انگلس و جوامع خاور زمین
احسان طبری
28 سپتامبر1820 روز تولد فریدریش انگس، تئوریسین نابغه و کسی است که در کنارمارکس سوسیالیسم علمی را بنیاد نهاد. 185 سال از این تاریخ می گذرد و بشریت مترقی به این مناسبت از شخصیت انگلس که از جهت تبحرعلمی، قدرت خلاقه فکری، فعالیت عظیم انقلابی وشخصیت انسانی از نوادر تاریخ است، یاد می کند.
هدف آنست که کمابیش با نظریات انگلس درباره تکامل جوامع خاور زمین آشنا شویم و نیزبا آنچه که انگلس درباره میهن ما ایران، زبان و ادبیات پارسی گفته است. در ارثیه عظیم و فوق العاده گرانبهای انگلس که بخش سرشتی مارکسیسم- لنینیسم است، این مطالب نیز، می تواند بویژه برای ما مارکسیست های شرق جالب باشد.
مارکس وانگلس به مناسبت فعالیت جدی ژورنالیستی، نه فقط به تعقیب حوادث اروپا پراختند بلکه در مواردی ناگزیر شدند به مسائل شرق )هند، ایران، چین، عربستان و غیره ( توجه کنند و این امر ازجمله انگیزه آن ها در مطالعه عمیق تر تاریخ و جامعه این کشورها بود.
در فعالیت ژورنالیستی مارکس و انگلس بویژه از دو دوران می توان یاد کرد. یکی در سال های پنجاه و دیگری در سال های هفتاد قرن هیجده است. در سال های پنجاه مارکس و انگلس برای روزنامه امریکائی " نیویورک دیلی تریبون" New york Daily Tribune مقالاتی تهیه می کردند. مقالات انگلس در آن ایام بیشترمتوجه تفسیرمسائل نظامی و جنگی بود. مقالات مارکس بیشتر از جهت اقتصادی سیاسی و تاریخی- اجتماعی مسائل را مورد بررسی قرار می داد و بارها به علت اهمیتی که روزنامه از جهت عمق تفسیرها برای آن ها قائل بود ـ و این نکته را یکبار در مقدمه یکی از مقالات مارکس درباره بودجه کابینه انگلستان تصریح کرد ـ آن ها را در سرمقاله روزنامه قرارداد. در این دوران، هم در مقالات انگلس و هم در مقالات مارکس به یک سلسله تفسیرها درباره شرق و از آن جمله ایران برخورد می کنیم. مقالات متعددی از مارکس و یا انگلس در دست است که منحصرا درباره حوادث کشور ما نوشته شده و ما از آن ها در جای خود یاد خواهیم کرد.
بخش سوم
ـ
ایران و تاریخ آن از نگاه مارکس و انگلس
بخش دوم
ـ
خداشاهی در ایران و ریشه های استبداد و زمینداری شاهان