تلاش مي شود، دولت و حاکميت يکدست کنوني در
جمهوري اسلامي، مجموعه اي بي سازمان، از دل مردم بيرون آمده و دولت باصطلاح توده
ها معرفي شود. اين که راي و انتخاب مردم چقدر در روي کار آمدن اين حاکميت نقش داشته
و اساسا آگاهي مردم از ريشه ها و وابستگي هاي طبقاتي و فکري آن تا چه ميزان بوده و
يا هست، خود بحثي است مستقل که بدان پرداخته شده و بيش از اين نيز بايد بدان
پرداخته شود. بحث ما دراينجا بيرون کشيدن، در روشنائي و در معرض ديد قرار دادن شکل
سازماني حاکميت کنوني است، بويژه به دو دليل اين روشنائي لازم است:
1- به سمت دو انتخابات مي رويم و اين سازماندهي
هدايت اين دو انتخابات را مي خواهد دراختيار داشته باشد: انتخابات مجلس خبرگان و
انتخابات شوراها.
2- در اين سازماندهي اختلافاتي بروز کرده که بي
ترديد ادامه و تکامل نيز خواهد يافت و اين تکامل نيز بر هر نوع جبهه و تشکل درون
حکومتي و حاشيه حکومتي تاثير گذاراست. يعني درست برخلاف ادعاي رهبر در ديدار با
نمايندگان مجلس هفتم که هر نوع دوگانگي در حاکميت، حتي در گذشته- را نفي کرد و
حکومت کنوني را يکپارچه و يکدست اعلام كرد.
ريشه هاي اين اختلافات نيز، مانند هر رقابت
سياسي ديگري به منافع اقتصادي و تلاش براي کسب قدرت بيشتر و يا حفظ قدرت براي
منافع بيشتر و يا حفظ منافع موجود باز مي گردد، گرچه براي آن انواع بهانه هاي مذهبي
و ايدئولوژيک ارائه دهند و تبليغ کنند.
از نيمه دوره اصلاحات، يعني از آغاز دوره دوم
رياست جمهوري محمد خاتمي، پس از يک دوره 4 ساله مقابله توطئه آميز با نتيجه
انتخابات دوم خرداد و آغاز روند ياس و سرخوردگي و رشد ماجراجوئي در جنبش دانشجوئي و
خاتمي ستيزي در اين جنبش، ستاد پنهان مقابله با اصلاحات، بتدريج بر ضرورت جمع کردن
همه گروه هاي فشار، احزاب و سازمان هاي نيمه نظامي و سياسي، که درجبهه پراکنده
مقابله با اصلاحات عمل مي کردند( و درواقع سرگرم کارهاي عملياتي بودند)، در يک تشکل
جديد و با هدف دِرُو کردن بذري که پاشيده و مي پاشيدند افتاد. پايان دوره ترور،
قتل، بستن مطبوعات، محاکمه هاي فرمايشي، حمله به تجمعات دانشجوئي، سانسور اصلاحات
در تلويزيون، فلج کردن مجلس ششم و... مي بايست به يک سرانجام سازماني جديد مي رسيد
و رسيد.
علي اکبر ناطق نوري، مشاور ارشد رهبر، دبيرکل
جامعه روحانيت و رئيس مجلس پنجم که از زمان آيت الله خميني فراکسيون 99 نفره مجلس
سوم را براي مقابله با دولت ميرحسين موسوي رهبري کرده بود، سازماندهي نوين را
برعهده گرفت. او که از فرداي شکست درانتخابات دوم خرداد، در ستاد مقابله با اصلاحات
فعال شده بود، اينک به ضرورت ايجاد يک تشکل همسو از مخالفان اصلاحات، با هدف بيرون
کشيدن شوراهاي شهرها از چنگ اصلاح طلبان وارد ميدان شد. شورائي که نخستين رئيس آن-
عبدالله نوري- هنوز در زندان بود و جانشين او- حجاريان- نيمه فلج و خانه نشين.
خود او، در مصاحبه با روزنامه شرق(16 فروردين
1385)، که يکي از مهم ترين مصاحبه هاي دوران اخير و سندي است معتبر مي گويد:
«...
جبهه پيروان خط امام و رهبرى ( مرکب از موتلفه اسلامي، روحانيت مبارز، جامعه اسلامي
مهندسين، ايثارگران- به شمول فدائيان اسلام، انصارحزب الله، حزب الله، بخشي از بسيج
و حتي سپاه که در نقش لباس شخصي ها ظاهر مي شدند- و....) قبل از انتخابات شوراها
تشکيل شد. من، آقاي عسگراولادي، آقاي باهنر اين طرح را دنبال کرديم و در جلسات ما
ايثارگران هم شرکت مي کردند. وقتي خواستيم اسمي براي آن انتخاب کنيم اين اسم را
گذاشتيم "شوراى هماهنگى نيروهاى
انقلاب."
