مرور
راه توده
اوباش خیابانی، پس از 3 دهه
به کاخ ریاست جمهوری رسیدند
هیچکس نمی تواند مدعی شود که حزب توده ایران در 5 سال اول جمهوری اسلامی خطراتی را ندید که مجموعه انقلاب و ایران را تهدید می کند. همچنان که نمی تواند منکر شناخت حزب ما از خطر ارتجاع مذهبی شود. به همین ترتیب، کارنامه 18 ساله راه توده، سندی است منتشر شده در ادامه همان مشی و سیاست و انطباق آن با شرایط جدیدی که در کشور و در جمهوری اسلامی پدید آمد. 15 سال پیش، در سرمقاله ای که می خوانید، راه توده پیش بینی شرایطی را کرد که امروز و با کودتای 22 خرداد بر کشور حاکم شده است. بخوانید:
چند حادثه دو هفته گذشته، یعنی اوباشی گری در مراسم سالگرد آیتالله خمینی،
حمله و تخریب دفتر آیتالله صانعی، سریال تكراری مبارزه با بدحجابی و دفاع
آیتالله جنتی از آن و نامه پراهمیت مصطفی تاج زاده كه در آن به برخی
غفلتهای نیروهای انقلاب و خط امام در دهه اول جمهوری اسلامی اشاره شده
است، غفلت هایی كه موجب به قدرت رسیدن جریانهای راست گرا در كشور شد، ما
را بر آن داشت كه از شمارههای گذشه راه توده مقاله "مقابله حكومت با جنبش
آزادیخواهی!" از شماره 38 راه توده چاپی را برگزینیم. این مقاله در نیمه
شهریور ماه 1374 یعنی حدود 15 سال پیش نوشته شده ولی حوادثی كه در آن ذكر
شده میتوانست در همین هفته نیز در تهران اتفاق بیفتد، یا بنوعی دیگر اتفاق
افتاده است.
در این مقاله سخن از به آتش كشیده شدن یك انتشاراتی در تهران و حمایت
آیتالله جنتی در نماز جمعه از آن است. انتقاد روزنامه سلام به مدیر مسئولی
آیتالله خوئینیها از آیتالله جنتی بدلیل این مواضع و رویارویی
روزنامههای اطلاعات و سلام و جمهوری اسلامی و كیهان در این مورد، سپس
تظاهرات عدهای تحت عنوان مبارزه با بدحجابی و جمع شدن این عده دربرابر
دفتر روزنامه سلام و تهدید آیتالله موسوی خوئینی ها. بحث بر سر وصیت نامه
آیتالله خمینی و اجرای گزینشی و دلبخواهی آن، از دیگر مسایل مطرح در این
مقاله است. مقاله همچنین فاش میكند كه سازمان امر به معروف و نهی از منكر،
كه زیر نظر آیتالله جنتی فعالیت میكند، نزدیك به 3 هزار نیروی سازمان
یافته در اختیار دارد. كه بخش بزرگی از آن در دستههای موتورسوار و با
تعلیمات حكومتی در خیابانهای تهران به تظاهرات و حادثه آفرینی هایی از نوع
مبارزه با بدحجابی و مقابله با نشریات و یا تظاهرات حرفهای علیه احزاب و
شحصیتهای سیاسی كشور، میپردازند. مقاله راه توده همچنان تاكید میكند كه:
«اگر در سالهای 60 و 61 برای مقابله با این نظرات و عملكردها – به هر دلیل
– غلفت شد، امروز كه حكومت در میان اقشار وسیعی از مردم مشروعیت خود را از
دست داده، باید جبران گذشته را كرد و هیچ فرصتی را برای عقب راندن آنها از
دست نداد. گذشته نشان داد كه هرنوع محاسبه و ملاحظه سیاسی در این زمینه،
تیغ آنها را برای بریدن گلوی مخالفان تیز میكند. با این برداشت و شناخت
است، كه باید مقابله شجاعانه روزنامه سلام را با عاملین حریق انتشاراتی
"مرغ آمین" نه تنها تایید كرد، بلكه باید به این مقابله از هر طریق ممكن
یاری رساند!»
