مرور
راه توده
دیدار هیات سردبیری راه توده
با داریوش و پروانه فروهر
دکتر ابراهیم یزدی و دکتر پیمان
رشد همگرائی سیاسی، میان احزاب سیاسی شناخته شده ایران، پس از انتخابات مجلس پنجم، شاید از انگیزه های مهم در دستور کار قرار گرفتن قتل های زنجیره ای بود. داریوش فروهر و همسرش پروانه فروهر پس از بازگشت از آلمان به ایران، به قتل رسیدند. این همگرائی، پس از حوادث و رویدادهای خونین دهه اول جمهوری اسلامی، یک فراز نوین سیاسی را در ایران نوید می داد و ارتجاع حاکم، که هنوز سرمست از قتل عام سیاسی 1367 بود، وحشت زده از رشد این همگرائی، دیدارهای نوبتی در تهران و... دست به کار جنایاتی شد که از تاریخ جمهوری اسلامی پاک نشدنی است.
در آستانه انتخابات مجلس پنجم و در ماههای پس
از آن، راه توده با بهره گیری از شرایط و فضایی که این انتخابات در کشور
گشود، به یک سلسله دیدارها و گفتگوها و مصاحبه و مذاکرات با رهبران احزاب
ملی و مذهبی داخل کشور دست زد. از جمله مهمترین آنها، دیدار و گفتگوهای
جداگانه با زنده یادان پروانه و داریوش فروهر - رهبران حزب ملت ایران - و
همچنین مصاحبه، دیدار با دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران و
همچنین دکتر پیمان رهبر جنبش مسلمانان مبارز بود. این دیدارها به تناوب و
در فاصله پیش و پس از انتخابات مجلس پنجم در شهرهای مختلف آلمان صورت گرفت.
دیدار با داریوش فروهر پیش از انتخابات و در چارچوب ارزیابی اوضاع کشور و
نحوه برخورد با انتخابات مجلس پنجم و دیدار با پروانه فروهر و دکتر ابراهیم
یزدی و دکتر پیمان پس از برگزاری انتخابات و بر محور ارزیابی نتایج و
دستاوردها و کمبودهای آن قرار داشت. خلاصهای از نتایج این دیدارها و
گفتگوها در شمارههای 43 ، 44 ، 49 و 50 راه توده منتشر شده است. در این
دیدارها راه توده ضمن بیان ارزیابی خود از اوضاع کشور ضمنا برای نزدیک کردن
دیدگاههای نیروهای ملی و ملی- مذهبی و همچنین میان حزب ملت ایران و نهضت
آزادی ایران نیز تلاشهایی در حد توان خود انجام داد که دستاوردهای مثبتی
نیز داشت. دستاوردهایی که با قتل فاجعه بار داریوش و پروانه فروهر به فرجام
نهایی نرسید.
در شماره 43 راه توده در مورد دیدار با داریوش فروهر میخوانیم:
"داریوش فروهر (رهبر حزب ملت ایران)، در پی دو عمل جراحی دشوار که در کشور
آلمان بر روی ستون فقرات وی انجام شد، به ایران بازگشت. در دورانی که
داریوش فروهر در خارج از ایران بود، فراخوان حزب ملت ایران برای تشکیل یک
جبهه فراگیر، با هدف "برقراری مردم سالاری" در ایران پشنهاد شد. راه توده
علاوه بر دیدار و گفتگو با داریوش فروهر پیرامون اوضاع ایران و بررسی
جنبههای اجرایی تشکیل جبهه پیشنهادی، یک مصاحبه اختصاصی (مطبوعاتی) نیز با
وی انجام داد."
داریوش فروهر در مورد فراخوان جبهه مردم سالاری گفت:
"این فراخوان از سوی دبیرخانه حزب ملت ایران، با تصمیم شورای مرکزی حزب،
هنگامی اعلام شد، که من به لحاظ بیماری در خارج از کشور بودم . تا آنجا که
میدانم در درون ایران هواداران این طرز فکر تکاپوهای گستردهای را در
هفتههای گذشته برای جلب پشتیبانی داشتهاند. در بیرون از کشور هم
نمایندگان حزب ملت ایران و همچنین خود من با سایر سازمانهای سیاسی، بخصوص
و بیشتر با سازمانهای چپگرا، که بیشتر از دیگر سازمانها از این تفکر
پشتیبانی کردند، نشستهایی داشتهام و امیدوارم که این کار به نتیجه برسد.
