مرور راه توده ها بموجب مستنداتی که به نقل از راه توده های سال 1375 می خوانید، پشتیبانی قاطع و سریع راه توده از نامزدی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری برخاسته از واقعیاتی بود که اگر دیگران نیز بجای اوهام پروری و آلترناتیو سازی در خارج از کشور، تلاش کرده بودند نبض جامعه را در دست بگیرند، به نتیجه ای غیر از آن نتیجه ای که ما برای حمایت سریع و فوری از نامزدی میرحسین موسوی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گرفتیم نمی گرفتند. نام جنبش ضد کودتای 22 خرداد "جنبش سبز" شد، اما واقعیت اینست که این رویش سبز تاریخ و ریشه هائی 15 ساله دارد. از شهریور تا آذرماه 1375، فضای سیاسی- انتخاباتی ایران برای انتخابات ریاست جمهوری دوره هفتم – انتخابات معروف به دوم خرداد- تحت تاثیر اعلام نامزدی میرحسین موسوی و سپس انصراف وی قرار گرفت. البته میرحسین موسوی هیچگاه خود را رسما نامزد نكرد و رسما نیز انصراف نداد ولی مطرح شدن نام او، بخودی خود همچو آبی بود كه در لانه مورچگان ریخته شده باشد. این حضور و این انصراف را در صفحات راه توده پی گیریم. راه توده شماره 51 شهریور ماه 1375 با اعلام "تلاش نیروهای سیاسی برای تعیین نامزد ریاست جمهوری آینده" نوشت: "كلیه نیروهای موسوم به خط امام، فراكسیون متحد مجمع حزب الله مجلس اسلامی كه در برابر "فراكسیون حزب الله وابسته به روحانیت مبارز و موتلفه اسلامی قرار دارند، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و اگر روزنامه "سلام" را سخنگوی مجمع روحانیون مبارز بشناسیم، همگی از هم اكنون "موسوی" را بعنوان كاندیدای انتخابات ریاست جمهوری مطرح كرده اند… از میان این طیف، اگر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را سازمانی سیاسی و دارای برنامه و دیدگاه مشخص و اعلام شده ارزیابی كنیم، دیدگاههای كاندیدای مورد نظر انها بیش از دیگران شناخته شده است، بویژه اینكه سید حسین موسوی بعنوان نخست وزیر دوران جنگ، كه آیتالله خمینی تا اخرین لحظه حیاتش از او حمایت كرد، برای مردم بیش از دیگران شناخته شده است. بر اساس همین واقعیات است، كه كلیه محافل سیاسی داخل كشور بر این عقیدهاند كه در صورت نامزدی وی برای پست ریاست جمهوری، او با فاصله بسیار زیاد همه كاندیداهای دیگر را پشت سر خواهد گذاشت. بویژه آنكه انتخابات اخیر مجلس اسلامی- مجلس پنجم- نشان داد، كه پایگاه روحانیون حكومتی، سران موتلفه اسلامی و شناخته شده ترین كاندیدای مورد نظر آنها، یعنی ناطق نوری در میان مردم چقدر ضعیف و در واقع هیچ است!" با اینحال كاملا روشن بود كه راه ورود میرحسین موسوی به صحنه انتخابات هموار نیست به سه دلیل: 1- میرحسین موسوی در دوران نخست وزیری خود در برابر علی خامنهای رییس جمهور وقت و رهبر كنونی ایستاده بود و در مسیری كه علی خامنهای برای تبدیل كردن خود به فصل الخطاب و یك نیمچه دیكتاتور ترسیم كرده بود وجود موسوی بعنوان رییس جمهور یك مانع به شمار میرفت. 2- جناح حاكم یعنی ائتلاف موتلفه و بازار و نظامیان نیز با سیاستهای اقتصادی دوران نخست وزیری موسوی مشكل داشت و میدانست كه وی خواهان قطع دست واردكنندگان و سرمایهداری تجاری از اقتصاد و سیاست ایران است. در همین چارچوب بود كه حبیبالله عسگراولادی وسران موتلفه نزد روحانیون و مراجع قم رفته و اعلام كردند در صورتی كه موسوی رییس جمهور شود اقتصاد ما خراب میشود. 