مرور
راه توده
انتخابات مجلس پنجم
زنگ بیداری بود
اما "نامه مردم"
نخواست بیدار شود
بحث درباره انتخابات مهم و تعیین کننده مجلس
پنجم را با درسهای وارونهای كه نویسندگان "نامه مردم" از این حادثه بزرگ
گرفتند خاتمه میدهیم. نه شركت مردم در این انتخابات، نه نقش انتخابات در
ایجاد شكاف در حكومت، نه فضایی كه در این روند برای چپ مذهبی باز شد، نه
نقش انتخابات در پایان دادن به دولت ائتلافی میان هاشمی رفسنجانی و جناح
راست، نه روزنهای كه برای حفظ حداقل آزادیها گشوده شد، نه راهی كه در پی
این انتخابات برای همكاری و اتحاد تعیین كننده میان كارگزاران سازندگی و
طرفداران روزنامه سلام و مجاهدین انقلاب اسلامی و جناح موسوم به خط امام
هموار شد، نه ابطال رای مردم و باطل كردن انتخابات در چندین شهر و مقابله
مردم با این ابطال و دفاع از رای خود، آنگونه كه در واقع جنبش "رای من كو؟"
بدون این واژهها ولی با این خواسته و این محتوا برای نخستین بار در
انتخابات مجلس پنجم پایه ریزی شد و .... نه! هیچ یك از اینها آن درس و
نتیجهای نبود كه نویسندگان نامه مردم از انتخابات مجلس پنجم گرفتند.
تشدید ستیز با راه توده، راحت كردن خیال خود و اطرافیان خود در مورد به
اصطلاح "نقش" راه توده كه گویا دیگر روشن و مشخص شده و بستن راه هرگونه
گفتگو، "درس" و نتیجهای بود كه نامه مردم از این حادثه بزرگ گرفت. این
شیوه نتیجه گیری آشكارا نشان داد كه نویسندگان نامه مردم، متكی به فضای یخ
زده مهاجرت و با این تصور خام كه گویا سرنوشت حزب توده ایران توسط آنان و
در همین مهاجرت تعیین خواه شد، خود را نه پاسخگوی تودهایها احساس كردند و
نه پاسخگوی تاریخ. و این احساس بی نیازی از پاسخگویی همان لطمهای را زد و
همان پیامدهای اسف انگیزی را بدنبال داشت كه ما در همه عرصههای دیگر كه
مسئولیت بدست افراد و نهادهای غیرپاسخگو افتاده و میافتد شاهد هستیم.
مقاله "وقتی كه نقشها روشن میشود!" در شماره 477 نامه مردم حاصل این بی
مسئولیتی و خود را پاسخگو ندانستن بود. اگر كمترین احساس پاسخگویی وجود
داشت، نویسندگان و منتشر كنندگان چنین مقالهای پیش از آنكه درسهای
ناگرفته و وارونه خود از انتخابات مجلس پنجم را بصورت تحریف و اتهام به راه
توده در همه جا جار بزنند و منتشر كنند و تخم بدبینی را بپراكنند كمی
اندیشه میكردند. این همان احتیاط و احساس مسئولیتی است كه راه توده خود را
مقید بدان میدانسته و نویسندگان نامه مردم را، نه در دفاع از خود، بلكه در
دفاع از آینده حزب توده ایران، همواره بدان توصیه كرده است. چنانكه در
پاسخی كه راه توده به همین اتهامات و ادعاهای بی پایه نامه مردم داد - و
متن آن را در ادامه خواهید خواند - این توصیه را تكرار كرد:
"پاسخ این مطالبی که به نام ارگان مرکزی حزب نوشته میشود را، چه کسی خواهد
داد؟ اینها سند است که با سیاه روی سفید نوشته میشود. شاید اکنون و در
مهاجرت، کسی را با کسی کاری نباشد، اما یادمان باشد، که هنوز چند جمله از
یک مقاله در سالهای ملی شدن نفت را در برابر ما میگذارند و پاسخش را
میخواهند. ما هنوز و علیرغم همه توضیحات حزب ما و حتی اعتراف به چپ روی در
یک دوره بسیار کوتاه در زمان دکتر مصدق، هر بار که با ملیون ایران وارد
گفتگو میشویم، آن چند شماره روزنامه "رهبر" را که در آن مشی چپ روانه در
ستیز با دکتر مصدق غلبه یافته بود، در برابر ما میگذارند. ما وقتی نسبت به
نام ارگان مرکزی حزب "نامه مردم" از خود حساسیت نشان میدهیم، برخاسته از
همین واقعیات است. وقتی مینویسیم از مشی و سیاست "نامه مردم" فاصله باید
گرفت، بقای حزب و تضمین آینده آن را میخواهیم." (راه توده – 47 – اردیبهشت
1375)
در این نزدیك 15 سالی كه از انتخابات مجلس پنجم می گذرد، پرسش راه توده
همچنان بیپاسخ مانده است و كسی از نامه مردم به این مطالب و به دهها و
دهها مطلب نادرست دیگر و دلایل دنبال كردن سیاستها و نوسان های نوبتی
پاسخی نداده و در آینده هم نخواهد داد. اما كشف "نقش" و زدن اتهام و ادعای
"خیانت" و حتی تهمت سوءاستفاده مالی به رهبران حزب آن هم از درون زندان و
امثال آنها به وفور تكرار شده است.
