رحمان هاتفی

دیدگاه‌های توده‌ای را
به نسل جوان ایران معرفی كنید!

اسناد و تحلیل‌های حزب توده ایران در چهار سال اول جمهوری اسلامی را به میان مردم و بویژه نسل جدید باید برد! آن فاجعه بزرگی كه بنام تسلط مافیای اقتصادی- ارتجاعی و اکنون نظامی بر جمهوری اسلامی از آن یاد می‌شود، یك شبه بوجود نیآمد. از همان نخستین روزهای پس از سرنگونی نظام شاهنشاهی و پیروزی مرحله اول انقلاب بزرگترین كشاكش‌ها بر سر سمت‌گیری اقتصادی در جمهوری اسلامی آغاز شد. 

فاطمه مدرسی

راه توده

شماره 356     دوشنبه 15 اسفند ماه 1390

آصف رزم دیده

صابر محمدزاده

م. ا. به آذین

سیاوش کسرایی


از یک پیام
فیلمی که
خیلی ها را
در ایران تکان داد!

----------------------------------------

اصغر محبوب
گوهری که در
صدف حزب ما بود

---------------------------------------

آخرین هشدارهای
حزب توده ایران
پیش از یورش 61

---------------------------------------

رای خاتمی
بر آگاهی مردم
استوار بود!

---------------------------------

اعتراف به حق
ترکیب
سرکوشالگوهی

-------------------------------------

بخشهائی از مصاحبه رهبر حزب کمونیست روسیه پس از انتخابات اخیر
 ریاست جمهوری دراین کشور
مافیای انتخاباتی
مانع انتخابات واقعی
در روسیه شد!
ساوتسکایا راسیا- ترجمه بهروز بکتاشی

----------------------------------

مردم روسیه
یکبار دیگر نتوانستند
در انتخاباتی آزاد
شرکت کنند!
آزاده اسفندیاری

--------------------

چهره واحد
نظام سلطنتی
در ایران و تایلند
ترجمه و تدوین عسگر داوودی

--------------------

چپ متحد روسیه
در برابر دولت
پوتین- مدویف
اومانیته- ترجمه آذرفریتاش

--------------------------------------

تاریخ جنبش چپ
 و کمونیستی ایران- 20
نفت شمال
از افسانه تا واقعیت
عبدالصمد کامبخش

--------------------------------------

مریم !
  فریدون توللی

در نیمه های شامگهان ، آن زمان که ماه 
زرد و شکسته ، می دمد از طرف ِ خاوران 
استاده در سیاهی ِ شب مریم سپید 
آرام و سرگران 
او مانده تا که از پس ِ دندانه های کوه 
مهتاب سرزند، کشد از چهر ِ شب نقاب 
بارد بر او فروغ و بشوید تن ِ لطیف 
در نور ِ ماهتاب 
بستان به خواب رفته ومی دزدد آشکار 
دست ِ نسیم ، عطر ِ هر آن گل که خرّمست
شب خفته در خموشی و شب زنده دار ِ شب
 
چشمان مریمست 
مهتاب ، کم کمک ز پس ِ شاخه های بید 
دزدانه می کشد سر و می افکند نگاه
جویای مریمست و همی جویدش به چشم
 
در شب ِ سیاه 
دامن کشان ز پرتو ِ مهتاب ، تیرگی
رو می نهد به سایه ی اشجار ِ دوردست
 
شب دلشکست و پرتو ِ نمناک ِ ماهتاب 
خواب آورست و مست 
اندر سکوت ِ خرم و گویای بوستان 
مه موج می زند چو پرندی به جویبار 
می خواند آن دقیقه که مریم به شستشوست 
مرغی ز شاخسار

پیرامون طرد و نفی انتخابات فرمایشی مجلس نهم
شعارها و شیوه های مبارزه
ابدی نیست، تابع شرایط است

