برخی بررسی ها... احسان طبری (88 ) قدرت جابرانه سرانجام بلای جان صفویه شد!
|
فصل سی و هفتم
نگاهی گریزان به پویه اندیشه فلسفی و اجتماعی از صفویه تا زمان ما
درآمد
از آغاز صفویه تا امروز تاریخ ما از جهت فراز و نشیب تکامل خود تاریخ همگونی نیست. در این دوران است که جامعه فئودالی پس از گذراندن دوران حاکمیت طولانی ایلخانان مغول و تیموریان بار دیگر به شکل قدرت متمرکز سلطنت مستبدی شاهان صفوی قد راست می کند و به اندک جلایی می رسد، ولی سپس در زیر ضربات خارجی و داخلی برای همیشه می پوسد و می میرد. در همین دوران است که پدیده های نوین تاریخ، تاثیر انقلابات بورژوایی اروپا و استعمار کشورهای آسیا و افریقا از جانب اروپاییان دیگر امکان نمی دهد که جامعه سنتی تجدید حیات کند و رو به ضعف و تجزیه قطعی، دردناک و طولانی می رود و سرانجام با انقلاب مشروطیت، ایران نیز پس از یک سیر دیرنده ای که برای بسیاری کشورهای آسیایی شاخص است، در همان جاده بزرگی گام می گذارد که ملل و جوامع معاصر آن را طی می کنند و خواهند کرد. پس از این توصیف سریع، با مکث بیشتری با مختصات این دوران مشخص، یعنی دوران اعتلای نسبی و سپس دوران انحطاط و زوال جامعه سنتی، آشنا می شویم. آخرین مرحله نظام فئودالی در ایران دوران صفویه، افشاریه، زندیه و آغاز قاجاریه را دربر می گیرد. آغاز قاجاریه با انقلاب کبیر فرانسه و با بسط فعالیت استعماری انگلستان و فرانسه و روسیه تزاری همراه است و از همین جاست که تجزیه و زوال تدریجی و نهایی فئودالیسم آغاز می گردد. با این حال، خود فئودالیسم در این مدت یکسان نمی ماند. اگر در بخشی از حاکمیت صفویان نظام فئودالی هنوز رمقی برای ایجادگری دارد، در بخش آخر این حاکمیت تا زمانی که تجزیه قطعی این نظام آغاز می شود، ما با انحطاط کامل جامعه فئودالی ایران روبه رو هستیم. عواملی که به رونق نسبی دوران اول – که شاید تا شاه عباس دوم صفوی را دربر گیرد – کمک می کند، چند چیز است:
1- تمرکز و امنیت نسبی طولانی، به رشد پیشه وری، بازرگانی داخلی، متشکل شدن اصناف، منظم شدن مقررات مالکیت فئودالی و حتی بسط بازرگانی خارجی کمک می کند. بار دیگر بازارهای داخلی ممالک محروسه صفوی رونقی می گیرد و رونق اقتصادی به پیدایش رونق فرهنگی مدد می رساند؛ 2- کشورهای اروپایی (پرتغال، اسپانیا، انگلیس، فرانسه، روس، هلند، و واتیکان) به استقرار روابط با ایران، به ویژه در قبال بسط قدرت عثمانی ذی علاقه می شوند و سفیران و مسافران اروپایی به ایران می آیند. تمدن غربی نخستین تاثیرات خود را در برخی آداب و رسوم زندگی و لباس و هنر ایران آغاز می کند، 3- صفویان برای حفظ قلمرو خود در برابر خوندکاران عثمانی و خانان ازبک، به پیروی از روش سربداران و مشعشعیان و دیگر سلسله های پیش از خود، سخت به تبلیغ شیعه امامیه می پردازند و مبلغان خود را به نام «تولاییان» و «تبراییان» (که در مدح خاندان علی و در ذم دشمنان آن ها بی پرده سخن می گفتند.) به اکناف ایران گسیل می دارند. دین شیعه اثنا عشری برای نخستین بار به دین رسمی یک دولت متمرکز ایرانی مبدل می شود و این دین نوین تا دورانی اجاق افکار و عواطف را برای مقابله با دشمنان شرقی و غربی گرم نگاه می دارد. 4- بر این پایه، تحول و حتی گاه تجددی در علم و هنر و فلسفه روی می دهد و پس از یک دوران بالنسبه طولانی تتبع و اقتدا، برخی جلوه های نوآوری در شعر (صائب و سبک هندی) و در فلسفه (ملاصدرا و حرکت جوهری) و علوم طبیعی و ریاضی (میرفندرسکی و شیخ بهایی) دیده می شود. با این حال، چنان که گفتیم، این جلوه نزار و ناپایدار بسی باقی نماند. سلسله صفویه به تدریج در ثروت و لذات منهمک شد [فرورفت] و قدرت جابرانه اش به بلای جانش مبدل گردید. شاه صفوی از یک سو دارای اختیاراتی بی پایان و از سوی دیگر در چنگ خواجه سرایان و زنان حرم اسیر بود و ترس آن که او را بکشند یا ولیعهدش را به تخت نشانند، او را به اعمال قساوت کارانه که کمترینش میل کشیدن به چشم نزدیکان و خویشان بود، وا می داشت. گروه انبوهی از قبیل روحانیون وابسته به شاه (صدر خاصه و صدرالممالک و شیخ الاسلام و ملاباشی ها و مدرس ها و پشنمازها) و عمال دیوانی و درباری مانند مستوفی الممالک و دیوان بیگی و بیگلربیگی و قورچی باشی و قوللرآغاسی و ایشیک آقاسی و سران اویماقات قزلباس با اموال هنگفت و مقامات و تبخیر بی پایان در یک زندگی پیچیده مملو از آنتریگ که هر چندی یک بار به خونریزی و قتل جمعی یک خاندان و غارت منازل ختم می شد، گرد شاه صفوی را گرفته بودند. نظامات خشن، سالوسانه و بیرحمانه دستگاه صفوی و بر راس آن شاه عالم پناه، رمق را از مردم و امکان رشد و گسترش را از تمدن ستانده بود. عدم رضایت مردم در این عصر مانند همیشه رنگ الحاد مذهبی به خود می گرفت. از آن جمله می توان از مهم ترین جنبش الحادآمیز عصر، یعنی جنبش «نقطویه» (پیروان درویش خسرو قزوینی)، نام برد که در زمان شاه عباس رخ داد و