این توصیه بازمی گردد به 15 سال پیش که تمام گروه های اپوزیسیون جمهوری
اسلامی بر طبل تحریم انتخابات مجلس پنجم می کوبیدند و این نوع هشدارها و
فراخوان های برخاسته از مشی توده ای را برای حمایت از روزنامه سلام و یاری
رساندن به مقابله با امثال جنتی و گروه های فشار را جدی نگرفتند.
مقاله راه توده همچنین تاكید میكند كه همه اینها ضمنا نشانه بیم و هراس
حكومت از نزدیك شدن نیروهای سیاسی آزادیخواه به همدیگر در آستانه انتخابات
مجلس پنجم است و با نقل سرمقاله روزنامه رسالت مینویسد:
«سرمقاله روزنامه "رسالت" در جریان اخبار مربوط به ملاقاتهای اتحادی در
تهران، گویای حقایق بسیاری است: همه كسانی كه برای روحانیت ارزشی حتی در حد
تبلیغ در مساجد قایل نیستند، كسانی كه شیفته ارزشهای لیبرالی غرب هستند،
كسانی كه به تسامح و تساهل میل دارند، و بالاخره كسانی كه بدلایلی ... از
اسلام و حزب الله سیلی خورده اند، در آستانه انتخابات دوره پنجم مجلس شورای
اسلامی احساس میكنند، میتوانند گرد هم آیند و به پروژه بزرگ بیاندیشند.»
راه توده ادامه میدهد:
«مقابله موثر با این صف بندی، براساس همه تجربه 17 سال گذشته، پایان بخشیدن
به برخی مرزبندیهای مذهبی – ایدئولوژیك در میان ملیون، ملی مذهبی ها و
مذهبیون آرمانخواهی است، كه اكنون از آزادیها و حكومت قانون در كشور دفاع
میكنند. از هر گام شجاعانهای، كه در این جهت برداشته شود، با قاطعیت باید
دفاع كرد و بدین ترتیب صفوف جنبش را تقویت كرد. تفرقه در صفوف مدافعان
انقلاب و تحولات مثبت و مترقی در ایران، در تمام سالهای پس از پیروزی
انقلاب بزرگترین صدمات را به انقلاب، قانونیت، آزادیها، احزاب و مطبوعات
در كشور وارد آورد. همه تجربه گذشته امروز دربرابر ماست: صف متحد دربرابر
حكومتی كه باید جای خود را به یك حكومت وحدت ملی بدهد، یگانه عامل موثر
برای ایجاد این تحول تاریخی است!»
بدینسان و به شهادت حوادثی كه در همین مقاله بدان پرداخته شده، آنچه اكنون
در كشور ما میگذرد ادامه یك روند طولانی و در عین حال پایان آن و ارتقاء
كیفی آن به سطحی بسیار بالاتر یعنی تبدیل شدن به حاکمیت است. این ادامه
همان روند است، زیرا همان روشها و همان شیوهها همچنان ادامه دارد. و
البته پایان آن است، زیرا امروز جنبش مردم به توفانی تبدیل شده است كه با
چند موتورسوار و باصطلاح حزب اللهی نمی توان بقول شاعر خلقی ما سیاوش
كسرایی "پیرهن بر تن آن كرد". حتی با لشگركشی مداوم خیابانی تنها میتوان
نه جنبش مردم كه فقط جلوی بروز آن را سد كرد. كار از آتش زدن و تخریب فلان
انتشاراتی بعنوان چاپ اثری غیراسلامی به آتش زدن و تخریب دفاتر مراجع تقلید
و زیر پا له كردن عكس آیتالله خمینی و قران و نهج البلاغه در خانه آیت
الله صانعی كشیده شده است. پشت كردگان به انقلاب همچنان به شیوههای گذشته
خود ادامه میدهند ولی این بار نتیجه معكوس میگیرند، همچنان كه اوباش گری
بر سر مقبره آیتالله خمینی و دربرابر نوه وی این واقعیت را نشان داد.