راه توده نوشت:
"باید برای حفظ آزادیهای محدود کنونی مطبوعات، در جهت تعمیق باز هم بیشتر
آگاهی عمومی از واقعیات کوشید. همان آزادی هائی که نویسنده "نامه مردم" از
آن یا بی اطلاع است و یا اصولا بدان اعتقادی ندارد. در غیراین صورت چگونه
میتوان، جان سختی ارتجاع حکومتی را برای دستیابی به قدرت کامل و همه جانبه
در جمهوری اسلامی و شکستن قلمها و بستن چاپخانهها و پیامدهای جنایتکارانه
آن را منکر شد؟ ... ما چگونه میتوانیم چشم خودمان را بر رقص مرگی که
نویسندگان مطبوعات داخل کشور بر سر شمشیر ارتجاع حکومتی میکنند ببندیم.
این چشم بستن، یعنی مشی توده ای؟ و هر کس که خواست چشمش را باز کند "ضد
حزبی" است؟"
واقعا چگونه میتوان منكر شد آنچه در این 15
سال شد و در غفلت مهاجران خارج و شتابزدگان داخل ادامه یافت تا به كودتای
22 خرداد انجامید؟ براستی اگر همان موقع بجای ستیز با راه توده به این
درسها توجه میشد بازهم در این مدت شاهد این همه كج روی و انحراف بودیم؟
راه توده نوشت:
"مقاله نویس "نامه مردم" نام انتخابات اخیر- انتخابات مجلس پنجم- را گذاشته
است "خیمه شب بازی"! ما میپرسیم این "خیمه شب بازی" به چه قیمتی برای
جمهوری اسلامی تمام شده است؟ به قیمت ابطال رای بیش از نیم میلیون مردم شهر
اصفهان! نام رویاروئی مردم با حکومت و همان ولایت فقیهی که مینویسید باید
طرد شود و لابد "راه توده" مخالف آن است، خیمه شب بازی است؟
به همان اندازه كه نویسندگان نامه مردم همانند
بقیه اپوزیسیون خارج كشور ایران از انتخابات مجلس پنجم هیچ درسی نگرفتند،
ما و مردم ما از این انتخابات بسیار آموختیم. پایان انتخابات مجلس پنجم
شروع دورانی نو و آغاز بلافاصله نبردی تازه بود: نبرد انتخابات دوره هفتم
ریاست جمهوری كه سرانجام آن به "حماسه دوم خرداد" شهرت یافت. مردم ما با
كوله بار درسها و آموختهها و دستاوردهای انتخابات مجلس پنجم به مصاف این
دوران و به استقبال این حماسه رفتند. فصل جدیدی در تاریخ كشور ما و انقلاب
ما آغاز شد كه آن را گام به گام با راه توده دنبال خواهیم كرد.