منجر به قتل جمع کثیری به دستور شاه در سراسر ایران شد. به قول «عالم آراء عباسی» ضمن ذکر وقایع هفتمین سال سلطنت شاه عباس «آن طایفه به مذهب حکماء عالم را قدیم شمرده اند. اصلا اعتقاد به محشر، اجساد و قیامت ندارند. مکافات حسن و قبح اعمال در عافیت مذلت دنیا قرار داده، بهشت و دوزخ را همان می شمارند». ظاهرا این فرقه را به ارتباط با دربار اکبرشاه نیز متهم می کنند تا علاوه بر جرم الحاد، خیانت سیاسی نیز بدان ها نسبت داده شود، چنان که تا کنون مرسوم است. به هر رو، با آن ها هسته های سرمایه داری به صورت پیدایش کارخانه های دستی و بالنسبه بزرگ و سازمان های صنفی بالنسبه مرتب و بازرگانی داخلی و خارجی بالنسبه پررونق و حتی رخنه وسائل بدوی فن نو (توپ، تفنگ، ساعت و غیره) در جامعه صفوی پدید آمده بود؛ فقدان مطلق امنیت (که به قول انگلس شرط ضرور تراکم و تکامل سرمایه است) زمینه مساعد حرکت جامعه را به سوی پیش از میان می برد؛ شعله های فروغ بخش یک اقتصاد و فرهنگ روینده در خاکستر انبوه و سرد نظامی منحط و میرنده به تدریج رو به خموشی می رفت؛ روبنای سیاسی با فشار خردکننده و ستمگرانه و مقاومت ناپذیر خود، جامعه را در رخوت، تسلیم، فساد فرو می برد و آن را از دورن پوک می ساخت؛ سرانجام در جنگ «گلناباد» علیه افغانان، تراژدی قادسیه تکرار می شود و ایران عرصه تاخت و تاز محمود و اشرف افغان قرار می گیرد و از پا در می آید؛ فتوحات درخشان ولی بی پشتوانه نادرشاه افشار و سلطنت ملایم ولی کوته مدت کریم خان زند نتوانست به نتایج محسوسی از جهت تثبیت مدنی و اجتماعی بیانجامد. سرانجام دوران دوم فرا می رسد که، چنان که گفتیم، دوران تجزیه و زوال نهایی نظام فئودالی است. با آن که در آغاز این دوران آغامحمدخان قاجار موفق به ایجاد تمرکز نیرومندی گردید، ولی جهان و زمان دیگر بود و ایران ناگاه در معرض وزش های تند تمدن رشد یافته بورژوازی اروپا قرار گرفت و دستخوش دست اندازی های خدعه گرانه و جنایت بار استعمارطلبان رنگارنگ شد. سیلی های چپ و راست این خفته قرون را سرانجام از خواب ژرفش برانگیخت. به تدریج ولی منظما وزش نو آثار مدنیت کهن را بر باد داد و به جای آن موسسات و مقررات تازه ای نشاند و کشور ما را وارد به مسیر تکاملی نوینی ساخت که اکنون همه مردم پنج قاره جهان بدان کشیده شده اند و می شوند. پس از این دوران ما با آخرین جلوه های میرنده فرهنگ و ایدئولوژی فئودالی در آغاز قاجار و سپس با پیدایش نوعی تازه از جریانات فکری، یعنی روشنگری بورژوایی، روبه رو هستیم که سرانجام جای خود را به ایدئولوژی های جامعه نوین و عصر جدید می دهد.
لینک شماره های گذشته: 1 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.ht 2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.ht 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.htm 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.htm 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.htm 6- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.htm 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.htm 8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.ht 9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.htm 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.htm 11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html 12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html 13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.htm 14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html 15- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.html 16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html 17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.htm 18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html 19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html 20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html 21 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.htm 22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.htm 23 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari.htm 24 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/tabari.h 25 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/tabari.h 26 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/tabari.h 27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/tabari.h 28 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/tabari.ht 29 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/tabari.ht 30 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/tabari.ht 31- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/tabari.ht 32- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/tabari.ht 33 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/tabari.ht 34 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/tabari.html 35 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/tabari.ht 36 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/tabari.ht 37 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/tabary.h 38 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/tabari. 