سرمقاله 964
اهداف و انگیزه های
مخالفان و موافقان مذاکره با امریکا
مذاکرات ایران و آمریکا همچنان ادامه دارد و ظاهرا در مسیر پیشرفت است.
جامعه ایران نیز با بیم و امید به این مذاکرات نگاه می کند. برخی که در
داخل و بویژه خارج کشور وعده های سرنگونی جمهوری اسلامی را جدی گرفته بودند
یا با آن کاسبی می کردند و همراه بودند از پیشرفت این مذاکرات بیشتر
بیمناکند. آنان به هر شکل می خواهند بر سر راه آن سنگ اندازی کنند. گاه با
مسخره کردن ترامپ و یادآوری ترور سردار قاسم سلیمانی، گاه با تمسخر جمهوری
اسلامی و جنجال درباره عقب نشینی آقای خامنه ای، گاه با بزرگ کردن نقش
نتانیاهو و اسرائیل و ...
برخی دیگر از باورمندان به سرنگونی خودشان را با این مذاکرات تطبیق داده
اند. بنظر آنان به نتیجه رسیدن این مذ اکرات در نهایت به ایجاد تغییرات در
جمهوری اسلامی خواهد انجامید و ما پس از آن بتدریج با شکلی دیگر و متفاوت
از جمهوری اسلامی کنونی روبرو خواهیم شد. این نگاه تا اندازه زیادی واقع
بینانه است ولی ربطی به این مذاکرات ندارد. جمهوری اسلامی به هر حال با
مذاکره یا بی مذاکره باید تن به تغییرات بدهد.
برای برخی دیگر نیز بیشتر مسائل اقتصادی و معیشت جامعه مطرح است که
امیدوارند با برداشته شدن تحریم ها و خطر جنگ از سر کشور بتدریج اوضاع
معیشت و زندگی آنها و مردم بهبود پیدا کند. بویژه اینکه مسائل مذهبی
مدتهاست که در جامعه بشدت کمرنگ شده که نمونه آن را در پایان عملی حجاب
اجباری، حداقل در اماکن عمومی، یا جمع کردن بساط مبارزه با روزه خواری و
مشابه آنها می بینیم.
نشانه های تغییرات در تغییر لحن امامان جماعت و همسو شدن آنها با روند
اوضاع یا نادیده گرفتن فرامین و مجبور کردن آنها به تمکین از دستورات
حاکمیت نیز دیده می شود که آخرین نمونه هایش را در مشهد و نیشابور و بوشهر
شاهد بوده ایم و این جریان بی گمان گسترش و ادامه خواهد یافت.
در عرصه سیاست خارجی هم شاهدیم که همزمان با مذاکرات با آمریکا، کارگزاران
جمهوری اسلامی با صراحت بیشتری از گسترش روابط با روسیه و چین دفاع می کنند
و رایزنی ها و تبادل نظرهای سه جانبه بیش از گذشته برقرار می شود. در واقع
نیز جمهوری اسلامی بدینوسیله می خواهد برگ هایی را که در منطقه از دست داده
با نشان دادن همسویی خود با دو قدرت عمده جهانی جبران کند که گام درستی است
اگر مثل گذشته فقط برای نمایش و امتیازگیری های موقت نباشد و در مناسبات
اقتصادی و نظامی با چین و روسیه خود را نشان دهد. امروز هیچ کشوری بدون
همکاری اقتصادی و جلب گسترده سرمایه گذاری چین قادر به توسعه سریع ملی
نیست، همانطور که بدون همکاری های گسترده نظامی با روسیه قادر به ایستادگی
دربرابر فشارهای غرب و آمریکا نیست. اگر سه کشور آمریکا، روسیه و چین هم
بتوانند بنوعی مسائل خود را فعلا حل کنند، که یکی از نشانه های آن پایان
جنگ اوکراین خواهد بود، در اینصورت می شود به آینده ایران و منطقه بیش از
گذشته امیدوار بود. در این میان البته اروپا فعلا کارشکنی می کند به دو
دلیل. دلیل اول اینکه سهم خودش را از بازار و منابع ایران و منطقه خلیج
فارس و اوکراین می خواهد و دلیل دوم اینکه رهبران کشورهای عمده اروپایی
کارگزاران سرمایه داران موسوم به گلوبالیست هستند که با سیاست های ترامپ و
ضربه ای که به گلوبالیست ها در آمریکا و جهان وارد کرده شدیدا مخالف
هستند...
ادامه |