*
تصویر مقاله نامه مردم آنچنان كه در شماره 47 راه توده منتشرشده و پاسخ راه
توده به آن را كه بیش از یك پاسخ، بیان ضرورت یك شیوه نگاه به تحولات در
كشور ماست و امروز نیز ارزش خود را بطور كامل حفظ كرده است، در ادامه می
خوانید. ولی پیش از آن به توضیح راه توده درباره دلیل انتشار مقاله نامه
مردم باید توجه كرد كه بیان درک راه توده از شیوه حل مشكلات نظری پیشاروی
جنبش ماست، شیوه ای كه بنظر ما همچنان معتبر است:
"ما تصور میکنیم، بهترین شیوه عمل برای درک مسائل و ادعاها، ارائه اسناد،
انتشار توضیحات و سپس، واگذاری قضاوت به خوانندگان است. بر همین اساس و با
همین هدف، ما مجموعه دو اعلامیه انتخاباتی راه توده- ضرورت شرکت درانتخابات
مجلس پنجم- را در کنار مقاله اخیر نامه مردم منتشر میکنیم، و از نویسندگان
نامه مردم نیز تقاضائی مشابه داریم. چرا قضاوت را به همگان واگذار نکنیم؟
بگذار خوانندگان نامه مردم مستقیما بخوانند و بدانند چه میگذرد و
خوانندگان "راه توده" نیز بخوانند و بدانند چه میگذرد. این صادقانه ترین
شیوه دست یابی به حقیقت، تصحیح اشتباهات، فراهم ساختن امکان بحث همگانی
پیرامون تنظیم و تدقیق خط مشی و سیاست برای مجموعه حزب است. ما میگوئیم:
شاید این شیوه عمل، سرآغاز پایان پراکندگی سازمانی حزب و آغاز تجمع همه
نیروی کمی و کیفی حزب بشود! آن که مخالف است، هوای دیگری درسر دارد و به
همین دلیل نیز مطالبی از آن دست را مینویسد و یا اجازه انتشار میدهد که
در شماره 477 نامه مردم چاپ شد!
راه توده شماره 47 - اردیبهشت 1375
ستیز با "راه توده" راه به جائی نمی
برد!
واقعیت را باید پذیرفت!
نشریه "نامه مردم" در شماره 477 خود و در ادامه سلسله ستیزهای نوبتی برخی
نویسندگان آن با "راه توده"، در مطلبی تحت عنوان "وقتی نقشها روشن تر
میشود" اعلام موضع "راه توده" پیرامون ضرورت حضور در صحنه کارزار
انتخاباتی مجلس اسلامی را تفسیر و نقد کرده است.
ما پیرامون انتخابات اخیر، آگاهی و تعمیق جنبش آزادیخواهی مردم ایران،
افشای چهرههای پنهان در جمهوری اسلامی در جریان این کارزار، رویاروئی توده
مردم با حکومتی که رای آنها را باطل اعلام کرده است، نقش تاریخی مطبوعات
غیردولتی و یا نیمه حکومتی در جمهوری اسلامی و ضرورت دفاع از آنها و
سرانجام نادرستی تاکتیک "تحریم انتخابات" بسیار نوشته ایم و باز هم خواهیم
نوشت و از هر نوع گفتگو، تحلیل منطقی و مستدل پیرامون این مسائل، از آنجا
که به نظر ما مهم ترین مسائل روز جنبش آزادیخواهی مردم ایران است، استقبال
میکنیم. "راه توده" این آمادگی را بارها، چه به صورت شفاهی و چه در
نوشتههای خود اعلام داشته و هم چنان نیز بر آن پای میفشارد!
حال ببینیم آنها که از گفتگوی رو در رو پرهیز دارند، چگونه به مسائل اساسی
جنبش میپردازند و در تحلیل و تفسیر مواضع "راه توده" از کدام شیوه استفاده
میکنند.
برای دست یافتن سریع به مسائل گرهی و اساسی، ابتدا میبایست زنگارهای یک
نوشته را کنار زد و ما نیز با همین انگیزه، ابتدا از پرداختن به زنگارهای
مطلب منتشره در "نامه مردم"، که در زیر آنها را تنها بر میشماریم، صرف نظر
میکنیم.
زنگارها
نامه مردم از همان ابتدا و در عنوان انتخاب شده برای مقالهاش، از کشف
و افشای نقشی یاد میکند، که گویا "راه توده" برعهده دارد. اگر منظور از
این نقش، همان حضور در صحنه و ارائه تحلیلها و ارزیابیهای متفاوت با نامه
مردم از جامعه ایران باشد، ما آن را میپذیریم، اما اگر هدف مغشوش کردن بحث
اساسی و پاشیدن تخم نفاق و شبهه و تردید باشد، ما نه تنها با آن مخالفیم
بلکه معتقدیم از آنجا که در مهاجرت اخیر این شیوه عمل و نگرش- چه در عرصه
نظری و چه در عرصه تشکیلاتی- ضربات سنگینی به حزب ما زد، باید با آن مقابله
کرد و اصولا یکی از انگیزههای حضور در صحنه "راه توده" نیز همین نکته است!
بنابراین اگر حرف و استدلالی برای بیان وجود داشته باشد، به این نوع عنوان
سازیها هیچ نیازی نیست!