اين جبهه چهار اصل داشت: اسلام، انقلاب،
امام و رهبرى. »
ما فکر
نمي کنيم در باره سازماندهي جديد نيروهاي جبهه راست، دقيق تر از اين تاکنون سخني
گفته شده باشد.
ادامه
----------------------------------------------------------
امريکای لاتين
زيرساخت های انقلاب
در نيمي از يک
قاره
يونگه ولت(آلمان)-
ترجمه: ستاره عسگری
پس از اولين
ديدار موراليس رئيس دولت بوليوي با سران کشورهاي اتحاديه اروپا در کنفرانس سران
اتحاديه اروپا وآمريکاي لاتين در وين که در اول ماه مه امسال بر گزار شد، موراليس
رئيس جمهور بوليوي در فرانسه با استقبال کامل مقامات حکومتي اين کشور روبرو شد. در
ديدار حاشيه اي اجلاسي که در پايان هفته گذشته در سانتياگو مرکز شيلي بر گزارشد،
ژاک شيراک ،رئيس جمهور موراليس را فردي ناميد که سرافرازي و افتخاري را که بوليوي
در يک قرن گذشته از دست داده بود، دوباره به مردم اين کشور بر گردانده است. موراليس
نيز به عنوان احترام ژاک شيراک را به حضور در اجلاس بررسي و بنياد قانون اساسي جديد
بوليوي که درششم ماه آگوست امسال برگزار خواهد شد، به بوليوي دعوت کرد.
از سوي ديگر روابط
بوليوي، کوبا و ونزوئلا روز به روز مستحکم تر ميشود. در پايان هفته گذشته
قراردادهاي متعددي بين مسئولين سياسي کشور هاي نام برده امضاء شد. مجموعه قرار داد
هاي مذکور جهت رشد و مدرنيزه کردن منطقه روستائي نشين چاپارا پيش بيني شده است.
منطقه مذکور در شمال بوليوي قراردارد و يکي از بزرگترين مراکز کاشت و برداشت محصول
برگ کوکائين است. زمينه امضاء اين قرار داد، در ديدار سران سه کشور نام برده در
کوبا فراهم آمده بود. در زمان امضاء اين قرارداد ها هوگو چاوز در سخنراني خود
موضوع اقدامات سفارت آمريکا در لاپاس برعليه رئيس جمهوري بوليوي را افشاء کرد. او
گفت که واشنگتن از طريق سفارت خود در لاپاس برنامه هائي را براي کودتا عليه موراليس
رئيس جمهور بوليوي در دست اجرا دارد. قابل ذکر است که جرج دبليو بوش اخيرا نگراني
خود را درمورد وضعيت دموکراسي در بوليوي و ونزوئلا ابراز کرده بود.
موراليس در اجلاس
مذکور ائتلاف عمل سه جانبه بين کوبا، ونزوئلا و بوليوي را ائتلاف «محور نيکي»
نامگذاري کرد.
ونزوئلا و بوليوي
صنعتي کردن متقابل و همکاري در توليد و توزيع فرآورده هاي کشاورزي، از جمله محصول
زويا، شير، چاي، قهوه و برگ هاي کوکائين رادر برنامه هاي مشترک دو کشور پيش بيني
کرده اند. کوبا نيز در تمامي موارد همکاري هاي مذکور در روابط تنگاتنگ با هم فکران
خود خواهد بود. علاوه بر برنامه هاي پيش بيني شده، موراليس اجراي برنامه مبارزه با
بزرگ مالکي و نيز برنامه تقسيم زمين در بين دهقانان را در دست اجرا دارد. در بوليوي
90 در صد زمين هاي قابل کشت در اختيار و مالکيت کمتر از 10در صد کشاورزان اين کشور
است. هوگو چاوز نيز در ونزوئلا برنامه مبارزه با بزرگ ملکي و تقسيم زمين ميان
دهقانان را از جمله مهم ترين و ضروري ترين برنامه هاي مورد نياز جامعه ونزوئلا
اعلام کرده است.
از جمله برنامه هاي
همکاري متقابل پيش بيني شده مابين دو کشور بوليوي و ونزوئلا صدور 200هزار بشکه مواد
سوختي از طرف ونزوئلا به بوليوي است، دربرابر بوليوي ساليانه 1000ميليون دلار در يک
حساب ارزي واريز خواهد کرد که اين حساب ارزي مربوط به ايجاد بانکي با نام «بانک
جنوب» مي باشد. ايجاد اين بانک و سرمايه گذاري مشترک در جهت تضمين وام هاي دراز مدت
به ديگرکشور هاي آمريکاي لاتين مي باشد.