انتخابات مجلس نهم تمام شد و یک عده ای را پس و پیش کرده و به مجلس خواهند فرستاد. سرنوشت این مجلس بستگی به سرنوشت سیاست نظامی – اتمی حاکم بر کشور و مقدمه چینی هائی که برای برگزیدن رئیس جمهور جانشین احمدی نژاد و همچنین نشاندن مجتبی خامنه ای به جای پدرش در نظر دارند خواهد داشت. این رویدادها که مربوط به آینده است و نه امروز، اما از امروز تدارک آن را می بینند، دارای اهمیتی است فراتر از نقشی که برای مجلس فرمایشی نهم در نظر گرفته اند. یعنی مجلس را از اعتبار مردمی ساقط کردند تا از روی سر آن به اموری که اشاره شد برسند. بنابراین، تاثیر گذاری روی سرنوشت کلیدی ترین مسائل امروز ایران، یعنی ادامه و یا تغییر سیاست جنگی و تشکیل حکومتی دارای هویت و برنامه ای خلاف هویت و برنامه حاکمیت کنونی عملا از مجلس سلب شده و به خود مردم، در بیرون مجلس واگذار شده است. هر نوع همراهی و همگامی احتمالی برخی نهادهای نظامی و غیر نظامی حکومتی با مردم، برای رسیدن به این هدف ها، از روی سر مجلس آینده شکل خواهد گرفت. طبیعی است که هر جنبش و هر حرکتی در جامعه، بازتابی در همه نهادهای حکومتی و از جمله مجلس حکومتی خواهد داشت، اما این بازتاب دیگر به معنای سکانداری مجلس نخواهد بود.
از انتخاباتی که پشت سر گذاشته شد، دو درس بزرگ مردم و حاکمیت گرفتند.
حاکمیت، جدا از ادعاهای تبلیغاتی که می کند، خود می داند که اکثریت مردم – بویژه در شهرهای بزرگ کشور- علیرغم همه تهدیدها و فشارهای امنیتی و معیشتی رای خود را در اختیار حکومت قرار ندادند. بنابراین، هیچ چاره ای ندارند که یا انتخاب رئیس جمهور را تبدیل به انتصاب توسط مجلس فرمایشی کنند و یا تن به انتخاباتی بدهد که مردم در آن شرکت کنند. بویژه که شخص رهبر جمهوری اسلامی چه پیش و چه پس از انتخابات اخیر، بر اهمیت شرکت مردم در انتخابات – تا حد جلوگیری از حمله به ایران- تاکید کرد و حالا کارنامه یک انتخابات فرمایشی در برابر اوست. نه تنها او، بلکه قدرت های خارجی است!
مردم، بیش از گذشته به اهمیت رای خود پی بردند. تاکید های پیاپی حکومت روی اهمیت شرکت مردم در انتخابات، عملا به مردم نشان داد که حاکمیت تا چه حد و میزان محتاج رای مردم برای کسب مشروعیت است. بنابراین، تردید نیست که در انتخابات آینده، مردم با درک همین اهمیت و احتیاج، به صندوق های رای می اندیشند و فریب و بازی با آنها، ناممکن تر از انتخاباتی خواهد بود که پشت سر گذاشته شد.
از درون همین تضاد و تقابل است که پاسخ این سئوال که "آیا برای همیشه طرد انتخابات و عدم شرکت در آن تبدیل به اهرم فشار به حاکمیت شده؟" بیرون می آید:
مردم ایران، بسیار هوشیار تر از گذشته به اهمیت رای خود پی برده اند، بنابراین چگونه می توان چنین حکم قطعی را صادر کرد؟  ... ادامه