نویسنده مطلب "نامه مردم"، از کسانی که بیش و کم سه و حتی چهار دهه از عمر
خود را در حزب توده ایران سپری کردهاند این گونه یاد میکند:
"نشریه ضد حزبی" (که لابد معیار، عدم پذیرش آن مطالبی است که در "نامه
مردم" منتشر میشود و یا عدم تائید تصمیمات غیراساسنامهای و خلاف عرف
تشکیلاتی است، که در سالهای اخیر و در مهاجرت سازمان داده شده است)
"کشف بزرگ" راه توده!
"شاه بیت" اعلامیه راه توده!
"ادعاهای فریبکارانه" راه توده
"ماهیت فرصت طلبانه" راه توده
"دست اندرکاران" راه توده
"تغییر مواضع در جهت وزش باد" راه توده
"برخوردهای فرصت طلبانه" راه توده
"مقابله با حزب" راه توده
"بهانهها و شگردها"ی راه توده
"هدفهای پنهان در پشت شعارها"ی راه توده (که البته به این اهداف اشارهای
نشده است)
......
نادرست نویسیها
نویسنده "نامه مردم" در مقاله 75 سطری خود (دو ستون صفحه A4) که 24 تا
25 خط آن به یکی از مصاحبههای حجت الاسلام محتشمی با نشریه "امید" در
تهران اختصاص دارد و با نقل جملاتی از هم گسیخته و بی ارتباط با مقدمه و
موخره مطالب گذشته راه توده و یا اعلامیه انتخاباتی راه توده، ادعاهائی را
مطرح میکند، که به نظر ما، این خود نمونهای است از شیوه گریز از بحث و
گفتگوی سالم و پرهیز از برخورد صادقانه به نظرات و دیدگاه ها! به چند نمونه
توجه کنیم:
- راه توده، در ادامه همین "فوق العاده" (اشاره به فوق العاده انتخاباتی
است) ضمن برشمردن "پیروزی های" اخیر جنبش مردمی که از جمله شامل ورود
طرفداران و دختر هاشمی رفسنجانی به صحنه "انتخاباتی" با "شعار دفاع از
آزادیهای موجود(!!) و تاکید بر ضرورت برقراری عدالت اجتماعی در عرصه
اقتصادی" است، به "همه تودهای ها- به ویژه آنها که در داخل کشور حضور
دارند توصیه" میکند: در جهت سیاست و مشی اعلام شده در بالا بر فعالیت خود
بیافزایند..."
* باید از نویسنده این مقاله خواست، تا با صراحت و با نقل کامل آن بخش از
فوقالعاده که مورد نظرش است، بنویسد، در کجای آن فوق العاده، راه توده
نوشته است ورود طرفداران و دختر هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخاباتی، از جمله
پیروزیهای اخیر جنبش مردمی بوده است!
نویسنده "نامه مردم" دو علامت بی زبان "!!" هم در مقابل "آزادیهای موجود"
قرار داده است. به نظر ما همین دو "علامت" گویاتر از هر تحلیل و تفسیر
دیگری، پیرامون درک نویسنده مطلب از اوضاع ایران است! این دو علامت، یعنی
"!" معمولا برای توجه و یا "تعجب" به کار برده میشود، که در مقاله نویسنده
مردم هر دو معنا را با هم دارد. یعنی توجه توام با تعجب.
بدین ترتیب، نویسنده که ظاهرا صلاح خود ندانسته آزادیهای موجود و محدود
کنونی در جمهوری اسلامی را منکر شود، فعلا با همین اشاره آن را انکار کرده
است، تا بعدها چه پیش آید! دلیل این انکار و تعجب هم روشن است:
اگر نویسنده آزادیهای محدود و موجود در جمهوری اسلامی را تائید کند، آن
وقت مشی "راه توده" را تائید کرده است و دفاع از شعار تاکتیکی "جبهه ضد
دیکتاتوری" معنی خودش را از دست میدهد و باید در کنار "راه توده" در جهت
دفاع از این آزادیها و تلاش برای گسترش آنها گام بردارد.