39 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/tabari.ht 40 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/584/tabari.html 41- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/585/tabari.html 42 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.html 43 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/587/tabari.htm 44 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/588/tabari.html 45 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/589/tabari.html 46- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/febriye/590/tabari.html 47 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/merts/591/tabari.htm 48 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/586/tabari.ht 49 https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/593/tabari.htm 51- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/595/tabari.htm 52 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/april/596/tabari.htm 53 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/597/tabari.html 54 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/598/tabari.html 55 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/599/tabari.html 56 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/may/600/tabari.html 57 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/601/tabari.html 58 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/602/tabari.html 59 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/jon/603/tabari.html 60 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/604/tabari.htm 61 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/605/tabari.html 62 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/606/tabari.htm 63- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/607/tabari.htm 64 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/joan/608/tabari.htm 65 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/609/tabari.htm 66 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/610/tabari.html 67 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/611/tabari.html 68 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/612/tabari.html 69 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/agust/613/tabari.html 70 - www.rahetudeh.com/rahetude/2017/septamber/614/tabari.html 71- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/septamber/615/tabari.html 72 - http://rahetudeh.com/rahetude/2017/septamber/616/tabari.html 73 http://rahetudeh.com/rahetude/2017/mehr/617/tabari.html 74 - http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/618/tabari.html 75 - http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/619/tabari.html 76- http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/620/tabar 77 http://rahetudeh.com/rahetude/2017/oktobr/621/tabari.html 78- http://rahetudeh.com/rahetude/2017/novamr/622/tabari.htm 79 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/novamr/623/tabari.html 80 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/novamr/624/tabari.html 81 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/novamr/624/tabari.ht https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/novamr/626/tabari.htm -82 83 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/desamr/627/tabari.html 84- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/desamr/628/tabari.html 85 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/desamr/629/tabari.html 86 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvi2018/tabari.html 87 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvi2018/631/tabari.html تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 632 راه توده - 28 دیماه 1396