متاسفانه به علت فشارهای چند ساله گذشته، سازمانهای سیاسی داخل کشور بسیار
محدود شدهاند و شاید آن فراگیری لازم را نداشته باشند. این تشکل جدید بر
جنبش خواستار مردم سالاری در ایران تکیه دارد و شاید جبهه اش هم بخواهد
همان نام را داشته باشد، ولی از سوی رهبری حزب ما هیچ تعصبی درباره نام
وجود ندارد. میتوان نام آن را جبهه آزادیخواهی گذاشت."
هیئت نمایندگی راه توده نیز در این دیدار پیرامون مخلوط کردن جدایی دین از سیاست با جدایی دین از دولت که در آن زمان وسیعا رایج بود تاکید کرد:
"بحث مربوط به دین، سیاست و دولت بسیار حساس شده است. با توجه به بافت
مذهبی جامعه، ما خودمان طرفدار هرچه سیاسی تر شدن مردم و تودهای تر شدن
جنبش هستیم و اصولا اعتقاد داریم که در سالهای پس از پیروزی انقلاب، دین و
باورهای مذهبی مردم با سیاست درآمیخته است و به همین دلیل حضور سیاسی
نیروهای وسیع و تودهای مردم مذهبی را در جامعه مثبت ارزیابی میکنیم. با
توجه به بافت فرهنگی – سیاسی جامعه، ما بدین طریق از مشارکت سیاسی فعال
تودههای وسیع مردم ایران در سرنوشت کشور دفاع میکنیم و معتقدیم، تعمیق
آگاهی بیشتر بینش تودههای وسیع مردم به سود منافع ملی کشور است. بهمین
دلیل نیز در کنار دفاع از ضرورت آزادی همه احزاب سیاسی، از آزادی احزاب
سیاسی با اندیشههای مذهبی نیز دفاع میکنیم."
داریوش فروهر:
"ما اعتقاد به حذف نیروهای مذهبی از صحنه سیاسی کشور نداریم. من اگر صحبت
از جدایی دین و دولت از یکدیگر میکنم، نظرم این نیست که روحانیون و
نیروهای مذهبی حذف بشوند، بلکه آنها هم میتوانند بدون داشتن امتیازی نسبت
به سایر نیروها در پیکار سلطه ستیزانه و آزادیخواهانه مردم ایران سهم
خودشان را داشته باشند. اگر مردم به آنها رای دادند، بر کرسی قدرت بنشینند.
بنابراین، حزب ملت ایران در این مورد هم از اصول مردم سالاری پیروی
میکند."
داریوش فروهر همچنین در زمینه دیدگاههای اقتصادی حزب ملت ایران گفت:
"ما حزبی هستیم خواستار عدالت همگانی، دخالت دولت در سازندگی کشور. نسخه
پیچیهای بخش خصوصی و اقتصاد بازار، که در واقع یک عده دلال و اختلاس گر
مجری آن شده اند، به درد کشور ما نمی خورد. اینها، پشت شعار اقتصاد آزاد
پنهان شدهاند و مملکت را غارت کردهاند. غارت کشور، دلال بازی و بازگذاشتن
درهای مملکت برای آنکه قدرتهای بزرگ بیایند و هرگونه مملکت را به تاراج
ببرند و سهمی هم به آقایان بدهند، نامش اداره اقتصادی کشور نیست."
بدنبال دیدار با داریوش فروهر در بهمن ماه 1374 راه توده یک گفتگوی تلفنی
با دکتر ابراهیم یزدی نظر وی درباره انتخابات و نزدیکی نیروهای سیاسی داخل
به یکدیگر را جویا شد. دکتر ابراهیم یزدی در این گفتگو در پاسخ به تاکید
راه توده بر ضرورت شرکت در کارزارهای انتخاباتی از جمله گفت:
"دو سیاست درباره انتخابات مجلس وجود دارد، یک سیاست میگوید، تحریم کنیم و
کنار بکشیم. یک سیاست میگوید، با تمام قدرت از موقعیت استفاده کرده و
حاکمیت را به عقب نشینی وادار کنیم. نهضت آزادی از سیاست دوم پیروی
میکند...
بحث بر سر این نیست که عدهای به مجلس راه یابند و یا نیابند، بحث بر سر
احقاق حقوق مردم ایران برای کاندیدا شدن و اختیاری است، که نسبت به رای خود
داشته باشند.