البته، کار در اینجا نیز خاتمه نمی یابد، زیرا وقتی شعار "دفاع از
آزادیهای موجود" و "جبهه آزادی" مطرح شد، شعار و جبهه غیرطبقاتی و مذهبی
"ضد ولایت فقیه" باید کنار گذاشته شود. در این صورت، باید وارد صحنه شد و
در کنار جنبش مردم، به مقابله واقعی با ارتجاع، ساختار ولایتی آن، مقابله
با زمینههای سرکوب آزادیهای محدود کنونی، جلوگیری از برقراری دیکتاتوری
بورژوازی مذهبی- تجاری وابسته، افشای ماهیت طبقاتی حکومت و جناحهای حاضر
در آن، تشریح مواضع پیرامونیان مذهبی حکومت، آگاه سازی عمومی از توطئههای
امپریالیسم امریکا و متحدان طبقاتی بالقوه و بالفعل آن در جمهوری اسلامی
و... پرداخت. و در همین مسیر، از هر نوع شکافی در ائتلاف حکومت مجری برنامه
اقتصادی- امپریالیستی "تعدیل اقتصادی" به سود تضعیف این برنامه و کنار زدن
مجریان متعهد به آن استقبال کرد و برای حفظ آزادیهای محدود کنونی مطبوعات،
در جهت تعمیق باز هم بیشتر آگاهی عمومی از واقعیات کوشید. همان آزادی هائی
که نویسنده "نامه مردم" از آن یا بی اطلاع است و یا اصولا بدان اعتقادی
ندارد. در غیراین صورت چگونه میتوان، جان سختی ارتجاع حکومتی را برای
دستیابی به قدرت کامل و همه جانبه در جمهوری اسلامی و شکستن قلمها و بستن
چاپخانهها و پیامدهای جنایتکارانه آن را منکر شد؟ تمام دعوائی که هم اکنون
در ایران جریان دارد و تحت عنوان عوام فریبانه "مبارزه با لیبرالیسم"
سازمان داده شده است، برسر همین سنگر است. ما چگونه میتوانیم چشم خودمان
را بر رقص مرگی که نویسندگان مطبوعات داخل کشور بر سر شمشیر ارتجاع حکومتی
میکنند ببندیم. این چشم بستن، یعنی مشی توده ای؟ و هر کس که خواست چشمش را
باز کند "ضد حزبی" است؟
این استراتژی، تاکتیکهای عملی خود را هم طلب میکند. در این صورت، باید از
فرصت هائی نظیر انتخابات اخیر مجلس نیز سود برد و حتی اگر اعتقادی عمیق و
عملی هم نسبت به "طرد ولایت فقیه" و تغییرات اساسی وجود داشته باشد، در
کنار مردم، به همان روحانیون حکومتی و ارتجاعی رای نداد که استخوانبندی
"ولایت فقیه" را تشکیل میدهند. اسخوانبندی که به نظر ما در جریان مرحله
اول انتخابات مجلس اسلامی، با رای مستقیم مردم شکست! به نویسنده "نامه
مردم"، اگر واقعا در جستجوی حقیقت باشد، باید توصیه کرد، در باره همین
استدلال اخیر ما، اخبار مربوط به انتخابات را در شمارههای 46 و 47 و دو
فوق العاده 15 و 16 "راه توده" یک بار دیگر، با دقت و با هدف درک شرایط
ایران مطالعه کند. نطق رهبر جمهوری اسلامی (علی خامنه ای)، مصاحبههای "حاج
بادامچیان" مشاور قوه قضائیه و عضو ارشد هیات بررسی تخلفات مطبوعاتی، "حاج
حبیب الله عسکراولادی" رهبر حزب سراسری موتلفه اسلامی، مصاحبههای حجج
اسلام "رازینی" (عضو هیات مامور قتل عام زندانیان سیاسی و رئیس کنونی
دادگستری تهران) و دهها مصاحبه و گفتگو و خبر پیرامون چهرههای از انظار
دور مانده، اما صاحب قدرت در جمهوری اسلامی را که در جریان کارزار
انتخاباتی در مطبوعات داخل کشور منعکس شد، با دقت بخواند. پس از این کنکاش،
اگر از سر صداقت باشد، ما تردید نداریم، در کوتاهترین فرصت، همان نتایجی
به دست میآید که راه توده بدان اعتقاد دارد. منطق و استدلال، هیچ نیازی به
اتهام و ردیابی و پرخاشهای ناپسند و... ندارد!
