد که: "در نتیجه حضور فعال کارگران سخت کوش در نبرد اقتصادی، عده ای از کارخانجات آن با شتاب فزاینده ای افزایش تولید داشته و اغلب سود آور شده اند".
باز همین هفته شرکت صنایع دریایی بوشهر متعلق به دولت، که سابقا مال آمریکائیان بود و 71 نفر متخصص آمریکایی و فیلیپینی و کره جنوبی داشت و توسط شورای انقلاب ملی شده است، اینک به نحو احسن کار می کند و پس از آن که یدک کش "بستان" را ساخت و به آب انداخت، سفارش های زیادی دریافت کرده است.
این هفته اعلام شد که صنایع مواد غذایی ملی شده، که از دست سرمایه دار بیرون آمده، اینک به خوبی در تعلق دولت کار کرده و در جهت خودکفایی حرکت کرده است.
همین چهار نمونه در هفته اول مهر کافی است، نشان دهد که دولت اگر دولت انقلابی، دولت طرفدار استقلال و زحمتکشان باشد، می تواند با تکیه به کارگران و متخصصان متعهد و شریف، مدیر خوب، مالک خوب و صاحب اختیار خوب باشد، کارآیی و سود آوری داشته باشد. این نظریه، که "دولت تاجر و مدیر خوبی نیست"، ساخته و پرداخته استعمارگران و بهره کشان و از القائات ایدئولوژیک آن هاست.
از آن جا که ما هر هفته نمی توانیم در ستون های معدود "تحلیل" به این مسئله اساسی و حیاتی باز گردیم، لازمست که رفقا مرتبا و دقیقا، هر هفته، شواهد و نمونه های این مقابله و نبرد بین طرفداران قانون اساسی و خط سرمایه داری را در سطح کشور و در منطقه و محل کار و زندگی خود دنبال کنند و در بحث های خود بر آن تکیه کنند و موضع گیری هایی را که به سود خط امام، به سود استقلال و عدالت اجتماعی می شود، با بیانات و برنامه هایی که، علیرغم قانون اساسی، به سود سرمایه داری و وابستگی و نهایتا رفتن به طرف آمریکا، از جانب جریان مخالف و راستگرا صورت می گیرد مقایسه کنند. در این عرصه است که نبرد طبقاتی با شدت و ناچار با وضوح بیشتر رخ می نمایاند و در این عرصه است که سرنوشت انقلاب ما- به سوی تحقق اهداف انقلاب یا به سوی مسخ آن- تعیین خواهد شد و معلوم خواهد گردید که: آیا ایران انقلابی دست رد بر سینه سرمایه داری خواهد گذاشت و مستقل و ضد امپریالیستی باقی خواهد ماند، یا دشمنان توطئه گر، با استفاده از غفلت و سردرگمی با قشری گری و نادانی موفق خواهند شد که خط خود را از پیش ببرند و ایران را در جاده رشد سرمایه داری و نهایتا وابستگی به آمریکا بی افکنند و اهدافی را که آن همه جان های عزیز در راهش فدا شد برباد دهند.
ایران انقلابی برای پیشرفت و درهم شکستن مخالفت توطئه گران و وابستگان و برای رسیدن به هدف های انقلاب و برآوردن خواست های حقه مردم نیاز حیاتی دارد که یک رشته قوانین بنیادی اجتماعی اقتصادی تدوین و تصویب و اجرا شود. در این زمینه نیز ما مدافع سرسخت قانون اساسی هستیم، زیرا که در این سند اساسی حقوق میهن انقلابی ما، ضرورت حل این مسائل تسجیل گردیده است. قانون دولتی کردن بازرگانی خارجی، قانون اصلاحات ارضی بنیادی، قانون اصل 49، قانون احزاب و آزادی فعالیت سیاسی آن ها، دور از جو اتهام و ناسزا، قانون کار شایسته انقلاب و حل مسائل کارگری از این جمله اند. در این هفته همه این مسائل حاد بار دیگر مطرح شد.
مسئله اصل 49 و توجه به مستضعفین- در این هفته لازمست از موضع گیری آقای اصغری وزیر دادگستری در بیان نظریات خط امام یاد کنیم، که گفت:

"اگر ما به مستضعفین توجه نکنیم، دچار اشتباه بزرگی خواهیم شد. یکی از ویژگی های بارز خط امام فراموش نکردن مستضعفین است ..."
وی در لزوم اجرای اصل 49 اضافه کرد: "غاصبان بیت المال و کسانی که به بیت المال تجاوز کرده اند، نباید همچنان در رفاه سابق بسر برند و ارادتمندان انقلاب بیش از این زیر بار گرانی ها و استضعاف ها و محرومیت ها رنج ببرند.
وزیر دادگستری اضافه کرد: "توزیع عادلانه ثروت از برنامه های زیر بنای اقتصادی است و طبق اصل 49 ثروت های غصب شده را باید بازپس گرفت و محرومین داد."

آقای موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب نیز گفت: "من اعتقاد دارم که جوان های پرشور ما پس از بازگشت از جبهه ها و پیروزی کامل نخواهند گذاشت محتکران و گران فروشان آسوده باشند و مطمئنا اموال حرام آن ها را به دست صاحبان اصلی شان باز خواهند گرداند."
آیت الله منتظری نیز در همین هفته، ضمن ملاقات با مسئولان سازمان بهزیستی، لزوم کمک به محرومان را خاطر نشان کرد.
مردم منتظرند که این بیانات به اقدامات بدل گردد و پیروان راستین خط امام، با حمایت مردم، دست به "عمل" بزنند. و گرنه در این آوردگاه، برد با دشمنان خواهد بود.
مسئله قانون بازرگانی خارجی- ماه ها پس از تصویب مجلس، این قانون حیاتی، علیرغم تصریح قانون اساسی، هم چنان وارد مرحله عمل نشده است. در این هفته آقای اصغری وزیر دادگستری گفت:
"تجارت خارجی نیز از مسائل مهم زیر بنایی اقتصاد است. دولت باید ورود کالاهای مورد نیاز را در اختیار خود به گیرد و طبق قانون اساسی عمل کند و از سودجوئی عواملی که میلیون ها تومان در سال سود می برند، جلوگیری کند.
آقای فواد کریمی گفت: "ملی کردن بازرگانی خارجی می تواند نقش عمده ای در توزیع عادلانه کالا و مهار تورم داشته باشد."
دادستان انقلاب ویژه امور صنفی گفت: "باید از چپاولگر در امر تجارت خارجی خلع ید کرد. جای بسی ماتم است. با این که قانون اساسی ما تجارت خارجی را دولتی می شناسد، ملت از آن محروم است."
به روشنی دیده می شود که تکیه بر قانون اساسی و دفاع از اصول آن و خواست اجرای عملی آن به یک وجه مشترک جدی و مهم میان پیروان صدیق خط امام و پشتیبانان پیگیر آن بدل می شود، و این خود صحنه سرنوشت سازی از نبرد در برابر مخالفان راستگرا و همه طیف جریان ضد خط امام است.
مسئله قانون اصلاحات ارضی بنیادی- در این هفته آقای محمد سلامتی وزیر کشاورزی در نمایشگاه بین المللی اعلام کرد:
"مسئله زمین در مجلس شورای اسلامی مراحل نهایی خود را می گذراند."
دهقانان در این هفته نیز با نامه ها و طومارهای خود، با مراجعه به مقامات دولتی و مذهبی و به نمایندگان مجلس در محل و به نهادهای انقلابی، خواست مصرانه خویش را، که حق مسلم آن هاست، بیان کردند. نهادها نیز از بقای نقاط ضعف و نارسایی های قانون و مفرهائی که راه را برای اربابان باز می گذارد، نگران و معترضند. آقای اصغری وزیر دادگستری هم در این هفته گفت:
"اولین محور زمین است. کسی که حتی یک بار بیل به دست نگرفته کشاورز نیست. مطمئنا اصلاحات ارضی اسلامی نقش به سزایی خواهد داشت... مسئله اصلاحات ارضی اسلامی در انقلاب ضرورت کلی دارد و اگر به بند "ج" عمل می شد، یقینا خارج از احکام اسلام نبود. با قبول قانون اساسی و تاکید اسلام در مورد مستضعفین و اقشار محروم جامعه باید توجه داشت. در اصلاحات ارضی اسلامی باید تلاش شود و اقدامات لازم انجام گیرد وگر نه مانند زوایای دیگری که دیر جنبیدیم، در این جا نیز دیر حرکت کردن به زیان ما منتهی می شود.
هیچ سمینار و گردهمایی جدی را نمی توان یافت، که در آن مسئله کشاورزی و برنامه ریزی آن و نیل به خودکفائی مقدور مطرح شود و در صدر مسائل، لزوم اصلاحات ارضی بنیادی جای نگیرد و این در حالی است که خط مخالف، به کمک روحانی نمایان "بدتر از شمر" (به قول امام) و به یاری "دوستان نادان (به قول آیت اله منتظری) لجوجانه در راه آن سنگ می اندازد و می کوشد تا محیط دهات را متشنج کند.