نهضت آزادی ایران، جنبش مسلمانان مبارز و جمعی از برگزیدگان احزاب و
سازمانهای سیاسی ایران، در حال حاضر سرگرم تبادل نظر و گفتگو برای دستیابی
به یک وحدت نظر، بمنظور اعلام لیست مشترکی از "کاندیداهای مستقل" هستند.
این لیست منتشر خواهد شد."
(راه توده 44 – بهمن 1374)
چند ماه پس از برگزاری انتخابات، در تیرماه 1375 راه توده با زنده یاد پروانه فروهر که از امریکا بازگشته و در تدارک بازگشت به ایران از طریق شهر فرانکفورت آلمان بود یدار کرد. در این دیدار که نتیجه و گفتگوی حاصل از آن در شماره 49 تیرماه 1375 راه توده منتشر شده، خانم فروهر دیدگاههای مثبت و دقیقی را در مورد مسایل و مشکلات زنان ایران مطرح کرد. وی از جمله گفت:
"این که همه مشکلات زنان ایران در چادر و حجاب خلاصه کردهاند یک اشتباه
است. هیچ وقت زنان ایران در سالهای پیش از انقلاب تا این اندازه سیاسی
نبودهاند که حالا هستند و یا هرگز تا این حد وسیع دربرابر پایمال کنندگان
حقوق انسانی، که زنان هم جزیی از آن هستند، نایستاده بودند که حالا
ایستادهاند. مشکل اساسی زنان چادر و حجاب نیست. این اتفاقا سوژه ایست که
خود حکومت هم برای گمراه کردن جنبش مردم و جنبش زنان برای دستیابی به حقوق
حقه شان، به آن دامن میزند، تا مسیر اصلی مبارزه را عوض کند. شما ببینید
هر وقت که حکومت با یک دشواری بسیار مهم سیاسی روبرو میشود، که یک طرف آن
مردم و طرف دیگر حکومت قرار دارد، فورا مسئله حجاب را در کشور به یک مسئله
اجتماعی تبدیل میکند، تا اصل موضوع گم شود. دستههای فشار و یورش و حمله
در خیابانها به راه میافتند و از حجاب دفاع میکنند...
"انتخابات اخیر نشان داد، آن بخشی از زنان که در انتخابات شرکت کردند چقدر
آگاهانه دربرابر حکومت ایستادند و حکومت را مجبور به عکس العملهایی کردند
(ابطال انتخابات) که دستشان را بیش از گذشته برای مردم باز کرد. البته بخشی
هم شرکت نکردند و به این شکل مخالفت خود را نشان دادند."
زنده یاد پروانه فروهر درباره مراسم بزرگداشت درگذشت سیاوش کسرایی در تهران
نیز به راه توده گفت:
"خیلیها بودند. من هم بودم. داریوش در صف نخست بود. خیلی از چهرههای آشنا
و درد کشیده حضور داشتند و این برای همه ما خیلی جالب بود. چون به هر حال
تعقل خاطرههای کسرایی برای هیچکس پنهان نبود. اما همه او را شاعر خودشان
میدانستند. آقای عمویی هم بود. وقتی "حاج بخشی" بلند گو را از دست سید پیر
روضه خوان گرفت و شروع کرد به چرت و پرت گویی، دو نفر از دو سوی مجلس بلند
شدند و با این جمله "که ما برای شنیدن این حرفها اینجا نیامده ایم" سالن را
ترک کردند، داریوش از یک طرف سالن و آقای عمویی از سوی دیگر مجلس ختم!
کسرایی برای همه مردم ایران شاعر بود، برای ایران شاعر بود. شعری دارد، که
در آن ایران را به یک باغ تشبیه میکند و مرتب تکرار میکند "باغ من". هر
وقت دلم برای ایران میسوزد، این شعر سیاوش را زمزمه میکنم. خیلی حیف شد،
خیلی زود رفت، ماها واقعا وقتی این خبر را شنیدیم با تمام وجودمان متاثر
شدیم. او متعلق به نسلی بود که داریوش و من هم از آن نسل هستیم. سالهای
بسیاری را همه ما زیر یک سقف و یک آسمان تیره گذارانده بودیم. من و داریوش
خاطرات زیادی از او داریم."
یاد همه شان گرامی باد!