3- و بالاخره موسوی مخالف اجرای برنامه تعدیل اقتصادی از یكسو و جهت گیریهای اجتماعی و فرهنگی سخت گیرانه شناخته میشد. در حالیكه تصمیم به اجرای برنامه صندوق بین المللی پول در ایران، تحت تاثیر عقب نشینی انقلاب و جو جهانی و منافع اقتصادی قشرهای حكومتی در بالاترین سطح حاكمیت و شخص علی خامنهای اتخاذ شده بود. جهت گیریهای اجتماعی و فرهنگی مورد نظر علی خامنهای نیز درسمت از بین بردن هرگونه آزادیها و امكان بروز هر صدای مخالف این برنامه تنظیم شده بود. به همین دلیل دربرابر میرحسین موسوی دو مسئله مطرح بود: اول اینكه اصولا رهبری نظام امكان نامزدی به وی خواهد داد؟ و دوم آیا بفرض درصورت ریاست جمهوری، تناسب قوا، امكان اجرای برنامههای مورد نظر او را به وی خواهد داد؟ همه چیز نشان میداد كه پاسخ به این دو پرسش منفی است. به همین دلایل راه توده در گزارش مربوط به نامزدی میرحسین موسوی چنین مینویسد: "در این میان، آنچنان كه در تهران شایع است، سید حسین موسوی اعلام نامزدی خود برای ریاست جمهوری را، موكول به برخی هماهنگیها با رهبر جمهوری اسلامی "علی خامنه ای" كرده است. برخی اختلاف دیدگاههای اساسی آنها، بویژه بر سر مسایل اقتصادی در دورانی كه موسوی نخست وزیر و علی خامنهای رییس جمهور بود، همچنان به قوت خود باقی است. اختلاف دیدگاههایی كه پس از مرگ ایت الله خمینی، در بركناری و خانه نشینی میرحسین موسوی، حمایت همه جانبه "علی خامنهای" از طیف موتلفه اسلامی و حجتیه خود را نشان داد. اختلاف دیدگاههای اقتصادی میرحسین موسوی و علی خامنهای در زمان حیات آیتالله خمینی یكبار تا آستانه خشم علنی آیتالله خمینی و از صحنه خارج شدن علی خامنهای پیش رفت. این مورد مربوط است به احكام ثانویه در عرصه حكومتی، كه دست دولت را برای تصمیم گیریهای اقتصادی مصرح در قانون اساسی باز میكرد و علی خامنهای نسبت به آن معترض بود." بدینسان از شهریور تا آذر 1375 مقاومت و كارشكنی رهبر جمهوری اسلامی و جریان راست دربرابر خطر نامزدی میرحسین موسوی آغاز شد، مقاومتی كه عمدتا در پشت پرده جریان داشت و تا زمان اعلام قطعی انصراف و عدم حضور موسوی در كارزارهای انتخاباتی خبری از آن به بیرون درز نكرد. راه توده شماره 54 آذر 75 با اشاره به انصراف میرحسین موسوی از نامزدی مینویسد: "مهندس میرحسین موسوی، سرانجام پس از ماهها سکوت در برابر حمایتها و پیشنهادهای متعدد برای اعلام کاندیداتوری وی جهت شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، انصراف خود را در این مورد اعلام داشت. خبر این انصراف برای نخستین بار در روزنامه "رسالت"، ارگان ارتجاع "بازار- روحانیون حکومتی" منتشر گردید و به دنبال آن یک سلسله اخبار مربوط به رویدادهای پشت صحنه در این دوران چند ماهه سکوت وی بر برخی مطبوعات راه یافت. این اخبار نشان میدهد، که در این مدت "موتلفه اسلامی" و روحانیون وابسته به این حزب، که در جامعه روحانیت مبارز تهران حضور دارند، از هیچ کوشش، تهدید و بسیج نیروئی برای جلوگیری از کاندیداتوری وی کوتاهی نکردهاند. این که میرحسین موسوی، بنا بر حمایتی که "مجمع روحانیون مبارز" و طیف چپ مذهبی و برخی پیرامونیان حکومت از او میکردند، باید وارد صحنه میشد و یا خیر و نتیجه چنین حضوری چه میتوانست باشد، بحثی و نظری است که برای رسیدن به نتیجه قطعی آن زمان هم چنان در اختیار است!" راه توده همان زمان این اعلام انصراف را هشداری به اپوزیسیون مترقی خارج از كشور بویژه نویسندگان نامه مردم و رهبری فداییان خلق اكثریت ارزیابی كرد كه بدانند قدرت در كجا و دست چه كسانی است و باید آنان را از دنیای تخیلی بركناری و طرد جمهوری اسلامی و آلترناتیو سازی خارج كشور بیرون آورد. هشداری كه مانند دیگر هشدارهای راه توده توجهی بدان نشد تا كار به امروز و انفعال كامل دربرابر جنبش سبز انجامید. راه توده نوشت: "اخبار مربوط به سکوت دوران اخیر میرحسین موسوی تا اعلام انصراف وی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، در