ما با کدام حق و بر اساس کدام بینش علمی و سابقه و شناخت توده ای،
میتوانیم چشم خودمان را بر نقش امروز نشریات داخل کشور ببندیم و برخی
تشکلهای سیاسی- مذهبی را که امروز نقشی تاریخی در ایران ایفا میکنند و
برای آگاهی، بسیج و مقابله با دیکتاتوری مطلق ارتجاع مذهبی و بورژوازی
تجاری وابسته، از جان خود مایه گذاشتهاند، دعوت به پذیرش شعارهای مهاجرت
زده، دور از واقعیات ایران کنیم؟ چرا نباید پنبهها را از گوشها بیرون
آورد؟ چرا بر نقار و جدائی آن قدر پافشاری میکنید، تا بسیاری از
استدلالها و اشارههای مستقیم، که ما فکر میکنیم باید به گوش توده ایها
برسد، سر از صفحات "راه توده" در آورد؟ چرا فریاد صادقانه این جمع تودهای
را که حزبشان را دوست دارند و حاضر نیستند با آینده آن بازی کنند،
نمیشنوید؟
- نویسنده "نامه مردم" مینویسد: "گروه رفسنجانی و شرکا... تنها با صدور
اعلامیه (اشاره به فوق العاده انتخاباتی راه توده) تطهیر میشوند و مردم و
نیروهای مترقی باید برای دفاع از آنان وارد صحنه شوند!؟"
* راه توده نوشت: برای دفاع از رفسنجانی و شرکا، وارد صحنه شوید؟ این یعنی
صداقت و تلاش برای درک نظرات؟ ما نوشتیم از رفسنجانی دفاع کنید" و یا
نوشتیم:
"... ضمن تاکید بر ادامه سیاست حزب توده ایران مبنی بر "ائتلاف" و "اتحاد"
با همه احزاب و سازمانهای طرفدار جنبش آزادیخواهی مردم ایران (با هر شعار
و سیاست مستقلی که حق طبیعی هر تشکل سیاسی است)، ما اعتقاد داریم، در لحظه
کنونی و برای شکستن رای ارتجاعی ترین جناح بندی حکومتی (رسالت- موتلفه
اسلامی- روحانیت مبارزه- حجتیه) باید به سود دو گروهبندی و لیست انتخاباتی
فعالیت خود را تشدید کرد:
1- سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در دوران اخیر فعالیت خود، بر ضرورت
آزادیها و برابری آن با عدالت اجتماعی تاکید دارد، و لیست انتخاباتی آنها
که رسما با دو تشکل دیگر، یعنی "جامعه اسلامی مدرسین دانشگاه ها" و "جامعه
اسلامی معلمین" ائتلاف است.
2- گروهبندی "کارگزاران" که با تاکید بر دفاع از آزادیهای موجود و گسترش
آنها و تاکید بر بازگشت به سیاست اقتصادی "عدالت اجتماعی" عملا صف خود را
از متحدان سالهای اخیر دولت ائتلافی، برای اجرای برنامه "تعدیل اقتصادی"
جدا میکند. ما به همه تودهای ها- به ویژه آنها که در داخل کشور حضور
دارند- توصیه میکنیم، در جهت سیاست و مشی اعلام شده در بالا، بر فعالیت
خود بیافزایند و با همه توان خویش برای انزوای ارتجاع و شکستن رای آن، به
سود "جنبش آزادیخواهی مردم ایران" وارد صحنه شوند."
این ارزیابی و تحلیل، (که عینا از فوقالعاده راه توده و مورد نظر نویسنده
نامه مردم نقل شد) یعنی به نفع رفسنجانی و شرکاء وارد صحنه شوید؟ حقایق و
رویدادهای مربوط به دو مرحله انتخابات مجلس اسلامی، کدام صحنه را در برابر
ما قرار داده است؟ به گزارش مربوط به حوادث اصفهان، تهران، ملایر، شیراز
و... مراجعه کنید، تا تحلیل "راه توده" بیشتر درک شود!
مقاله نویس "نامه مردم" در تلاش برای انکار جناحبندیها در جمهوری اسلامی،
به نقل از حجت الاسلام محتشمی و در تائید همکاری رفسنجانی با رسالتیها
جملهای را نقل کرده است. هیچ خواننده راه تودهای را نمی توان پیدا کرد که
بتواند منکر تلاش پیگیر راه توده در افشای سیاست "تعدیل اقتصادی"، تشریع
ابعاد لیبرالیسم اقتصادی امپریالیسم امریکا و نقش دولت ائتلافی هاشمی
رفسنجانی و رسالتیها شود، اما با خودمان صادق باشیم! نقل همین جمله از
محتشمی به معنای پذیرش جناح بندیها در جمهوری اسلامی و تائید نظرات یک
جناح در افشای جناح دیگر نیست؟
مقاله نویس "نامه مردم" نام انتخابات اخیر را گذاشته است "خیمه شب بازی"!