جناح راست و پشت كردگان به انقلاب در ادامه مسیر خود سرانجام تا كودتا علیه
انقلاب و رای مردم پیش رفتند. آنها توانستند علیه مردم كودتا كنند ولی
نتوانستند آنها را با خود همراه كنند و این بزرگترین شكست آنها بود. در
مقابل، آن نیروهای موسوم به "خط امام" و كسانی كه از نوع منتشر كنندگان
روزنامه سلام كه در زمان خود دربرابر راست ایستاده بودند، هر چند امروز
انزوا و زندان و فشار را تحمل میكنند اما حمایت و پشتیبانی و اعتماد مردم
را بدست آوردند. شیوههای 15 سال پیش همچنان ادامه دارد، در شرایطی كه
جامعه امروز دیگر جامعه 15 سال و 20 سال پیش نیست. مردم ما امروز در وسیع
ترین سطح این شیوهها را تجربه كرده اند، شناخته اند، از ماهیت گردانندگان
آن را آگاه شده اند و در بزرگترین وسعت در برابر آن قرار گرفته اند.
شیوههای گذشته همچنان ادامه دارد، در حالی كه مربوط به فصلی از تاریخ كشور
ماست كه برای همیشه ورق خورده است، گرچه حاکمیت هنوز این را نپذیرفته است.
با بازخوانی مقاله 15 سال پیش راه توده میتوان به نتیجهای جز این رسید؟
راه توده شماره 38 – 15 شهریور 1374
مقابله حكومت با آزادیخواهی!
در تهران دفتر انتشاراتی "مرغ آمین" به آتش كشیده شد. كارمند قسمت شبانه
این انتشاراتی نیز توسط عاملین حریق برای چند ساعت ربوده شد و پس از آنكه
بشدت مضروب شده بود، در خیابانهای تهران رها شد.
اینگونه حوادث در طی 17 سال گذشته به كرات در ایران تكرار شده است، اما
تفاوت این حادثه با حوادث مشابه، آن بود كه آیتالله جنتی، عضو فقهای شورای
نگهبان قانون اساسی و مسئول هماهنگی تبلیغات اسلامی، در خطبههای نماز جمعه
خود، از این حادثه حمایت كرد و عاملین آن را حزب الله معرفی كرد كه به
وظایف خود عمل كرده و نباید مورد تعقیب قرار گیرند.
خبر این حادثه به شكلی انتقاد آمیز در دو روزنامه سلام و اطلاعات منتشر شد
و بدنبال آن دو روزنامه جمهوری اسلامی و كیهان با نوشتن مطالبی رودرروی
سلام و اطلاعات قرار گرفتند. نطق آیتالله جنتی و انتقاد روزنامه سلام از
آن، رویاوریی مطبوعاتی را تشدید كرد و سرانجام عدهای با شعار مبارزه با
بدحجابی در خیابانهای مركزی تهران به راه افتادند و در مقابل روزنامه سلام
اجتماع كرده و علیه نویسندگان این روزنامه شعار دادند و حجت الاسلام
خوئینیها را تهدید به مقابله كردند!
روزنامه سلام روز بعد شرح جزئیات این تظاهرات را منتشر ساخت و بدرستی نوشت
كه در پشت این تظاهرات و اصولا حادثه آتش سوزی انتشاراتی مرغ آمین حوادث و
تصمیمات دیگری نهفته است. همین روزنامه در اشاره به نطق آیتالله جنتی، كه
گفته بود حزب الله به وصیتنامه آیتالله خمینی عمل كرده و این وصیت نامه
بالاتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی است نوشت: "... اگر قرار است به
وصیتنامه آیتالله خمنینی استناد شود، چرا به دیگر اصول آن عمل نمی شود..."