نوع خود باید ضربه هوشیار کنندهای برای اپوزیسیون چپ و مترقی جمهوری اسلامی نیز باشد. ضربهای که براساس آن باید سیاست، مشی، تاکتیک و شعار این مرحله از مبارزه تدوین شود و اجازه ندهد جبهه واقعی نبرد برای افشای اساسی ترین حلقه در جمهوری اسلامی و ضربه وارد آوردن به آن در هیاهوهای داخل و خارج از کشور گم شود! این اخبار به ویژه باید کمکی جدی باشد به دوستان و رفقای تودهای و فدائی که هم چنان در اسارت "ولایت فقیه" و "جدائی دین از حکومت" باقی مانده و میدان را برای ولی فقیه واقعی در جمهوری اسلامی خالی گذاشتهاند." "راه توده در همان شماره به بررسی دلایل اعلام انصراف موسوی میپردازد و از قول شخصیتها و نشریات دخل كشور مینویسد: "دکتر نجفقلی حبیبی دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها گفت: «آنها که به نوعی با نامزدی مهندس موسوی مخالفت داشتند، دلائل موهومی را برای زیر سئوال بردن صلاحیت وی عنوان کردهاند. عدهای میگویند مهندس موسوی تبدیل به قطبی خواهد شد که نیروهای مخالف رهبری در حول این مرکز گرد میآیند. این سخنان در حالی بیان میشود که طبق نظر سنجیهای انجام شده، مهندس موسوی مورد عنایت 70 درصد مردم بودهاند. کسانی که این برچسبها را به مهندس موسوی میزنند باید به گذشته خود نظری بیاندازند و ببینند کدام گروه از امتیازات فراوان برخوردار است که حالا نگران از بین رفتن این امتیازات میباشند... مهندس بهزاد نبوی گفت: "ما هیچ نشانی در روزنامه رسالت نمی بینیم که دال بر ناخشنودی آن جناح از عدم حضور مهندس موسوی در صحنه انتخابات ریاست جمهوری باشد... در حال حاضر هنوز سه قوه (مقننه، قضائیه، مجریه) به طور کامل در اختیار این جناح (موتلفه اسلامی- روحانیت مبارز) نیست. اگر این طور شود، آن وقت خواهید دید چه اتفاقی خواهد افتاد." "عصر ما، ارگان مجاهدین انقلاب اسلامی 23 آبان 75- «... برخی افراد و جناح ها... در صددد تهدید و ارعاب ایشان (موسوی) برآمدند و حتی در جلسات خصوصی اظهار داشتند که اگر مهندس موسوی کاندیدا شود ما پروندههای خلاف قانون اساسی وی را علنی خواهیم کرد و این که شورای نگهبان صلاحیت وی را مورد تائید قرار نخواهد داد!... گویا شیوهای که طرفداران سرمایهداری در همه کشورها اعمال میکنند علیرغم تفاوتهای زبانی و مذهبی و نژادی شبیه به هم است." زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی، نیز در مصاحبهای با مجله زنان اطلاعات و تحلیل دقیقی را در مورد دلایل عدم حضور میرحسین موسوی در انتخابات ارائه میدهد. خانم رهنورد به صراحت میگوید كه موسوی خواهان سیاست جدیدی در عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود و زمینه در حكومت برای اجرای چنین سیاستهایی وجود نداشت. در همین مصاحبه به بازیهای زشتی نیز اشاره میشود كه در آن زمان هم علیه موسوی وجود داشت و بعدها احمدی نژاد نیز در تلویزیون به راه انداخت و عكسهای خانوادگی میرحسین موسوی را روی میز خود پهن كرده بود. راه توده شماره 55 در این مورد مینویسد: "ماجرای دنبالهدار اعلام انصراف میرحسین موسوی از نامزدهای ریاست جمهوری، هم چنان در ایران و در محافل گوناگون سیاسی مورد بررسی و تحلیل است. در همین محافل برخی اخبار پشت پرده نیز در این ارتباط نقل میشود، که مهمترین آن مربوط است به جوسازی و پرونده سازی جناح راست حکومتی و وابستگان به حزب سرمایهداران بازار ایران "موتلفه اسلامی. در تهران شماره 31 مجله زنان نیز همراه با گفتگوی افشاگرانه همسر میرحسین موسوی، خانم "زهرا رهنورد" انتشار یافت. خانم زهرا رهنورد، خود نویسنده و از متفکرین اسلامی است. آن چه در زیر میخوانید، برگرفته شده از این مصاحبه نسبتا مشروح است، که