ما میپرسیم این "خیمه شب بازی" به چه قیمتی برای جمهوری اسلامی تمام شده
است؟ به قیمت ابطال رای بیش از نیم میلیون مردم شهر اصفهان! نام رویاروئی
مردم با حکومت و همان ولایت فقیهی که مینویسید باید طرد شود و لابد "راه
توده" مخالف آن است، خیمه شب بازی است؟
مقاله نویس "نامه مردم" مینویسد: "راه توده... تحریم خیمه شب بازی
انتخابات رژیم توسط حزب توده ایران و سازمان فدائیان خلق ایران را "منطبق
با مشی راست ترین جناحهای اپوزیسیون در خارج از کشور" ارزیابی میکند."
راه توده از این ارزیابی دفاع میکند و برای بیشتر باز شدن چشم و گوشها،
از آخرین سرمقاله کیهان لندن (6 اردیبهشت 75) و به قلم سردبیر این هفته
نامه "هوشنگ وزیری"، این جمله تاریخی را عینا نقل میکند:
"... برخی کسانی که نام "مخالف خوان" رژیم به خود نهاده اند، این اندرز
تاکتیکی را به دیگر مخالفان میدهند که مساله ولایت فقیه را "عمده" نکنند؛
اینان پاسخ اندرز خود را از شیوه برگزاری پنجمین دوره انتخابات مجلس شورای
اسلامی گرفتهاند. از اینان میپرسیم آیا یک بار خطاب به زمامداران جمهوری
اسلامی گفتهاند که مساله فلسطین و اصولا نزاع اعراب – اسرائیل را در سیاست
خارجی ایران "عمده" نکنند؟..."
مقاله نویس "نامه مردم" مینویسد" تنها کسانی که مردم را به شرکت در این
خیمه شب بازی تشویق میکردند، جز سردمداران ارتجاع و استبداد، طیف رنگارنگ
کسانی بودند که به دلائل گوناگون در راه تقویت و انسجام رژیم دیکتاتوری
حاکم (چه آگاه و چه نا آگاه) گام بر میدارند."
صرف نظر از این که چه کسی "آگاه" و چه کسی نا "آگاه" است، باید از نویسنده
این جملات سئوال شود، که شما پاسخ مردمی را که در انتخابات شرکت کردند چه
میدهید؟ از جنبش مردم اصفهان برای دفاع از آراء شان چه دارید بگوئید؟ این
برخورد با طیف "چپ مذهبی"، و آن برخورد خشن و نسنجیده با بخش دیگری از طیف
نیروهای مذهبی، که در پاسخ به "نهضت آزادی ایران" در نامه مردم 475 و در
آستانه انتخابات و تشدید فشار حکومت علیه این حزب منتشر شده است، به سود
کیست؟ پاسخ این مطالبی که به نام ارگان مرکزی حزب نوشته میشود، چه کسی
خواهد داد. اینها سند است که با سیاه روی سفید نوشته میشود. شاید اکنون و
در مهاجرت، کسی را با کسی کاری نباشد، اما یادمان باشد، که هنوز چند جمله
از یک مقاله در سالهای ملی شدن نفت را در برابر ما میگذارند و پاسخش را
میخواهند. ما هنوز و علیرغم همه توضیحات حزب ما و حتی اعتراف به چپ روی در
یک دوره بسیار کوتاه در زمان دکتر مصدق، هر بار که با ملیون ایران وارد
گفتگو میشویم، آن چند شماره روزنامه "رهبر" را که در آن مشی چپ روانه در
ستیز با دکتر مصدق غلبه یافته بود، در برابر ما میگذارند. ما وقتی نسبت به
نام ارگان مرکزی حزب "نامه مردم" از خود حساسیت نشان میدهیم، برخاسته از
همین واقعیات است. وقتی مینویسیم از مشی و سیاست "نامه مردم" فاصله باید
گرفت، بقای حزب و تضمین آینده آن را میخواهیم.
نویسنده مقاله "نامه مردم" مینویسد: "... در جریان انتخابات مجلس شورای
اسلامی نیز به سیاق معمول این نشریه(راه توده)، ابتدا در تائید فراخوان حزب
ملت ایران، اعلامیهای در تحریم انتخابات صادر کرد و سپس با گذشت دو سه
هفته در پاسخ به فراخوان آقای ابراهیم یزدی اطلاعیهای در دفاع از شرکت در
انتخابات منتشر کرد!"
* ما از این نویسنده تقاضا میکنیم، در "نامه مردم" و برای اطلاع همگان،
بنویسد منظورش کدام اطلاعیه و فراخوان است! زیرا ما تمام دوره دوم "راه
توده" را ورق زدیم و چنین اطلاعیه را نیافتیم! اگر منظور انتشار اخبار و
نظرات احزاب و سازمانهای سیاسی، از جمله نهضت آزادی ایران و حزب ملت ایران
است، که انتشار اخبار این و آن به معنای تائید این مشی و یا آن مشی نیست،
بلکه هدف آشنایی خوانندگان با دیدگاهها و نظرات مختلف و گوناگون
سازمانهای سیاسی است.