در جریان این حادثه، اطلاعات قابل توجهی افشا شد، كه تا كنون هیچ مقامی در
جمهوری اسلامی به آن اعتراف نمی كرد. از جمله اینكه سازمان امر به معروف و
نهی از منكر، كه زیر نظر آیتالله جنتی فعالیت میكند، نزدیك به 3 هزار
نیروی سازمان یافته در اختیار دارد. كه بخش بزرگی از آن در دستههای
موتورسوار و با تعلیمات حكومتی در خیابانهای تهران به تظاهرات و حادثه
آفرینیهایی از نوع مبارزه با بدحجابی و مقابله با نشریات و یا تظاهرات
حرفهای علیه احزاب و شحصیتهای سیاسی كشور میپردازند. این نیرو، كه از
سازمان تبلیغات اسلامی مزد دریافت میكند، در واقع تكامل یافته همان
گروههای "حزب فقط حزب الله" محسوب است، كه از ابتدای پیروزی انقلاب و در
مقابله با سازمانهای چپ سازمان داده شده و در مقابل دانشگاه تهران و
خیابانهای اطراف آن با چاقو، قمه و پنجه بكس به هر كس كه بحث میكرد و یا
تظاهراتی را سازمان میداد، حمله میكرد.
بدین ترتیب ماجرای به آتش كشیده شدن انتشاراتی مرغ آمین عملا و رسما اثبات
كرد، که تظاهرات حزب اللهیها در تهران از مركز تبلیغات اسلامی هدایت
میشود و دو روزنامه جمهوری اسلامی و كیهان بدلایل گوناگون، از جمله
كمكهای مالی سازمان تبلیغات اسلامی، كه جانشین تیراژ سقوط كرده
روزنامههای تهران است، از این اعمال حمایت كرده و سخنگوی این سازمان نیز
محسوب میشوند.
نطق آیتالله جنتی در نماز جمعه و حمایت وی از آتش زدن یك موسسه انتشاراتی،
شاید برای برخی از مخالفان مسلمان حكومت و مذهبیون طرفدار آزادیها
غیرمترقبه باشد، اما به شهادت اسناد سالهای 60 و 61 حزب توده ایران، نظرات
امثال آیتالله جنتی ها، نظرات جدیدی نیست. همین نظرات گام به گام به
مقابله با آزادیها رفتند و با هر گام كه به قدرت مطلقه نزدیك شدند، ایران
را بیشتر گرفتار مشكلات خانمان برانداز كردند و خون انقلاب را نیز مكیدند.
ما در ادامه همین مطلب، بخشی از خطبههای همین آیتالله جنتی را در ارتباط
با یورش به حزب توده ایران چاپ میكنیم و در عین حال بر این نظر خود
پافشاری میكنیم، که اگر در سالهای 60 و 61 در مقابله با این نظرات و
عملكردها – به هر دلیل – غفلت شد، امروز كه حكومت در میان وسیعترین اقشار
اجتماعی مشروعیت خود را از دست داده، باید جبران گذشته را كرد و هیچ فرصتی
را برای به عقب راندن آنها از دست نداد. گذشته نشان داد كه هر نوع محاسبه و
ملاحظه سیاسی در این زمینه، تیغ آنها را برای بریدن گلوی مخالفان تیز تر
میكند. با این برداشت و شناخت است كه باید مقابله شجاعانه روزنامه سلام را
با عاملین حریق انشتاراتی "مرغ آمین" نه تنها تایید كرد، بلكه باید به این
مقابله از هر طریق ممكن یاری رساند!
اهداف پشت پرده
بسیاری از مبارزان سیاسی و احزاب و سازمانهای سیاسی داخل كشور معتقدند
كه هدف حكومت از آتش زدن انتشاراتی مرغ آمین، ضمنا جلوگیری و یا حداقل كُند
كردن روند روبه روشد فعالیتهای سیاسی این احزاب و برخی دیدارها و مذاكرات
آنها برای همكاری و اتحاد عمل آنها- در آستانه انتخابات مجلس پنجم- بوده
است. همین محافل معتقدند، كه بیم و هراس از فعالیتهای مشترك احزاب سیاسی
داخل كشور، موجب تصمیم هماهنگ جناحهای حكومتی برای ایجاد حادثه شده است.
