صبح روز انتشار طرح سعيد امامي در روزنامه سلام
و ارزيابي دقيق کيانوری از وقوع حوادث کودتائی
کودتای 18 تير 78
و
کودتاگران در حاکميت يکدست
تير
ماه
1378 روزی است که در تاريخ جمهوری اسلامي نه بعنوان يک رويداد مربوط به جنبش
دانشجوئي، بلکه حادثه ای کودتائي ثبت است؛ حتي نه حادثه، بلکه يک کودتای دقيق و
طراحي شده که به بسياری از اهداف خود رسيد و ضربه ای مهلک بر پيکر جنبش اصلاحات
زد. بنابر اين ارزيابي است که معتقديم هنوز ابعاد و اخبار دقيق اين رويداد
انتشار نيافته و بايد کوشيد اين ابعاد و اخبار انتشار يابد و ماجرا از حوزه يک
حادثه دانشگاهي خارج شده و در سطحي ملي و عليه يک خيزش ملي بررسي شود.
روزی که روزنامه سلام نامه و طرح سعيد امامي درباره طرح مطبوعات و باصطلاح
"مقابله با يورش فرهنگي" را منتشر کرد تا نشان دهد آن طرح عليرغم حذف سعيد
امامي، از درون هسته مرکزی تمام رويدادهای توطئه آميز، يعني بيت رهبری بيرون مي
آيد، مصادف بود با روزی است که يک خبرنگار ايراني، در ادامه گفتگوی دنباله داری که با مريم
فيروز در خانه مشترک کيانوری- مريم فيروز داشت، همراه با همين شماره روزنامه
سلام وارد خانه آنها شد. کيانوری حق دخالت در اين گفتگو و ابراز نظر را نداشت و
چارچوب گفتگو نيز محدود به تاريخ بيداری زنان ايران و خاطرات غیر حزبی- سیاسی
مریم فیروز بود. وقتي دسته روزنامه های
صبح روی ميز گذاشته شد، کيانوری با ديدن تير روزنامه سلام، به خبرنگاری که برای
گفتگو آمده بود گفت: ديدار امروز را کوتاه کنيد؛ منتظر يک واکنش بزرگ بايد بود!
نه او اضافه بر اين جمله چيزی گفت و نه آن که برای مصاحبه رفته بود، دارای چنان
تجربه و شم سياسي بود که مفهوم اين جمله و اين اشاره را حدس بزند. آن که
باندازه کافي تجربه و شم تيز سياسي داشت و بقول همان خبرنگار "هنوز مثل ساعت
اُومگا" کار مي کرد، حادثه را پيش بيني کرده بود. (بعدها، سردبير مجله ای که
مصاحبه با مريم فيروز برای انتشار در آن انجام مي شد و از روزنامه نگاران قديمي
و مسلط به امور ايران است، همين اصطلاح "اُومگا" را چند بار و در مقاطع مختلف بکار برد.)
از 18 تير تا 24 تيرماه يک هفته کامل کودتائي در ايران گذشت و اگر نبود بيم از
واکنش عمومي مردم در حمايت خياباني از خاتمي، شورای کودتائي سپاه با تائيد رهبر
حالت فوق العاده را اعلام و دولت سپاهي بر سر کار آمده بود.(این بخشی از مصاحبه
و اعتراف صریح روح الله حسینیان(با نام مستعار "خسرو" در طرح قتل های زنجیره
ایست که تاکنون بارها در راه توده انتشار یافته است) طرحي که سرانجام
نيز تحقق يافت، اما بتدريج و طي مراحل تکاملي. درست مانند زلزله ای که روی مي
دهد و پس لرزه های آن همچنان ميتواند تا مدت ها ادامه يافته و ساختمان های
ضربه ديده و ديوارهای ترک برداشته را فرو ريزد.
