برخلاف
ارزيابي محمد خاتمي
فاجعه حکومت حجتيه
ريشه های
27 ساله دارد!
*
در ميان
انواع سخناني که در ارتباط با دليل غلبه ارتجاع مذهبي بر حاکميت عنوان شده، اين سخن
نيز از محمد خاتمي رئيس جمهور 8 سال جنبش اصلاحات در تاريخ جمهوري اسلامي ثبت است "
برخي تندروي ها در اينسو، تندروي ها در آنسو را باعث شد و آن را تقويت کرد".
*
ما اعتقاد
داريم و شواهد پرشماري را نيز در اختيار داريم که چه از پيش و چه از فرداي پيروزي
انقلاب 57 همين خط و جرياني که امروز مصباح يزدي و احمدي نژاد نماينده آن شده اند
در حاشيه و سپس در دل حاکميت حضور داشتند و عمل کردند. در جريان تدوين قانون اساسي،
بسيار دورانديشانه (که بنظر ما پير استعمار "انگلستان" در آن دست داشت) ولايت فقيه
را با يقين به اينکه در آينده خواهند توانست استبداد و حکومت موروثي را از دل آن
بيرون بياورند با دست روحانيون و غير روحانيوني که در کنار آقايان جاسازي شده بودند
در اين قانون گنجاندند.
*
سازمان
مجاهدين خلق را چه با نفوذي که در درون رهبري آن داشتند و چه با سياست هاي تحريک
آميزي که به رهبري انقلاب تحميل کردند به بزرگترين مجري سياست هاي استراتژيک خود
تبديل کردند و ادامه ترور مطهري را به آنها واگذار کردند. روياي فتح کربلا و
جهانگشائي اسلامي را در دستگاه رهبري جمهوري اسلامي جا انداختند و سپس ادامه فاجعه
بار جنگ با عراق را روي دست مردم ايران گذاشتند.
*
برکشيدن
روحاني ضعيف النفس و جاه طلبي مانند "علي خامنه اي" بعنوان رهبر و جانشين آيت الله
خميني بخش آخر اين مرحله از توطئه هاست. از اين مرحله به بعد آنچه انجام شد تقويت
آشکار همين جريان در راس حاکميت بود که جز با تصفيه هاي گام به گام، ترورهاي
انتخابي و هدايت شده، ادامه قتل زندانيان سياسي در خارج از زندان ها ( که با ترور
فجيع دکتر سامي آغاز شد و علاوه بر دگرانديشان ملي و غير مذهبي گريبان امثال سرتيپ
وقت "صياد شيرازي" را هم گرفت)
*
آن
نيروهاي مذهبي و حتي ملي - مذهبي که با خوش باوري آلوده به ساده انگاري در آغاز دهه
70 معتقد بودند و مي گفتند که "حزب توده عادت کرده حجتيه را بزرگ کند و پشت
رويدادها توطئه ببيند" (از جمله دکتر ابراهيم يزدي در يکي از سفرهايش به اروپا) با
ديدن جرياني که اکنون روي صحنه حکومتي بازيگر اصلي است، قطعا به صحت اين نگراني و
هشدارهاي حزب توده ايران مي انديشند. اين حرف و نظر امروز و ديروز راه توده نيست.
*
مطلبي را که در ادامه اين
سرمقاله مي خوانيد انتخاب کرديم که عينا و با همان عناويني که در سال 1379 منتشر
شده بود منتشر مي کنيم. جمکران براي ما مکان تازه کشف شده اي نيست، آبادگران و
احمدي نژاد نيز گروهبندي و فرد ناشناخته اي نيست. چرا؟ زيرا ما بقول محمد خاتمي
"جريان" را و بقول توده اي ها "نبرد که بر که" را دنبال کرده ايم و با ماهيت طبقاتي
و شگردها، امکانات، ريشه ها، پس زمينه ها و پيش زمينه ها و حمايت هاي آشکار و پنهان
خارجي از آنها کار داريم.
ادامه
--------------------------------------------------------------------------------------
آن گلولهای
كه از شقيقه آيتالله مطهری
عبور كرد و دهان حجاريان را دوخت،
از درون چاه "جمكران" در حاشيه درياچه نمك قم بيرون آمد!
حسينيههای
تيمي
بازوی
ترورهای
حکومتی
•
در فاصله
انتخابات مجلس پنجم و انتخابات رياست جمهوري
دوره هفتم، رهبران موتلفه اسلامي، "ترور" و سابقه هياتهاي
موتلفه اسلامي در ترور حسنعلي منصور و ترور احمد كسروي
توسط فدائيان اسلام را بعنوان مظهر ونشانه انقلابي بودن تبليغ كرده
و مي كوشيدند افكار عمومي را آماده قتلعامي كنند كه پس از پيروزي
ناطق نوري
در انتخابات رياست جمهوري
و در تدارك برچيدن بساط جمهوريت و اعلام حكومت اسلامي ميخواستند
به اجرا بگذارند!
•
اسدالله
لاجوردي،
خود را آماده اجراي
طرح قتلعام نوانديشان و آرمانگرايان چپ مذهبي كرده بود، كه با
پيروزي
محمد خاتمي در انتخابات رياست جمهوري
نتوانست به اين آرزوي
خود دست پيدا كند و آن را بعنوان وصيت نامه خود نوشت و منتشر كرد!
•
"جمكران" نام دو چاه نيمه عميق است. اين دو چاه، كنار هم، در
آنسوي شهر
قم و در
حاشيه درياچه نمك؛ ميان كاروانسراي
قم و روستاي
"حسنآباد" حفر شدهاند. روستائيان به خاطر نميآورند كدام يك از
اجدادشان آنها را به اميد رسيدن به آب شيرين و رساندن آن به
زمينهاي
كشاورزي
تشنه و خشك حاشيه قم حفركردند. نقشه شبكههاي
قنات ايران نيز چنان منظم و بر كاغذ آمده نيست تا معلوم شود اين دو
چاه دهانه كدام قنات بودهاند.
ادامه
|