آنها سكوت همه مقامات حكومتی را در برابر اظهارات آیتالله جنتی و حمایت دو
روزنامه كیهان- که سرپرست جدید آن حسین شریعتمداری بود- و جمهوری اسلامی را
از این عمل، دلیل قاطعی درباره این هماهنگی اعلام میكنند. اگر این ارزیابی
درست باشد، باید پذیرفت كه جبهه ارتجاع در مجموعه حكومت گامهای جدیدی را
در تحكیم صفوف خود، بمنظور مقابله با جنبش نوین انقلابی برداشته است.
سرمقاله روزنامه "رسالت" در جریان اخبار مربوط به ملاقاتهای اتحادی در
تهران، گویای حقایق بسیاری است: «همه كسانی كه برای روحانیت ارزشی حتی در
حد تبلیغ در مساجد قایل نیستند، كسانی كه شیفته ارزشهای لیبرالی غرب
هستند، كسانی كه به تسامح و تساهل میل دارند، و بالاخره كسانی كه بدلایلی
... از اسلام و حزب الله سیلی خورده اند، در آستانه انتخابات دوره پنجم
مجلس شورای اسلامی احساس میكنند ، میتوانند گرد هم ایند و به پروژه بزرگ
بیاندیشند.»
مقابله موثر با این صف بندی، براساس همه تجربه 17 سال گذشته، پایان بخشیدن
به برخی مرزبندیهای مذهبی – ایدئولوژیك در میان ملیون، ملیون مذهبی و
مذهبیون آرمانخواهی است كه اكنون از آزادیها و حكومت قانون در كشور دفاع
میكنند. از هر گام شجاعانه ای، كه در این جهت برداشته شود، با قاطعیت باید
دفاع كرد و بدین ترتیب صفوف جنبش را تقویت كرد. تفرقه در صفوف مدافعان
انقلاب و تحولات مثبت و مترقی در ایران، در تمام سالهای پس از پیروزی
انقلاب بزرگترین صدمات را به انقلاب، قانونیت، آزادیها، احزاب و مطبوعات
در كشور وارد آورد. همه تجربه گذشته امروز دربرابر ماست: صف متحد دربرابر
حكومتی كه باید جای خود را به یك حكومت وحدت ملی بدهد، یگانه عامل موثر
برای ایجاد این تحول تاریخی است!
حساب خودتان را بكنید!
آیتالله جنتی در سال 61 هنوز به عنوان امام جمعه موقت هم ظاهر نمی شد.
او ناطق پیش از نماز جمعه بود و بعدها نماز جمعه، را هم خواند! یورش به حزب
توده ایران و تحكیم مواضع ارتجاع و سرمایهداری تجاری در حكومت، راه را
برای امثال او هموار كرد!
او در 22 بهمن 61 و پس از یورش اول به حزب توده ایران، به عنوان ناطق پیش
از خطبههای نماز جمعه، در اشاره به این یورش و تائید آن گفت:
«... به همه اعضای این حزب میگویم، كه حساب خودشان را بكنند. هنرمندانی كه
هنر غیراسلامی عرضه میكنند، حساب خودشان را بكنند. توده ایها اگر به راه
خود ادامه بدهند، این ملت و این امت مجال زندگی و فرصت به اینها نخواهد
داد... شرقیها دلخوشی هایی داشتند و از بزرگترین دلخوشیهاشان حزب توده
بود. میگفتند ما با این عوامل نفوذی، كه هر جا داریم و با اطلاعاتی كه
بوسیله آنها كسب میكنیم و با این عضوگیریها و امكانات گوناگون و این
حركتهای سیاسی، كه حكومت را تحریك نكنیم و شعارهای حزب اللهی، كه بدهان
آنها میگذاریم، میتوانیم نیرو آماده كنیم، كه در فرصت مناسب از آن بهره
برداری كنیم.»
راه توده 272 21.06.2010