مرور پرسش و
پاسخ ها
یکسال از پیروزی انقلاب 57 در سرنگونی نظام شاهنشاهی، همچنان بخش مهمی از انرژی رهبری وقت حزب توده ایران صرف تلاش برای واقع بین شدن سازمان چریک های فدائی خلق می شد. سازمانی که تا رد کامل مشی چریکی و تبدیل آن به سازمان فدائیان خلق ایران هنوز فاصله ای زیاد داشت. در این فاصله، آنها باز هم ماجراجوئی ها، کج و راست شدن ها و درعین حال مقابله تبلیغاتی با حزب توده ایران را ادامه داده و فرصت های بزرگ را از دست دادند. از جمله این فرصت ها، مناظره تلویزیونی بود که با شرکت نمایندگان این سازمان و بنی صدر برگزار شد. در آن دوران، خلف حزب الله امروز، در خیابان ها فریاد می زد "بنی صدر، کمونیست خفه کن!". هنوز انتخابات ریاست جمهوری برگزار نشده و بنی صدر رئیس جمهور نشده بود و تا راه افتادن همین حزب الله درخیابان ها اما این بار علیه بنی صدر دو سال فاصله داشتیم. بنی صدر از موضع حاکمیت تازه برقرار شده و البته دهها پارچه جمهوری اسلامی به تلویزیون آمده بود تا با چریک های فدائی خلق مناظره کند و بقول حزب الله، آنها را "خفه کند"! بخشی از انگیزه این مناظره جلو کشیدن چریک های فدائی و عقب راندن حزب توده ایران بود. می خواستند مار را بدست مش رجب بگیرند. یعنی بدست بنی صدر و چریک های فدائی! گرچه سطح آن بسیار نازل بود، اما ابتکاری بود که در نوع خود بدیع بود و باید از آن استقبال می شد. فضای سیاسی بعد از انقلاب آنقدر گشوده بود، که مدتی بعد، بدنبال این مناظره، دو مناظره بزرگتر با حضور آیت الله بهشتی، دکتر پیمان، فتاپور عضو رهبری سازمان فدائیان و کیانوری دبیراول حزب توده ایران برگزار شد. این یکی از صفحات درخشان سیاسی انقلاب 57 و جمهوری اسلامی است. سازمان مجاهدین خلق تن به این مناظره نداد و آن را رد کرد. این مناظره ها در 5 قسمت ضبط شد اما تنها سه بخش آن پخش شد و جلوی ادامه برگزاری و پخش دو قسمت ضبط شده را گرفتند. آگاهی این نکات که بخش هائی از تاریخ جمهوری اسلامی است، برای نسل جوان کشور بسیار مفید است. این مرور گذشته ها، به آنها نشان میدهد که جمهوری اسلامی سال 1358 که حزب توده ایران از آن دفاع می کرد، این جمهوری اسلامی که شاهدش هستیم و با سرنیزه کودتا سر پا ایستاده نبود. ما از آن جمهوری اسلامی و از آن فضای باز سیاسی و آن مصوبات متاثر از فضای انقلابی سال 57 دفاع کردیم. فضائی که قانون کار آن را تازه کودتاچی های 22 خرداد عزم انحلالش را دارند و بند مترقی اقتصادی قانون اساسی – اصل 44- آن را آقای خامنه ای لغو کرده تا خصوصی سازی و تاراج کشور ممکن شود! از پرسش و پاسخ 15 اسفند 1358، فصل مربوط به همین مناظره تلویزیونی، یعنی مناظره بنی صدر و نمایندگان رهبری وقت سازمان چریک های فدائی خلق برگزیده ایم. فصلی که در آن اشاره به سیاست ماجراجویان آن سازمان در حوادث کردستان نیز می شود. تاریخ را بخوانیم و با تلاش بی وقفه حزب توده ایران برای حفظ دستآوردهای انقلاب 57 و جلوگیری از سقوط آن به ورطه ای که امروز در آن قرار دارد آشنا شویم.
