برخلاف آنچه تدارک
دیده بودند
حاکمیت دو گانه
به قدرت
چندگانه تبدیل شد
فرماندهان
بسیج مدعی اند بدون شناسنامه هایی كه با آن رای داده اند احمدی نژادی وجود ندارد و
به همین دلیل نیز پست های کلیدی در دولت را طلبکارند. 300 هزار ناظر شورای نگهبان
نیز مانند فرماندهان بسیج سهم خود را هنوز در دولت کامل شده نمی دانند. باهنر نایب
رئیس مجلس اینجا و آنجا هنوز تکرار می کند که پرونده احمدی نژاد در وزارت اطلاعات
وی بسته است و اگر او نبود، الان احمدی نژاد رییس جمهور كه هیچ، شهردار اردبیل هم
نبود.
*
روی كار
آمدن احمدی نژاد به معنای یكپارچه شدن حاكمیت تفسیر شده بود، همین سه ماه گذشته و
رویاروئی هائی که در مجلس و کابینه با وی شکل علنی به خود گرفته نشان داد که چنین
تفسیر و برداشتی تا چه اندازه دور از شناخت علمی از ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی و
کشاکش های قدرت متاثر از بحران عمومی جامعه در حاکمیت بوده است.
*
آنچه با
آمدن احمدی نژاد اتفاق افتاد، ولو آنكه بتوان آن را یكپارچه شدن حاكمیت هم دانست در
عین حال به معنای پراكنده شدن و ذره ای شدن قدرت است. برخلاف دوران خاتمی كه علیرغم
دوگانگی حاكمیت، قدرت در چند كانون اصلی متمركز بود، اكنون قدرت بشدت پراكنده شده
است.
*
تضعیف
جایگاه روحانیت به معنای تقویت موضع رهبر تلقی شود. وی که پایگاهی در میان مردم
نداشت، جایگاه خود را در میان روحانیت نیز از دست داده كه او را مسبب روحانیت ستیزی
و روحانیت زدایی موجود می دانند. او خود را فرمانده كل قوا می داند، اما برعكس،
سرنوشت او اكنون دست نظامیان است. هاشمی رفسنجانی نیز موقعیتی مشابه علی خامنه ای
دارد.
*
... از
این تقسیم شدن و تكه پاره شدن قدرت در جناح راست تنها نظامیان و کانون مافیائی
حجتیه سود برده است و از پشت صحنه به جلوی صحنه آمده اند. اما این به جلوی صحنه
آمدن نیز موقعیتی را درحاکمیت از آنها سلب کرده که تاکنون در پشت صحنه داشتند و
بموجب آن عمل می کردند. بدین ترتیب این برندگان سود نیز در حقیقت تضعیف شده اند،
گرچه این تضعیف موقعیت در آینده بیشتر نمود پیدا خواهد کرد.
*
در واقع
ما به شرایطی نزدیک شده ایم که بموجب آن، دستیابی به تفاهم تقریبا منتفی است.
برخلاف گذشته كه قدرت در چند كانون قوی متمركز بود، اكنون قدرت در یك كانون ضعیف
متمركز است و در برابرش انبوهی از كانون های دیگر قدرت قرار گرفته و در حال شکل
گیری اند. نگاهی به انواع جمعیت های برآمده با نام ایثارگران، استشهادیون، سمینارها
و همایش های گوناگون بسیج که هر کدام با دیگری در اختلاف سیاسی است و خود را صاحب
قوه مجریه می داند و. .. بیاندازید.
*
دولت
یکپارچه حتی در حل مسئله ای بنام مسئله اكبر گنجی درمانده و نمی تواند خود را از
زیر فشار داخلی و بین المللی آن بیرون بکشد. اینکه رهبر پراختیار و صاحب قدرت یک
نظام، اقتدار خود را در گرو به زانو در آوردن یک روزنامه نگار معترض زندانی می بیند
و دولت یکپارچه ای که نمی تواند خود و رهبر را از چنین ماجرائی خلاص کند و از سر
قدرت گنجی را مرخص کرده و به خانه باز گرداند، نه از قدرت، که از ضعف است.
*
حاكمیت
سراپا فاسد و بحران زده ای كه دوران خاتمی نشان داد، كمترین اصلاحاتی را با مرگ خود
برابر می داند، نه انگیزه اصلاح این ساختار را دارد و نه توان آن را، اما بخشی از
آن تمایل به استفاده از شعارهای ابزاری برای تثبیت موقعیت خود را در این بحران دارد
و نیروی مقابل آن نیز با آگاهی از همین ترفند، بی وقفه در حال ایجاد نهادهای رقیب و
موازی برای جلوگیری از این استفاده ابزاری و تضعیف موقعیت خویش است. ما اکنون با
چنین حاکمیتی روبرو هستیم. حاکمیتی که بیش از هر زمان دیگری تجزیه شده است و بیشتر
نیز تجزیه خواهد شد.
*
دیر یا
زود با انفجارهای سیاسی مهمی روبرو خواهیم بود. خطر آنست كه حاكمیت در میانه راه طی
شده كشاندن ایران به یک جنگ ویرانگر تکلیف خویش را با خود معین کند، نه پیش از
کشاندن ایران به این ورطه. یعنی ابتدا رایشتاگی را در داخل کشور و یا در سطح
بینالمللی ایجاد کند و بعد برود و یا دست به دست شود!
ادامه
--------------------------------------------------------------
مصاحبه تلویزیونی
سردبیر راه توده
در دو قسمت مستقل
در فاصله دو شماره راه
توده، چندین پیام دریافت داشتیم، مبنی بر اینکه فایل مصاحبه سردبیر راه توده سنگین
است و دانلد کردن آن آسان نیست. در
این شماره، این مصاحبه را به دو قسمت تقسیم کرده ایم و بنا بر
خواست این گروه از خوانندگان راه توده آن را در این شماره
نیز منتشر کردیم که می توانید از همینجا دانلد کرده و بشنوید.
گفتمان سیاسی در
جمهوری اسلامی، عملا به گفتمان سیاسی- نظامی تبدیل شده است. هر نوع تحولی در حاکمیت
ایران، اینبار در پیوند است با نظامیان و تحرکات آنها. تمام تلاش باید این باشد که
نیروهای سالم نظامی و سپاهی حساب خود را از سرداران میلیاردری که پشت دولت جمع شده
و برای تصرف بنگاه های تولیدی و بنیادهای عظیم مالی به سبک پاکستان و ترکیه خیر
برداشته اند جدا کنند و در خدمت جنبش واقعی اصلاحات قرار گیرند.
این
مصاحبه را از اینجا بشنوید:
بخش اول |
بخش دوم |
|
|
|