سرمقاله راه توده
564
حقایق پشت پرده
قتل عام سیاسی 67 پنهان نمی ماند
انتشار نوار سخنان
آیتالله منتظری قائم مقام
وقت آیتالله
خمینی درباره اعدام زندانیان سیاسی در دهه 60 بازتاب وسیعی در
ایران پیدا کرد. هم شرایطی که این سخنان در آن انتشار یافته، هم
بازتاب وسیع آن در میان مردم و هم برخی حقایقی که تازه آشکار شده
قابل توجه است.
بنظر می رسد انتشار این سخنان با چشم انداز و تلاش هایی که ظاهرا
برای انتقال مقام رهبری به آقای ابراهیم رئیسی، یکی از چهار تن عضو
هیئت مرگ، می شود بی ارتباط نمی باشد. برخی نیز با توجه به موضع
گروه های راست و نشریات وابسته به سپاه و حملات آنان به حسن خمینی
و خانواده آیتالله خمینی بدلیل آنچه "سکوت" آنان در قبال این
سخنان عنوان می کردند، انتشار این نوار را در شرایط کنونی توطئه ای
حکومتی برای ضربه به اعتبار و محبوبیت مردمی حسن خمینی و بیش از آن
رها شدن از فشار پایان حصر موسوی و کروبی می دانند، چرا که این
اعدام ها در اواخر دوران نخست وزیری موسوی انجام شد.
سخنان چندی پیش روزنامه "جوان" وابسته به سپاه پاسداران را خطاب به
کروبی فراموش نکرده ایم که نوشته بود: "مگر شما علاقمند به بازگشت
به دوران طلایی امام راحل نیستید؟ مگر به دریافت دهها سمت از
ایشان افتخار نمیکنید؟ امروز نظام جمهوری اسلامی شما را به همان
دوران بازگردانده و تنها چشمه کوچکی از نحوه مواجهه با شوریدگان بر
نظام در آن دوران را، به شما نشان داده است…. باز خدا پدر این
"سید" (آقای خامنهای) را بیامرزد که نجیبانه تنها شما را "نانجیب"
میخواند، اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همه
تان را آویزان میکردند."
در
واقع حکومت از انتشار این نوار در این جهت می خواهد بهره گیرد:
توجیه ادامه حصر موسوی و کروبی و ادعای اینکه گویا به آنها ارفاق
هم شده است. می خواهند بگویند دوران آقای خامنهای از دوران آقای
خمینی بهتر بوده است. فقط به یک نکته "کوچک" توجه نکرده اند. تفاوت
این دوره با آن دوره در آنجاست که قائم مقام و جانشین آقای خمینی و
شخص دوم کشور آیتالله منتظری بود و قائم مقام و جانشین آیتالله
خامنه ای ظاهرا آقای ابراهیم رئیسی، قاضی هیئت مرگ و اعدام. از
همینجا بگیرید و جلو بروید و همه انتصابهای آقای خمینی را با
انتصابهای آقای خامنهای مقایسه کنید تا معلوم شود تفاوت ره از
کجاست تا به کجا. کافیست به مجمع تشخیص مصلحتی که آقای خامنه ای به
راه انداخته نگاهی انداخته شود تا ببینیم هرچه وامانده و تاریک
اندیش و منفور است در آنجا جمع کرده ولی امثال خاتمی بدان راه
ندارند و ممنوع التصویراند یا امثال موسوی در حصر.
مسئله دیگری که در جریان انتشار این نوار مطرح می شود بازتاب وسیع
آن در میان مردم است. این بازتاب وسیع هم بخشی بدلیل فضای گسترده
ایست که روزنامه های جناح راست در صفحات اول خود بدان اختصاص
دادند، و بخشی بدلیل گسترش شبکه های اجتماعی و نیاز جامعه به اطلاع
و آگاهی از تاریخ گذشته و آنچه در جمهوری اسلامی روی داده است.
بهره ای که جناح راست حکومتی از این نوار می خواهد بگیرد هرچه
باشد، در درازمدت به زیان آنهاست چرا که خطرهای زدوبندها و تصمیم
گیری های پشت پرده را نشان می دهد که اکنون بیت رهبری کنونی کانون
آنها شده است. فاجعه اعدام ها نشان می دهد که درهای بیت رهبری
کنونی و تصمیم گیری درباره وضع رهبر کنونی و تعیین رهبر آینده باید
به روی مردم باز شود واگرنه فاجعه و خطرهایی دیگر و شاید به مراتب
وحشتناک تر می تواند در انتظار کشور ما باشد...
ادامه
|