با عنوان "ریاست جمهوری و قضایای ناگفته"، در مجله زنان انتشار یافته است: «... موسوی مایل نبود، ولی درخواست مردم و گروهها و به خصوص درخواستهای مردمی او را کشاند به جائی که به گوید به طور مثبت به این قضیه فکر میکند، ولی نهایتا پس از ملاقات بعضی از دست اندرکاران با او، این نتیجه حاصل شد که واقعا مصلحت نیست که باشد... من بیشتر تحلیل خودم را میگویم، اما احتمالا موسوی هم همین تحلیل را داشت و میگفت باید همآهنگیهای لازم در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد، تا بشود سیاست جدیدی را اعمال کرد. اصطکاک بین الگوی اداره اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی که در شرایط فعلی وجود دارد و الگویی که طبیعتا مورد نظر موسوی است. او یک الگوئی را مورد نظر دارد که امکانات و ابزار لازم برای آن وجود ندارد. مثلا فرض کنید الان اقتصادی که در جامعه تحت عنوان اقتصاد تعدیل مطرح است، مدل مورد نظر موسوی نیست، ضمن این که قطعا مدل هشت سال جنگ را هم نمی خواست پیاده کند.» خانم رهنورد در پاسخ به خبرنگار مجله زنان، پیرامون شایعات مربوط به پخش عکسهای خصوصی و خانوادگی و فشار اقتصادی به پدر موسوی و... گفت: «در باره عکس هم اگر راست باشد، تازه پخش هم بکنند. چه اشکالی دارد؟ خانوادگی است دیگر. ما هیچ وقت عکسهای خانوادگی خاصی نداشته ایم. هم چنان میگویم هر کاری دلشان میخواهد علیه ما بکنند...» رهنورد ادامه می دهد: "مسلما موسوی در زمان 8 سال اداره کشور، سیاستی را اعمال نمی کرد که سرمایهدارها خوششان بیآید. برای کسانی که میخواهند بازار و اقتصاد را پایههای قدرت سیاسی خودشان قرار بدهند، مسلما کار نمی کرد و سیاستی نداشت که اینها بهره مند به شوند. اینها هم میدانستند که اگر موسوی دوباره در موضع حکومت قرار به گیرد، باز هم سیاست هائی را به نفع تجار بزرگ و سرمایه دارهای وابسته، که متاسفانه دوباره در کشور ما ظاهر شده اند، اعمال نخواهد کرد. به هر صورت، اگر موسوی روی کار میآمد، اینها منافعشان تداوم پیدا نمی کرد. در هر حال دوره راست است. با طیفهای متنوع آن. البته نارضایتی مردم از قدرت داشتن طرفداران تراکم سرمایه در بخش خصوصی پارامتری است که به طور طبیعی اینها را کم کم منزوی خواهد کرد." خانم زهرا رهنورد در پاسخ به سئوال خبرنگار، که پرسیده است چگونه شد که اعلام شد؟ انصراف در عرض سه روز، یعنی از روز پنجشنبه که با گروههای حامی خود ملاقات کردند و نظر منفی ابراز نکرده بود، روز شنبه که کناره گرفتند، گفت: "... در نظر به گیرید که این سه روز به قدمت یک تاریخ سیاسی است." زهرا رهنورد در باره خودش و این که به عنوان یک زن سیاسی- فرهنگی تحت فشار میباشد یا خیر؟ گفت: "من همیشه به عنوان یک صاحب فکر مزاحم کسانی بوده ام که میخواستند آزادیهای مردم را محدود کنند یا عدالت در رفاه بین مردم را از آنها بگیرند. در مضیقه هائی قرار گرفته ام، مثلا من در یکی از نهادهای مهم تصمیم گیری فرهنگی، تنها عضو زن از طرف شورای انقلاب فرهنگی بودم. وزیر یا رئیس مربوطه مرا حذف کرد و یک انجمن حجتیهای را پیشنهاد کرد..." بموجب همین مستندات که در آرشیو راه توده موجود است، پشتیبانی قاطع و سریع راه توده از نامزدی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری نه از روی اوهام و خیال پردازی بود و نه با تصور اینكه ملت ما وارد راهی ساده و آسان خواهد شد. همه این تاریخ، همه این آگاهیها، همه آن هشداری كه به دیگران دادیم و توجه نكردند پشتوانه تصمیم به پشتیبانی از نامزدی میرحسین موسوی در انتخابات دهم بود. تصمیمی كه همچنان با افتخار كامل بر آن پای میفشاریم و از آن یاد میكنیم. |
راه توده 281
8 شهریور ماه 1389