احسان طبری

تحلیل هفتگی رویدادهای ایران - 28 آذرماه 61
نبرد در مجلس اول
امروز به خیابان ها کشیده شده!

نسل جوان باید بداند که جمهوری اسلامی کنونی، یکباره متولد نشده، سلطنت آقای خامنه ای یکشبه ممکن نشده، احمدی نژاد یکباره از آسمان نیفتاده، امثال یوسفی اشکوری و رهامی و دهها نماینده معمم و مکلای مجلس اول که امروز یا در زندان اند و یا لباس از تنشان در آورده اند و یا در محاصره نظامی اند، یکباره در چنین موقعیتی قرار نگرفته اند، خیانت به آرمان های انقلاب ریشه های 30 ساله دارد. آنها باید بدانند در آن سالهای سرنوشت ساز اولیه جمهوری اسلامی، حزب توده ایران چه می گفت و چه می کرد. در سالهای نخست جمهوری اسلامی، مجلس کانون نبرد بین دو خط بود. نبرد میان طرفداران حفظ سیستم شاهنشاهی و طرفداران آرمان های انقلاب. نبرد کنونی و جنبش کنونی علیه گروه اول است.

هوشنگ ناظمی

راه توده

شماره 250     دوشنبه 14 دی ماه 1388

فرزداد دادگر

ابوالحسن خطيب

حسين قلمبر

فاطمه مدرسی


خاطرات "به آذین" از زندان جمهوری اسلامی- 3
بهار هول انگیز 62
زیر تازیانه
در شکنجه گاه آغاز شد
--------------------

حکومت بر سر
دو راهی جنگ
یا مصالحه با مردم؟

--------------------

بیلدر برگ
امپراطوری پنهان
جهان را
رهبری می کند

آذر فریتاش

--------------------
نگاهی به مصاحبه سردار قاسمی
قرارگاه خاتم الانبیا
لقمه های کوچک را
از این پس بر نمی دارد
--------------------
سلامت برتر
از مصرف زدگی
"گرانما" انترناسیونال- ترجمه:شاملو

وقتی نظام یعنی "رهبر"
شعار مردم هم می شود علیه رهبر!

شیرازه حکومت از هم گسسته است و با یورش و دستگیری های گسترده و حتی تبعید و اعدام دسته جمعی نیز این شیرازه دوباره گره نخورده و به هم وصل نخواهد شد. اظهار نظرهای عالی ترین مقامات امنیتی و اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی در روزهای پس از عاشورا برجسته ترین نمونه های این از هم گسیختگی است. موج دوم دستگیری های گسترده، دلیل استواری حاکمیت نیست، بلکه درست دلیل ضعف و از هم گسیختگی آنست. حکومتی که دست به این اقدامات می زند، هم در داخل خود بشدت دچار ترس درونی و رقابت است و هم از سقوط ناگهانی بیم دارد.

تمام طرح هائی که ما در هفت ماه گذشته شاهد بوده ایم را شاه نیز درجریان انقلاب 57 تجربه کرد و سرانجام از نفس افتاد. عده ای کم اطلاع مدعی می شوند که این آقایان چون می خواهند اشتباه شاه را نکرده و شاهد سقوط خویش نباشند، مردم را سرکوب می کنند. یعنی راهی را که شاه رفت نروند، این آقایان می خواهند بروند.

این استدلال اگر تشویق به دستگیری و کشتار نباشد، از سر بی اطلاعی است.

شاه، همه راه ها را رفت. نه تنها با کودتای 28 مرداد و سالهای پس از آن، نه تنها در 15 خرداد، بلکه در سال 56 و 57 نیز این راهها را رفت، اما در سال انقلاب بدلیل وسعت جنبش انقلابی، گستردگی آگاهی مردم از ماهیت حکومت و آگاهی اجتماعی که در سراسر ایران مردم به آن دست یافته بودند، آن راه حل های 28 مردادی و 15 خردادی دیگر جواب نداد. مسئله اینجاست.

ژنرال های تند رو شاه نیز - مانند سرلشگرخسروداد و سپهبد حجت - سرانجام او را که اساسا فردی ترسو و درعین حال اسیر کیش شخصیت بود، قانع کردند و برای ختم غائله اجازه کشتار از او گرفتند و در میدان ژاله مردمی را که بصورت تحصن روی زمین نشسته بودند به رگبار مسلسل بستند. از کشته، پشته در این میدان باقی ماند. کسانی که این صحنه را از نزدیک دیده اند، هنوز در قید حیات اند. اجساد و کفش های بر جای مانده آنها که از مرگ گریخته بودند را با کامیون های خاک بر، مثل زباله جمع کردند و ماشین های آب پاش در عرض چند ساعت زمین را از خون شستند.

اگر آن کشتار، گرهی از رژیم شاه باز کرد، کشتاری های مشابه در این روزها می تواند گره از کار فرو بسته جمهوری اسلامی باز کند. بنابراین، شاه نیز همه راهها را رفت، درحالیکه مردم تنها به یک راه رفتند: سرنگونی استبداد سلطنتی و شخص شاه!

رژیم شاه نیز در سال انقلاب، برای گریز از انقلاب، یک شبه یورش آورد و دهها چهره سیاسی و هنری و ادبی کشور را دستگیر و به زندان منتقل کرد و نزدیک به دو تا سه ماه نیز آنها را در زندان نگهداشت. اما جنبش انقلابی مردم بی اعتناء به این دستگیری ها به سوی هدف ادامه یافت. در کاروانسراسنگی – فاصله تهران و کرج- به مردمی که از مراسم بزرگداشت مصدق می آمدند یورش برد و سیاسیون وقت را زیر باتوم و چماق گرفت. از جمله مرحوم داریوش فروهر که تا پایان عمر از درد گردن ناشی از آن یورش می نالید!

نگوئید شاه همه راه ها را نرفت و به همین دلیل سقوط کرد. سرود دلخراش نخوانید. شاه هم همه راه ها را رفت و اتفاقا با عبور از همه راه ها و امتحان کردن همه آنها بود که "مرگ بر شاه" را به شعار انقلاب 57 تبدیل کرد. شعار "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ برخامنه ای" آن مسیر و آن رویداهای را تداعی می کنند. شاه همه راه ها را رفت، به جز آن راهی که از همان نخستین جرقه های جنبش انقلابی- اگر زیرک بود و یا مشاوران زیرکی داشت – با تسلیم شدن بموقع – اوائل سال 1356- به خواست مردم باید می رفت که نرفت و اساسا دیگر در ظرفیت آن نظام چنین عقب نشینی نبود!

شاه هم در تمام طول سال 1356 بیشتر و در سال 1357 کمتر، همین استدلال هائی را می کرد که مقامات اطلاعاتی و امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی اکنون می کنند. معترضان را عده ای اغتشاشگر خطاب کرد که از آنطرف مرزها (اشاره به اتحاد شوروی وقت) کسانی آمده و آنها را فریب داده اند. بعدها انگلستان و رادیو بی بی سی را هم شریک توطئه ای کرد که در ابتدا می گفت زیر سر روس هاست! ... ادامه


حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721 آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است
آمار این سایت از طریق برنامه موزیلا قابل مشاهده است