دیدارو گفتگو با دکتر ابراهیم یزدی
دیدار با دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران نیز تحت تاثیر فضای
ناشی از پیامدهای انتخابات مجلس پنجم قرار داشت. به نوشته راه توده شماره
50 چاپی به تاریخ 1375محور این دیدار و گفتگو بر مبنای مسایل زیر قرار
داشت:
1- ارزیابی نتایج بدست آمده از انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی؛ 2- تاثیر
نتایج واقعی این انتخابات بر روند حوادث آینده؛ 3- انعکاس نتایج
غافلگیرکننده مرحله اول انتخابات در مجموعه حکومت و اپوزیسیون آن در داخل
کشور؛ 4- دستاوردهای نهضت آزادی ایران در سیاست شرکت در انتخابات؛ 5- رشد
واقع بینیها در اپوزیسیون خارج از کشور؛ 6- زمینههای موجود برای شرکت در
انتخابات میان دورهای و انتخابات ریاست جمهوری؛ 7- تغییر آرایش نیروهای
سیاسی در حکومت، پیرامون و خارج از آن؛ 8- تحولاتی که در سالهای اخیر در
صفوف مبارزان و سیاسیون داخل کشور بوقوع پیوسته و برخی جابجاییهای اخیر در
صفوف آنها را موجب شده است؛ 9- موقعیت گرایشهای چپ در ایران امروز؛ 11-
ضرورت پایان بخشیدن به موانع تبلیغاتی مخالفان رایزنی، اتحاد و همکاری با
جریانات چپ ایران؛ 12- زمینههای پایان بخشیدن به برخی اختلاف دیدگاهها در
میان نیروهای ملی و ملی- مذهبی مستقر در داخل کشور."
در این دیدار هیئت نمایندگی راه توده از جمله تاکید کرد:
"صحنه سازیها، فشار به مردم، تشدید جو رعب و وحشت، که در فاصله دو مرحله
انتخابات در ایران شروع شد، همچنان جریان دارد. منظورمان همان مبارزه با
"لیبرالیسم" یا در حقیقت مبارزه با جنبش رو به رشد ازادیخواهی است که به
نظر ما حکومت چون نمی تواند مستقیما آن را عنوان کند، پشت شعار مبارزه با
لیبرالیسم پنهان شده است. این در حالیست که خود حکومت در این سالها مدافع و
مجری لیبرالیسم اقتصاد سرمایهداری بوده و هست. بخش دیگر این کارزار، که
انحصار طلبان قشری در حکومت خیال دارند آن را تا پایان انتخابات
ریاستجمهوری ادامه دهند، همان مبارزه برای اسلامی کردن دانشگاهها و یا
در حقیقت مقابله با جنبش دانشجویی برای آزادیخواهی و عدالت طلبی است.
جلوگیری از تحرک دانشجویان در طی دو انتخابات پیش رو، هدف تمام صحنه
آفرینیهای اخیر برای باصطلاح انقلاب فرهنگی در دانشگاهها و تصفیه اسلامی
انهاست."
دکتریزدی در این دیدار از جمله گفت:
"انتخابات اخیر یک حادثه بزرگ بود و بسیاری را غافلگیر کرد. فرق نمی کند هم
در دستگاه حکومتی و هم در میان منتقدان و مخالفان سیاستهای حکومتی. طی
چهار سال گذشته، جابجاییهای زیادی در آرایش نیروهای سیاسی ایران صورت
گرفته است. تاکید میکنم که برای اتخاذ هر نوع مشی و سیاستی، که برآیند
واقعیات امروز ایران باشد، باید به این حقیقت توجه کرد. برخی از نیروها،
شخصیتها و گرایشها به سمت گرایش دیگری رفتهاند... ما اصلا اعتقاد نداریم
که تفکر چپ را میتوان ریشه کن کرد و یا ریشه آن کنده شده است. نخیر این نه
واقعیت است و نه میتوان با این واقعیت به گونهای روبرو شد که در گذشته
روبرو شدهاند.
من بسیار جوان بودم که به جنبش ملی پیوستم. یادم هست که در تمام 10 روز اول
ماه محرم، در دو طرف در بزرگ کلوپ ورودی حزب توده ایران در خیابان فردوسی،
پارچه سیاه، با آیههایی از قران کریم نصب میشد. در روزنامه مردم هم به
مناسبتهای مذهبی، نه تنها مقالات مذهبی نوشته میشد، بلکه در صفحه اول آن
نوار سیاه و یا برخی مضامین مذهبی چاپ میشد."
فاصله دیدار با دکتر پیمان، نسبت به زمان دیدار با دکتر یزدی بموجب
گزارش منتشر شده در راه توده نسبتا زیاد بوده است.