اعلام ماهيت کودتائي يورش به خوابگاه دانشجويان در 18 تير ماه از جانب راه
توده، آن زمان و در گرما گرم خوش باوری ها و در واقع بي اطلاعي ها و بي ارتباطي
ها با ایران و بی خبری از حوادث داخل کشور، اغلب با ناباوری تلقي شد. در حقيقت
نيز آنان که انتخابات دوم خرداد را تحريم کرده و اساسا منکر جنبش اصلاحات بودند
و در پي اثبات شعارها و ارزيابي های ساده انگارانه خويش از رويدادهای کشور و
نفي حرکت اصلاحي، نمي توانستند حادثه را اينگونه ببينند، زيرا اگر اينگونه مي
ديدند و اعلام مي کردند، عملا بايد مهر باطل بر ارزيابي هاي خود مي زدند و می
پذيرفتند که جنبشي هست و دولتي نيز وجود دارد که مخالفان عليه آن به کودتا
برخاسته اند. پس يا با کودتاچي ها بايد بود و يا عليه آنها! و مسئله از همينجا
آغاز مي شد. و اين خانه تکاني فکری - سياسي بزرگي بود که برای پذيرفتن آن به
جسارتي بيش از جسارت اتهام زدن جسورانه و گاه وقيحانه به اين و آن نياز است.
راه توده در آن روزهای پرالتهاب و حساس برای کشور و برای جنبش اصلاحي، نظرات و
اخبار و اطلاعات خود را پياپي و روزانه منتشر کرده و آنچه را مشي و سياست توده
ای مي دانست و مي داند نيز به داخل کشور منتقل کرد.
زمان از فراز حوادث عبور کرده است. کودتاگراني که امروز به حاکميت يکدست رسيده
اند، بسيار مي کوشند حجاب فراموشي بر سر آن حوادث بکشند و يا آن را کوچک و
منحرف از ريشههای ماجرا تبليغ کنند. بسياری از نيروهای سياسي نيز پشت همين
ديوار- فراموشي- دوست دارند سنگر بگيرند و از انفعال و بي خبری خود در آن روزها چيزی
نگويند. در چنين عرصه تنگ و دشواری است که ما مي کوشيم دفاتر ايام را باز
نگهداريم و نشان دهيم که در لحظه حادثه و حتي پيش از آن بايد وقوع زلزله و آوار
را ديد و گفت و در کنار جنبش ايستاد و آينده را نشان داد. توده ها خود بايد
تجربه کنند، اما رسالت توده ای زودتر ديدن و پيشاپيش گفتن است. اینست آن نکته
گرهی و مرکزی که از انقلاب 1905 روسیه تاکنون بعنوان درسنامه بزرگ انقلابی در
تاریخ انقلاب جهانی ثبت است و با کمال تاسف کسانی بنام توده ای ، حتی همین درس
را نیز از تاریخ نیآموخته اند و خواه ناخواه نمی توانند بر صفحه جامعه مشق
بنویسند.
راه توده مجموعه خبرها و تحليل های روزانه خود را از 18 تير تا 23 تير ماه 1378،
همان زمان و
طي اطلاعيه اي منتشر ساخت و در شماره 86 راه توده که در مرداد ماه 1378 منتشر
شد، آن اطلاعيه و اخبار منتشره در آن روزها را يک بار ديگر به دست چاپ سپرد.
آن اطلاعيه تاريخي (23 تيرماه 1378) و اخبار در پيوند به آن را از دوره راه
توده بيرون کشيده و عينا در ادامه اين سرمقاله مي آوريم تا در مقايسه با
افشاگری های جديدی که دست اندرکاران آن روز در دولت خاتمي و حاضران در صحنه سياسي
در اين روزها مي کنند مقايسه کرده و خود نتيجه بگيريد: 18 تير، کودتا بود یا
نه؟ و راه
توده درست ديده بود یا خیر؟
1- اطلاعيه راه توده، جبهه متحد "ارتجاع - بازار" ایران را به سوی بزرگترين
فجايع ضد ملي مي برد!
2- کودتاگران مي خواستند دولت را به شورای فرماندهان سپاه بسپارند!
3- توده ای های داخل کشور چگونه مي انديشند!
4- از ميان گزارش های دريافتي
---------------------------------------------------------------------
صفحات اول
"اتحاد
مردم"
به
سردبیری "به آذین"
"اتحاد مردم" ارگان مطبوعاتی
"اتحاد دمکراتیک مردم ایران" بود. بنیانگذار اتحاد دمکراتیک
مردم ایران نیز زنده یاد "به آذین". سایه به سایه "مردم" و
"نامه مردم" با مشی و سیاست دفاع از انقلاب 57 و در دفاع از
ضرورت اتحاد همه نیروهای مترقی و دمکرات ایران انتشار یافت. |
|
------------------------------------------------------------------------------- |
گفتگو با
"مورالس" رئيس جمهوری بوليوی
بوليوی
يگانه راه حل
انقلابی
حرکت در جهت
سوسياليسم است
ترجمه .آبتين سرمدی |
|