--------------------------------------------------------------------------------

فیلم را ببینید!
فیلم مستند "دختر
فرمانفرما"
که از تلویزیون بی بی سی پخش شد

این فیلم از برنامه "آپارات" تلویزیون بی بی سی پخش شد و در پایان آن، برخلاف دیگر فیلم هائی که در این برنامه پخش می شود، فلفل و نمکی را هم بعنوان نقد فیلم به آن افزودند. نمک این نقد آقای "بهنود" بود و فلفل آن آقای "امینی". گفته های آقای بهنود که نظرات و دیدگاه هایش نا آشنا نیست قابل تحمل تر از فلفلی بود که آقای امینی به زخم توده ای ها پاشید. همیشه رسم بر این بوده: آن که از حزب توده ایران می رود، حتی برای توجیه رفتن خود هم شده، تند و تیز تر آن که هرگز در حزب توده ایران نبوده با حزب ما می ستیزد. این هر دو، برخلاف رسم معمول این برنامه، بجای نقد هنری فیلم به نقد سیاسی آن پرداختند و چیزهائی در پایان نمایش آن گفتند که تقریبا ربطی به فیلم و آنچه که مریم فیروز گفت و آنچه مردم از زندگی او دیدند نداشت. آقای امینی حتی در ابتدا چنان به تاخت رفت که فراموش کرد آنچه را دیده فیلمی هالیوودی نبوده و نقش آفرین آن نیز خانم "شارون استون" نبوده است، بلکه صحبت از پایداری بر سر اعتقاد و ایمان، ده سال زندان انفرادی و شلاق است و اگر نقد و صحبتی هست در این باره، یعنی همان که مریم فیروز می گوید هست و نه رخدادهای حزبی و سیاسی و زاویه دوربین و ... البته همانطور که اشاره شد، آقای امینی در بخش دوم صحبت خود، متاثر از آنچه به چشم دید و گذشته ای که به یاد آورد، ترمز دستی را کشیده و آهسته به سمت چپ جاده پیچید و از واقعیاتی گفت که نفی کننده سخنان اولیه اش بود.

نکاتی را نیز آقای بهنود در باره سعید امامی گفت که چندان دقیق نیست و ما پیشتر در راه توده در این باره نوشته ایم و در آینده نیز – حتی به نقل از زنده یاد کیانوری- خواهیم نوشت. این که سعید امامی یکباره معاون سیاسی وزارت اطلاعات نشد، بلکه مراحلی را طی کرد تا به آن پست و مقام رسید. از جمله شرکت در باصطلاح گفتگو با احسان طبری در زندان و یا شرکت در برنامه های تواب سازی در زندان گوهردشت و آشنائی چهره به چهره زنده یاد کیانوری با سعید امامی ...

در باره ماجرای ترور ناتمام شاه در سال 1327 نیز آقای امینی اشاره به نکاتی کرد که این نکات نیز دقیق نبود و در این باره نیز هم در آرشیو راه توده باندازه کافی مطلب هست و هم در آینده مطالبی را منتشر خواهیم کرد. و تاسف بارتر از همه آنچه که گفتند، ادعای پیروی مریم فیرو از کیانوری بود.

به این فلفل و نمک پایان نمایش فیلم مریم فیروز اشاره کردیم تا هر کس خیال نکند "بزن و در رو" ست و هر جا نشست و هرچه گفت پاسخی برایش نیست، درحالیکه خود فیلم آنقدر تکاندهنده و هوشیار کننده و درعین حال رسوا کننده برای جا زده و از میدان خارج شده ها و تکاندهنده برای آنها که برای نخستین بار با سر گذشت حزب توده ایران آشنا می شدند بود که دشوار بتوان تصور کرد کسی به گفته های پایان نمایش فیلم توجه کرده باشد.

----------------------------------------------------------------------------------------

از کتاب چهره‌های درخشان مبارزان ایران، نوشته مریم فیروز
عمری که چون
برق و باد نگذشت!

-----------------------------------------------------------------------------------------

ردیف پائین از راست به چپ
هدایت الله معلم، سعید آذرنگ، اصغر منوچهر آبادی، امیر نیک آئین، مرتضی کمپانی، احمد ادریسیان
دریف بالا از راست به چپ:
عباس حجری، اصغر محبوب، سیمین مدرسی تهرانی (فردین)، رحمان هاتفی

--------------------------------------------------------------------------------------

مرور راه توده
بازتاب نمایش فیلم مستند
آخرین دوران حیات "مریم فیروز"