در مسئله آزادی فعالیت سیاسی احزاب- قانون اساسی در این باره نیز صراحت دارد، ولی ما در این هفته که جشن چهل و یکمین سال تاسیس حزب خود را برگزار می کردیم، مرتبا شاهد انواع حملات ناسزاوار و تبلیغات ضد توده ای ناشایست بودیم، که به نظر ما نه باعث افتخار تهیه کنندگان آن خواهد شد و نه لااقل استدلالی "نو" و بهانه ای "جدید" را به نام آن ها ثبت خواهد کرد. برخی از نویسندگان برخی از روزنامه ها متاسفانه، دروغ ها و افتراهایی را، مغایر با هر گونه موازین اخلاقی، به ما نسبت می دهند و یا با لحنی مبتذل، توهین و دشنام را وسیله رویارویی قرار می دهند. ولی توده ای ها با متانت و اصولیت از سیاست انقلابی خویش، در خدمت به انقلاب، در تحکیم جمهوری اسلامی ایران، در حمایت از مسلمانان واقعی پیرو خط امام، در افشای "جریان مخالف" که ساخته و پرداخته ما نیست و واقعیت عینی دارد- و خود این روزنامه ها هم گاه این واقعیت را منعکس می کنند- در دفاع از قانون اساسی پای می فشرند.
باید حرمت قانون اساسی را پاس داشت و آزادی فعالیت احزاب سیاسی مدافع انقلاب را تامین کرد. این تنها به سود انقلاب و تحکیم آن و پالایش نارسائی ها و کشف توطئه هاست. عدم احترام به این اصل قانون اساسی، آرزوی ضد انقلاب و مخالفان راستگرای خط امام و همه طیف کسانی است که از تعمیق انقلاب و از سیمای روشن و مردمی جمهوری اسلامی ایران و تاثیر جهانی آن زیان می بینند.

مسائل مبرم کارگری- در این هفته بازتاب وسیع کنگره شوراهای اسلامی کارخانجات تهران در محیط های کارگری ادامه یافت. مسئله تشکل کارگری و مسئله قانون کار در مرکز توجه کارگران بود. کارگران از تشکل های صنفی- انقلابی خود در برابر جریان کارگر ستیز دفاع کردند و نشان دادند، که حتی تهدید وزیر کار هم آن ها را نمی ترساند.
آن ها خواستار تدوین قانون کار با شرکت مستقیم خودشان و با محتوای انقلابی و خواستار تشکل های مستقل هستند. تجربه به آنان نشان داد، که با تشکل و اتحاد می توانند در برابر جریان کارگر ستیز و خط سرمایه داری بایستند و حتی آن را به عقب نشینی وادارند. کنگره آینده سراسری شوراها (در تبریز) و مسئله ایجاد یک تشکیلات بزرگ کارگری و جلسات منظم در مدنظر کارگران قرار دارد.
جریان کار این کنگره را می توان یک رویداد مثبت کارگری ارزیابی کرد و اضافه نمود، که اجلاس وسیع انجمن های اسلامی کارگری نیز خواستار الغای مواد 33 و 34 قانون کار موجود و تدوین یک قانون کار انقلابی است.

راه توده 212 09.02.2009
 

بازگشت