س: نظر حزب توده ایران در باره مناظره چریک های فدائی با رئیس جمهور چیست؟
ج: ما نمی خواهیم در اینجا قضاوت خود را مطرح کنیم. قضاوت هائی نیز که در خارج می شود، گوناگون است. هواداران هر دو سوی مناظره، با لاف و گزاف بسیار معتقدند که این مناظره، به سود طرف آنها بوده است. طرفداران مواضع بنی صدر می گویند که بنی صدر چریک های فدائی خلق را کاملا خلع سلاح کرده است. گروهی از اعضا و هواداران چریک های فدائی خلق نیز، بویژه گروه های جوان، چنین ادعا می کنند که برد با سازمان چریک های فدائی خلق بوده است. اما بنابر اطلاعات ما، در میان قشرهای بالائی سازمان چریک های فدائی خلق، ناخرسندی شدیدی نسبت به موضع ضعیف نمایندگان خود در مناظره، و به خاطر امکان عظیمی که می توانستند در جریان این گفتگو تلویزیونی داشته باشند، حکمفرماست. حتی یکی از چریک ها گفته است: اگر دو تا توده ای در آنجا بودند، می دیدید که چگونه از این امکان استفاده می کردند!
البته، این واقعیتی است. به هر صورت، ما این اظهار نظرها را از هواداران چریک های فدائی خلق شنیده ایم. به نظر ما، متاسفانه سطح گفتگو های دو طرف مناظره بسیار نازل و پائین بود. ما می دانستیم که مسئولین سازمان چریک های فدائی خلق، به علت مشی چریکی جدا از توده خود، همواره در پستو نشسته اند، تنها با خود بحث کرده اند و تنها بحث های خود را پخش کرده اند. آنها در این بحث ها نیز که تنها از سوی جوانان دانش آموز و دانشجوی هوادار خود هورا و هلهله شنیده اند، در سطح یک برخورد نیرومند سیاسی- اجتماعی نبوده اند. ما بر اساس بحث هائی که رفقایمان در زندان با آنها داشته اند، می دانستیم که در چه سطحی قرار دارند. اما سطح این مناظره، پائین تر از آن حدی بود که ما فکر می کردیم. اگر این دوستان در رهبری مرکزی سازمان چریک های فدائی خلق باشند، که ظاهرا نیز باید باشند- زیرا مسلما برای این مناظره، باید تنی چند از رهبران درجه اول خود را فرستاده باشند- نشانه یک ضعف تئوریک و سیاسی بسیار جدی آنهاست. البته، آثار تئوریک چریک های فدائی خلق نیز چیزی بیشتر از این را نشان نمی دهد. در شماره آخر "کار" که من یک نسخه آن را با خود به اینجا آورده ام، در یک مقاله، بار دیگر تمام آن فحاشی های مبتذل نسبت به حزب توده ایران تکرار شده است. مجموعه این مقاله آنقدر ضعیف، متناقض و بی سر و ته است که ما تنها برای آن گروه های جوانی که دنبال این سطح تشخیص تئوریک و سیاسی افتاده و انرژی انقلابی خود را در این جهت، یعنی در جهت ایجاد نفاق به کار می برند، تاسف می خوریم. آینده نگری های سیاسی آنها که دیگر واقعا تاسف آور است. این امر، در جریان انتخابات به روشنی تمام آشکار شد. باید از سازمان چریک های فدائی خلق پرسید: شما در کردستان (سنندج) علیه حزب دموکرات کردستان که گامی واقع بینانه در جهت رفع یک بحران اساسی در ایران- بحران کردستان- برداشته است، میتینگ برگزار می کنید. این کار شما به سود چه کسی است؟ چه کسی مخالف حل مسالمت آمیز مسئله کردستان است؟ امپریالیسم آمریکا و بعث عراق! ما اطلاع دقیق داریم که بعث عراق به تمام ایادی و هواداران خود دستور صریح داده است که به هر قیمتی شده، در امکان حل مسالمت آمیز بحران کردستان و مذاکره با دولت مرکزی خرابکاری کنند و به هر نحو که می توانند بار دیگر آتش جنگ برادر کشی را روشن سازند. از این اطلاعات دقیق، سازمان چریک های فدائی خلق نیز دارد و ما با قاطعیت می گوئیم که آنها از این سیاست بعث عراق در کردستان ایران آگاهند. اما با این همه، در کردستان در همان جهت قبلی خود قرار می گیرند و عمل می کنند.
15 اسفند ماه 1358 |
راه توده 290
10 آبان ماه 1389