بهر حال، راه توده نه تنها اطلاعیه و فوق العاده و فراخوان در مورد حمایت
از تحریم انتخابات حزب ملت ایران و یا تائید شرکت در انتخابات از سوی نهضت
آزادی نداده، بلکه اصولا حزب ملت ایران تا آخرین لحظه و حتی در آستانه
مرحله دوم انتخابات نیز از به کار بردن کلمه "تحریم" اجتناب کرد و از موضع
برهم زدن انتخابات و اسامی و الفاظ دیگری استفاده کرد، نهضت آزادی ایران
هم- تا آنجا که ما اطلاع داریم- فراخوان برای شرکت در انتخابات نداده است،
بلکه ارزیابی و تحلیل مستقل خود را از اوضاع ایران داشته و آن را نیز اعلام
داشته است.
ما نمی دانیم این اخبار و اطلاعات به کدام منابع انتشاراتی متکی است! اما
میدانیم که در همین "نامه مردم" و در ارتباط با احزاب ملی مذهبی- از جمله
نهضت آزادی ایران- مطالبی انتشار یافته است که با نوشتههای اخیر و مورد
بررسی ما، به کلی تفاوت دارد!
اما آن چه مربوط به مشی "راه توده" است! ما از چندین ماه پیش از آغاز
بحثهای مربوط به "انتخابات" و "انتخابات آزاد"، نوشتیم که تلاش و کوشش
برای کسب و گسترش آزادیها، در شرایط کنونی مقدم بر انتخابات آزاد است. در
دیدار هیات نمایندگی راه توده با رهبر حزب ملت ایران "داریوش فروهر" نیز،
ما با سیاست "اتحاد برای تحریم انتخابات" موافقت نکردیم و گفتیم که این نوع
اتحادها در چارچوب یک حادثه و موقعیت باقی میماند و بازگو کننده یک دوران
از جنبش نیست و به همین دلیل ما تصور میکنیم، این اتحاد تحت عنوان "آزادی"
و یا "مردم سالاری" و یا هر نام دیگری که این مفهوم را با خود داشته باشد،
باید تشکیل شود. مشروح گزارش این دیدار و مصاحبهای که با شخص "داریوش
فروهر" نیز صورت گرفت، در "راه توده" شماره 43 چاپ شد. در همین مصاحبه و
گزارش دیدار نیز مواضع راه توده در مخالفت با تحریم انتخابات انکار ناپذیر
است، بنابراین ما نمی دانیم این خلاف نویسی، متکی به چه انگیزه و یا مستند
به کدام اسناد است که ما از آنها اطلاع نداریم!
نویسنده "نامه مردم" مینویسد، که ما رفسنجانی را چهرهای انقلابی معرفی
کرده ایم. لطفا بنویسد کجا؟ در کدام شماره راه توده؟
ما تصور میکنیم، بهترین شیوه عمل برای درک مسائل و ادعاها، ارائه اسناد،
انتشار توضیحات و سپس، واگذاری قضاوت به خوانندگان است. بر همین اساس و با
همین هدف، ما مجموعه دو اعلامیه انتخاباتی راه توده را در کنار مقاله اخیر
نامه مردم منتشر میکنیم، و از نویسندگان نامه مردم نیز تقاضائی مشابه
داریم. چرا قضاوت را به همگان واگذار نکنیم؟ بگذار خوانندگان نامه مردم
مستقیما بخوانند و بدانند چه میگذرد و خوانندگان "راه توده" نیز بخوانند و
بدانند چه میگذرد. این صادقانه ترین شیوه دست یابی به حقیقت، تصحیح
اشتباهات، فراهم ساختن امکان بحث همگانی پیرامون تنظیم و تدقیق خط مشی و
سیاست برای مجموعه حزب است؟ ما میگوئیم: شاید این شیوه عمل، سرآغاز پایان
پراکندگی سازمانی حزب و آغاز تجمع همه نیروی کمی و کیفی حزب بشود! آن که
مخالف است، هوای دیگری درسر دارد و به همین دلیل نیز مطالبی از آن دست را
مینویسد و یا اجازه انتشار میدهد که در شماره 477 نامه مردم چاپ شد!
متن این مقاله را به نقل از راه توده شماره 47- سال 1375 می توانید از
اینجا ملاحظه کنید.
راه توده 279 16.08.2010