فیلم یکساعته و مستندی که با نام "دختر فرمانفرما" از زنده یاد مریم فیروز از تلویزیون فارسی بی. بی. سی پخش شد، بازتاب وسیعی چه در خارج و چه در داخل کشور داشت. بویژه در داخل کشور. یک روز پس از پخش این فیلم پیام زیر به راه توده رسید:
«با سلام - زود نیست نتیجه گرفته شود که نشست رفیق خدائی در برنامه پرگار در میان بچه های داخل بسیار تاثیر بخش و به موقع بود. فیلمی که در مورد شادروان م. ف نشان داده شد هم عمیقا همدردی با وی، کیا و ح را در مردم بر انگیخت. از تهمت و افترا باکی نداشته باشید، راه، راه درستی است.»
این فیلم یکسال پیش از درگذشت مریم فیروز، توسط چند مستند ساز مقیم سوئد که به ایران سفر کرده بودند تهیه شده بود و همان زمان در یک سالن خصوصی نیز در تهران با حضور جمع اندکی به نمایش در آمد. با آنکه ضبط تصویر و صدای این فیلم در آن سالن ممنوع بود، یکی از رفقای حزبی که در سالن حضور داشت با تلفن همراه خود بخشی از فیلم و متن کامل گفتگو را بطور کامل ضبط کرده و برای راه توده ارسال داشت. آنچه ارسال شده بود در راه توده شماره اکتبر سال 2010 منتشر شد، که آن را می توانید از اینجا ببینید و بخوانید.
بنابراین، ما و خوانندگان پیگیر راه توده در جریان تهیه این فیلم بودیم، اما آنچه تازگی داشت و بسیار نیز با اهمیت بود، پخش این فیلم از تلویزیون بی بی سی و مشاهده آن توسط چند میلیون ایرانی داخل کشور بود. نتیجه همان است که در پیام دریافتی از داخل کشور، در بالا آوردیم و ما هیچ کلامی نمی توانیم به آن اضافه کنیم، جز این که افسوس بخوریم بر سرنوشتی که در مهاجرت بر حزب ما مسلط ساخته اند. چنان مسلط و چنان بی خبری و چنان خودبینی و اطراف خویش نگری که شرح آن در اینجا نمی گنجد و اساسا ما طرح این مسائل را بصورت علنی صلاح نمی دانیم. چنان که توده ای ها اکنون از طریق تلویزیون بی بی سی باید با خبر شوند در سالهای پس از بیرون آمدن مریم فیروز و نورالدین کیانوری از زندان، آنها چه کرده اند و کجا بوده اند و به چه می اندیشیده اند! سالهائی که سرگردانی میان کنفرانس ها و جلسات احزاب برادر و غوطه خوردن در توهمات و دائی جان ناپلئونیسم امنیتی، بی خبری را در راس "نامه مردم" رقم زد.
پس از درگذشت مریم فیروز، فیلم اختصاصی دیگری که راه توده توانسته بود با کمک رفقای داخل کشور، در ماه های آخر عمر وی از او تهیه کند، در راه توده انتشار یافت که خود تاریخی تر و مستند تر از مستند دیگری در باره ایمان و پایداری مریم فیروز بر سر آرمان های توده ای اش بود. در این شماره راه توده آن فیلم را نیز یکبار دیگر و به نقل از شمار 171 راه توده، دراین شماره منتشر می کنیم.اینجا

به فیسبوک

راه توده

بپیوندید

---------

آرشیو جدید
19 سال
راه توده

-----------

بایگانی

راه توده اینترنتی از شماره 1 تا آخرین شماره ای که در برابر خود دارید

--------

بایگانی

راه توده چاپی از شماره 1 تا 127 (1373 - 1378)

--------

 جستجو

مطالب منتشره در راه توده اینترنتی

--------
 زنان 
--------
 سایت ها
--------
 تماس با  راه توده

حساب بانکی
Vernis
PostbankEssen
KontoNr. 0517751430
BLZ: 360 100 43
Germany

برای خارج از آلمان :

IBAN DE42360100430517751430

BIC PBNKDEFF

Tel:+49-30-36759721 آدرس پستی
Vernis
Postfach 200208
13512 Berlin
Germany

 

 

نقل مطالب منتشر شده در این سایت طبق
GNU و GFDL
با ذکر منبع آزاد است