دیدار با دکتر پیمان
جمعبندی دیدار با دکتر پیمان، با تاخیر ناشی از برخی ملاحظات در راه
توده شماره 71- اردیبهشت ماه 1377 یعنی دو سال پس از انتخابات مجلس پنجم و
باز هم بنا بر ملاحظات تحت عنوان یک تماس تلفنی منتشر شد.
دکتر پیمان بسیار خسته و کم خوابیده، از برلین به شهر کلن رسیده بود. دیدار
حدود ساعت 11 شب در خانه ای که در آن ساکن شده بود انجام شد و بیش از
نیمساعت نیز نتوانست ادامه یابد زیرا ساکنین خانه که یک آپارتمان کوچک بود
می خواستند و باید ملاحظه آنها را هم می کردیم.
نتیجه این گفتگوی کوتاه، که نظر راه توده درباره نشریات داخل کشور شروع شد
چنین بود:
راه توده- مرور نشریاتی که در داخل کشور انتشار می یابد، نشان از کمبود و
یا خلائی دارد. جای چپ، به نظر ما در این نشریات خالی است. ضمنا پیگیری بحث
هائی که در این نشریات جریان دارد، از جمله در نشریات نظیر جامعه سالم،
کیان؛ ایران فردا و حتی صفحات اقتصادی و سیاسی روزنامه ها و نشریاتی نظیر
سلام، جامعه، عصرما و بقیه، نشان می دهد، که در عرصه اقتصادی نظریه پردازی
ناموافق با سوسیالیسم علمی، میدان واقعی را در اختیار دارند. البته ما در
خارج از کشور، طی سال های گذشته شاهد چنان واریز انقلابی در جنبش چپ و گریز
از ایدئولوژی چپ بوده ایم که تصور تکرار این واریز در داخل کشور چندان غیر
منتظره نیست. اما اکنون که فضای مطبوعاتی کمی باز شده، تصور نمی کنید
پرداختن به سوسیالیسم و یا دفاع از سوسیالیسم، ممکن و مقدور است؟ این را از
این نظر مطرح می کنیم، که سازمانی که شما رهبری آن را بر عهده دارید، جدا
از زیر بنای مذهبی آن، اعتقادات جدی نسبت به مناسبات سوسیالیستی داشته و
دارد. ریشه های تاریخی سازمان شما، به سوسیالیست های خدا پرست زنده یاد
"نخشب" باز می گردد.
دکتر پیمان:«من نه تنها این گفته های شما را تائید می کنم، نه تنها منافع
ضرورت طرح این مواضع در اینجا هستم، بلکه اعتقاد دارم از کوچک ترین
امکاناتی که بهر حال فراهم آمده برای طرح این دیدگاه ها و کمک به تعمیق
جنبش باید استفاده کرد. ما حتی خیلی خوشحال می شویم اگر بتوانیم در اینجا،
در جریان بحث ها، راه کارهای اقتصادی و اصولا فعالیت های جنبش انقلابی
جهانی قرار به گیریم. این مقاومت در برابر اولترا لیبرالیسم در سراسر جهان،
مسئله جبهه جهانی قرار به گیریم. این مقاومت در برابر اولترا لیبرالیسم در
سراسر جهان، مسئله جبهه های بزرگ که برای مقاومت در مقابل اولترا لیبرالیسم
مطرح است وخلاصه همه این بحث ها و اطلاعات جهانی برای ما مفید است. ما هم
مانند شما بیم داریم که جنبش در کوران مشکلات اقتصادی و فرهنگی و سیاسی
موجود در جامعه چنان گرفتار بماند، که نتواند تعمیق پیدا کند.
راه توده: این خطر از نظر ما چنان است، که بیم آن می رود، جریانات راست رو،
که اکنون در کنار جنبش مردم برای مقابله با اوضاع حاکم قرار گرفته اند،
بتوانند بر امواج سوار شوند و چپ از قافله عقب بماند.
دکتر پیمان: «بهر حال، این خطر نه تنها وجود دارد، بلکه جدی هم هست. پنهان
نمی توان کرد، که ماجرای فروپاشی و متمایل به راست شدن برخی جریانات چپ، هم
مذهبی و هم غیر مذهبی، عوارضی برای جریان انقلابی در داخل ایران به وجود
آورده است، که خود باختگی بخش مهمی از آن است.
راه توده: امیدواریم شرایطی فراهم شود، که با فرصت و دقت بیشتری بتوان در
این زمینه ها به تبادل نظر پرداخت.
دکتر پیمان: من هم امیدوارم. هر کدام از ما، هر کاری از دستش بر می آید
باید بکند!
راه توده 280 22.08.2010